در هر زمان که در میان مردم ایران چه موافقان و چه مخالفان حکومت ایران بحث وطن فروشی و خیانت در می‌گیرد تنها یک چهره را به ذهن افراد متبادر می‌کند: مسعود رجوی.
در تاریخ سیاسی ایران هیچ فردی به اندازه مسعود رجوی رهبر بلامنازع سازمان مجاهدین خلق با عنوان خیانتکار به وطن شناخته نشده است و هیچ چهره اپوزیسیون به اندازه او نزد ملت ایران منفور نیست.
افرادی چون رضا پهلوی و حامد اسماعیلیون و .. اگرچه نسبت به رجوی‌ها در میان مخالفین از طرفدارانی برخوردارند اما به محض اعلام حمایت از دشمنان در قبال حمله به ایران از سوی ایرانیان با مسعود رجوی مقایسه می‌شوند چرا که او شاید تنها چهره ایرانی بود که در شرایط جنگی خونین میان ایران و عراق در صف دشمنان مردم ایران قرار گرفت، بخشی از ارتش صدام حسین شد، بازوی عملیاتی، اطلاعاتی و جاسوسی حکومت او علیه رزمندگان جبهه (نظامیان) و شهروندان (غیرنظامیان) ایرانی شد.
مسعود رجوی با ارتشی که خود را “آزادی بخش” می‌نامید، عملا در مقابل هم‌وطنان خود قرار گرفت، هزاران نفر از آنان را که شامل زن و کودک می‌شدند در حملات نظامی و عملیات‌های تروریستی به قتل رساند. (بماند که در این هنگامه بسیاری از اعضای خود و حتی فرزندان آن‌ها را نیز به مسلخ برد.)
خیانت‌های رجوی به وطن، با همکاری اطلاعاتی با اسرائیل درباره مسئله هسته‌ای ایران و کشتار دانشمندان هسته‌ای ایران ادامه یافت تا الگوی کامل‌تری بشود برای رهبران اپوزیسیون‌هایی که امروز از حمله اسرائیل حمایت می‌کنند. صد البته که رجوی به عنوان اسوه خیانت به مردم همیشه چند پله بالاتر است.
خیانت‌های رجوی به بخش معترض جامعه ایران نیز تسری می‌یابد. او به سادگی در جریان جنبش “زن، زندگی، آزادی” این موضوع را ثابت کرد. به طوری که با وقاحت تمام شعار محوری این جنبش را به “زن، مقاومت، آزادی” تغییر داد و همواره کلید واژه‌های خشونت آمیز را در کنار این شعار قرار داده است.
چندان که از رسانه های مجاهدین خلق برمی‌آید (زیرا اخبار کانون های شورشی در رسانه دیگری منتشر نمی‌شود) کانون‌های به اصطلاح شورشی مجاهدین خلق تنها کارکردشان خشونت است. از این رو در رسانه‌های تبلیغاتی این فرقه تروریستی، کلید واژه‌های “انفجار”، “به آتش کشیدن”، “تخریب” و واژه‌هایی از این دست، در کنار شعار “زن، مقاومت، آزادی” به عنوان کارکردهای کانون‌های شورشی مشاهده می‌شود.
برای وجدان های بیدار، تصویری که رسانه های مجاهدین خلق آشکارا از مسعود رجوی ارائه می‌دهند، ماهیت خیانت پیشه و خشونت طلب او را هویدا می‌کند. او امروز معیار وطن فروشی و خیانتکاری است در قاموس همه کسانی که دفاع از تمامیت ارضی، حفظ منابع و منافع ملی به عنوان ارزش های والای وطن پرستی اهمیت دارد.
مزدا پارسی
جایی شنیده بودم که چاه باطل هرچه عمیق تر باشد، در مقابلش قله حق رفیع تر خواهد بود. نمونه بارز و شاخص آن در دنیا و در تاریخ حکایت اسرائیل و فلسطین است. در عمق بی انتهای چاه باطل رجوی هیچ تردیدی نیست. یک بار برای یک فیلم ساز در خصوص سازمان مجاهدین خلق صحبت می کردم. از قبل تذکر داد و اصرار داشت که عین حقیقت را می خواهد و مایل نیست غلو بشنود. گفتم شما هر خیانت و جنایتی که می توانید تصور نمایید را بیان کنید تا من مصادیق آنرا در خصوص مجاهدین خلق بگویم.