علت پریشانی و به دریوزگی افتادن مریم رجوی چیست؟

تا چند هفته قبل، فعالیت های سیاسی و تبلیغی مجاهدین به طرز قابل توجهی کاهشی بود و کمتر اثری از تجمعات چند ده نفره حامیان اجاره ای آنها و برگزاری سور و سات برای لابی های دلاری دیده می شد، اما در دو هفته اخیر (که کارفرما ضربه راهبردی وعده صادق را دریافت کرد و اعتراض دانشجویان جهانی شد و مقامات آمریکا برای صهیونیست ها بودجه 26 میلیاردی تصویب کردند)، هجوم گسترده آیدی های فیک در شبکه های مجازی نیز کلید خورد و تجمع مجاهدین در شهرهای اروپایی نیز گستره بیشتری پیدا کرد. در کنار آن، هر از چند روز در یک گوشه شاهد دلارپاشی مریم رجوی برای لابی-پارلمانترهای غربی هستیم که تلاش دارند دولت های خود را متقاعد به لیست گذاری مهمترین بازوی مسلح مردم ایران کنند.

با توجه به تشدید فعالیت مجاهدین در کشورهای غربی (لابیگری و اکسیون خیابانی)، و همزمانی آن با تحرک سایبری سایر جریانات ضدایرانی، بخوبی می توان ارتباط و هماهنگی آنان با کارفرمای صهیونیستی را تشخیص داد. در این میان، مثل همیشه مریم رجوی بیشترین خوشرقصی را برای موساد ایفا می کند. البته در این زمینه تجارب بسیار بیشتری نسبت به سایر جریانات وابسته دارد چرا که از دهه 60 با دشمنان ایران ارتباط تنگاتنگ داشته و به آنان مشاوره برای ترور و جاسوسی می داده است.

صرف هزینه های نجومی برای برگزاری پی در پی جلسه که با هدف دریوزگی از مقامات غربی جهت لیست گذاری سپاه پاسداران و تشدید تحریم علیه ملت ایران انجام می گیرد، نشانگر اهمیت این مسئله برای ادامه حیات تشکیلات مجاهدین است. مریم بخوبی فهمیده که آخرین تکیه گاه او دولت صهیونیستی است و لذا باید آنان را از بن بست مرگ بیرون کشید تا آخرین منبع مالی اش از دست نرود، همانطور که بهار 1370 نیز مجاهدین را روانه مقابله با گروه های معارض عراقی نمود تا صدام را از سقوط نجات دهد. سالهاست که زوج رجوی با بودجه های صدام و سعودی امور تروریستی خود را پیش می بردند، و برای مدتی هم در خدمت پنتاگون و سیا قرار گرفتند و دل به کمک های آمریکا دوختند. اما اکنون جز رژیم اشغالگر تکیه گاهی برایشان نمانده است. تکیه گاهی که البته طی 7 ماه گذشته زیر ضرب نیروهای مقاومت قرار دارد و جهانیان نیز از جنایات آنها به انزجار رسیده اند. در چنین وضعی، مریم کاملاً آچمز شده و راه پس و پیش ندارد. یعنی نه می تواند آشکارا از رژیم صهیونیستی حمایت کند و نه اینکه از آنان دست بردارد و تنها منبع مالی خود را از دست بدهد. این درحالی است که رژیم صهیونیستی هر روز بیش از قبل در باتلاق فرو می رود و در حال زوال همه جانبه است.

بدین ترتیب، تنها راهی که برای مریم باقی مانده، “حمایت غیرمستقیم” از کودک کش ها است. یعنی از طریق پارلمانترهای غربی، ایران را تهدید صلح جهانی جلوه دهد تا شورای امنیت و سازمان ملل علیه کشورمان بسیج شوند و در نتیجه جنگ افروز اصلی غرب آسیا یعنی اسرائیل را از بحران مرگ برهانند. به همین خاطر است که مریم به دریوزگی از کشورهای غربی کشیده شده و لابی های خود را در این زمینه بسیج کرده تا با بیانیه و مصوبه در پارلمان ها، دولت هایشان را برای “لیست گذاری سپاه، فعال کردن مکانیزم ماشه، به رسمیت شمردن اقدامات تروریستی مجاهدین و همچنین متهم کردن ایران بعنوان تهدید صلح جهانی” تحت فشار بگذارند.

در اینصورت، نتیجه چه خواهد بود؟ بله، حکومت جعلی اسرائیل که تهدید اصلی صلح جهانی است از مهلکه خارج، و توجهات به سمت ایران کشیده می شود. به این ترتیب، مریم به زعم خود، اسرائیل را از فروپاشی نجات می دهد. کاری که البته جز خواب و خیال نیست و رسوایی نسل کشی و جنایات جنگی چنان گریبان اسرائیل را گرفته که امکان بازگشتی وجود ندارد و امروز هم در دادگاه لاهه در حال محاکمه شدن است. همانگونه که سران فرقه رجوی در دادگاه ایران محاکمه غیابی می شوند و سرنوشتی یکسان خواهند داشت.

همانطور که می دانیم، روز گذشته اکثریت قاطع و قریب به اتفاق کشورهای جهان، فلسطین را بعنوان یک کشور مستقل در سازمان ملل پذیرفتند که ضربه بزرگی به کارفرمای مجاهدین بود. همین رخداد نیز مریم را آچمز کرده است، چون اگر ابراز خوشحالی کند، کارفرما عصبانی می شود، و اگر هیچ موضعی هم نگیرد، دهها سال دم زدن صوری از دوستی با مردم فلسطین را زیر سوال می برد. در چنین موقعیتی، وی حتی نتوانست یک پیام توئیتری بنویسد و به مردم فلسطین شادباش بگوید. او برای فرار از بن بست، از طریق “سازمان مجاهدین خلق” یک تبریک تک خطه در سایت ها انتشار داد که آنهم خطاب به نیروهای مقاومت فلسطین و مردم پایدار غزه نبود، بلکه اشاره به محمود عباس، ساف و الفتح داشت. یعنی کسانی که از سوی مردم فلسطین متهم تسلیم و سازش و همدستی با موساد هستند.

تمام مردم جهان این پیروزی را مدیون خون های ریخته شده زنان و کودکان غزه و محصول مبارزه سترگ نیروهای مقاومت می دانند، اما مریم برای جلوگیری از خشم کارفرما و فریب شخصیت های عربی، با چند جمله فریبنده سر و ته ماجرا را به هم آورد. در هر صورت، هر اقدامی که از سوی ملکه ترور انجام می گیرد، مثل همیشه بر رسوایی او می افزاید و پایان مطلوبی برایش نخواهد داشت، چه دریوزگی از غربی ها باشد و یا عوامفریبی به سبک گذشته برای گریز از بن بست!

حامد صرافپور