سازمان مجاهدین خلق در طی زیست ننگین خود، جنایات بیشماری را در کارنامه خود به جای گذاشته است. جنایاتی که با گذشت سالها همچنان در حافظه تاریخی ملت ایران ثبت و ضبط شده اند. در جای جای برگهای تاریخ ایران، نام مردان، زنان و کودکانی وجود دارد که بدون هیچگونه پیشینه سیاسی، قربانی ترورهای کور این سازمان شدهاند.
سازمان مجاهدین خلق تنها در بازه زمانی 11 فروردین تا 26 اسفند سال1362، مسئولیت ترور 4583 شهروند ایرانی را برعهده گرفت. در این دوران پس از هر اقدام تروریستی نشریه مجاهد با انتشار خبر آن و اعلام مسئولیت عملیات بر جنایت خود صحه میگذاشت. خانوادههای برخی از قربانیان این عملیات های تروریستی در دادگاه محاکمه سران مجاهدین خلق حضور داشتهاند.
برخی جنایات آن قدر فجیع و باورنکردنی هستند که اگر شاهدان عینی راویان این درد و رنج ها نبودند شاید برای مخاطب مقبول و باورپذیر نمی افتاد.
خانم اسکندری که خود از قربانیان تروریسم مجاهدین خلق است، ماجرای تروری را نقل می کند که تلخ اما عبرت آموز است. عبرت آموز از آن جهت که جوانان ما بدانند در پس لبخند و ادعاهای حقوق بشری رهبران مجاهدین خلق، چه خوی وحشی گری نهفته است.
ماجرا، ترور پدری است که در مغازه اش توسط عوامل مجاهدین خلق به گلوله بسته می شود و فرزند در زمان حادثه با ورود به مغازه پدر با صجنه بسیار دهشتناکی روبرو میشود: چشمان پدرش از حدقه در آمده و جلوی پای او می افتد.