بعد از انجام هر دوره انتخابات در ایران ، رجوی سعی می کند با دادن پیام خودی نشان دهد و هم چنان بر طبل توخالی تحریم انتخابات و عدم شرکت مردم بکوبد. چرا شما خود بعنوان یک سازمان به اصطلاح مبارز توان برگزاری یک انتخابات آزاد در درون تشکیلات خود را ندارید؟ چرا تحمل آزادی در تشکیلات خودتان را ندارید؟ افراد به صورت مداوم مغزشویی شده و توان فکر کردن هم ندارند؟ کسی مدعی انتخابات آزاد می شود که اول از همه خودش در مناسبات و تشکیلاتش آنرا اجرایی کند! نه اینکه در درون مناسبات دیکتاتوری و اختناق برقرار کند و به دیگران خرده بگیرد که چرا انتخابات آزاد برگزار نمی کند؟!
ما اعضای جدا شده از سازمان مجاهدین خلق به خوبی معنای انتخابات و آزادی! که رجوی سنگ آن را به سینه می زند، درک کرده ایم. بله در سازمان انتخابات برگزار می شد، اما یک کاندید بیشتر نداشت. یک انتخاب هم بیشتر نداشتیم. اگر برخلاف آنچه تشکیلات تصمیم گرفته بود، حرف می زدیم و ایده و انتخاب دیگری داشتیم به شدت سرکوب می شدیم ،آنقدر که حتی در ذهنمان هم می ترسیدیم به گزینه دیگر فکر کنیم.
از یک ماه قبل برای انجام انتخابات که یک کاندید بیشتر نداشت این همه تبلیغ می شد و در مورد فرد معرفی شده حرف زده می شد. این که او چه سابقه درخشانی !!! در مناسبات داشته است و این گونه یک ماه روی مغز افراد کار می کردند تا نفرات مجاب شوند به آن فرد رای بدهند و اگر کسی مخالفتی داشته باشد هرگز جرات نکند ابراز کند و حتی قبل از انجام انتخابات فرمایشی در درون مناسبات کلی از نفرات کاسه لیس شروع به پاچه خواری در مورد فرد انتخاب شده می کردند تا کاملا فضا را به نفع فرد انتخاب شده تغییر دهند و همه مجبور باشند به آن فرد رای بدهند! آیا این شیوه فرمایشی همراه با مغزشویی را می توان انتخابات آزاد نام گذاری کرد؟!
هادی شبانی