موسی دامرودی: زندگی واقعی بیرون از مناسبات مجاهدین خلق جریان دارد

برنامه دورهمی با مجری گری خلیل انصاریان، این بار میزبان موسی دامرودی عضو جدا شده از تشکیلات مجاهدین خلق و عضو فعلی انجمن نجات آلبانی بود.

موضوع گفتگوی این برنامه ، زندگی افراد جدا شده خارج از مناسبات سازمان بود و ادعاهای سران مجاهدین درباره شرایط زندگی جداشده ها مورد گفتگو و بررسی قرار گرفت.:

خلیل انصاریان: رجوی در نشست های عمومی به همه نیروها می گفت بریده ها و یا جداشده ها، از آشغالی تغذیه می کنند و زندگی روزمره را می گذرانند. دلیل این مسئله چه بود؟

موسی دامرودی: من خودم هم بارها و بارها از زبان مسعود رجوی و دیگر مسئولین این جملات را شنیده بودم. حتی در بریف صبحگاهی هم این موضوع آورده شده بود. حتی نام فردی را می آوردند و می گفتند فلانی در کنار سطل آشغال می خوابد و خوراک روزانه اش را از میان زباله ها تأمین می کند. دلیل این دروغ پردازی ها این بود تا افرادی که تصمیم به جدایی داشتند، بترسند و منصرف بشوند و جدا نشوند.

خلیل انصاریان: چگونه زندگی خود را می گذرانید؟
موسی دامرودی: من مدتی نقاشی ساختمان کار می کردم و الان در شرکتی مشغول به تشک زدن هستم. نان بازوی خودم را می خوردم و محتاج کسی نیستم. مشکل معیشتی ندارم و همه چیز زندگیم سرجای خود است.

خلیل انصاریان: آیا می توانید زندگی آزاد کنونی را با زندگی در تشکیلات جهنمی رجوی مقایسه کنید و آیا چنین مقایسه ای امکان پذیر است؟

موسی دامرودی: سازمان مخالف زندگی آزاد است پس تبلیغ می کند که خارج از مناسبات سازمان زندگی وجود ندارد. من هم آنجا که بودم باور می کردم. من الان هفت سال است که جدا شده ام. حالا خانه دارم و همه چیز زندگیم سرجایش است. یک سری از دوستانم تشکیل خانواده داده اند و بچه دارند. چیزی که اگر الان سازمان اگر بشنود جام می کند. در سازمان صبح تا شب کار می کردم بدون آنکه رنگ پول را ببینم.

خلیل انصاریان: چه پیامی برای اعضای حاضر در کمپ مانز دارید؟

موسی دامرودی: سازمان مدام می گوید خارج از مناسبات زندگی وجود ندارد. من می خواهم بگویم موضوع دقیقاً برعکس این است یعنی اینکه زندگی واقعی خارج از مناسبات سازمان هست. در خارج از سازمان زندگی، عاطفه، خانواده و عشق به پدر و مادر و خانواده وجود دارد. زندگی واقعی بیرون از تشکیلات است. من حدود شش سال است که تازه معنای زندگی را فهمیده ام. در درون سازمان آن قدر ذهنم مشغول بود و بی هدف بودم که مدام مریض بودم…

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا