نجات در هفته ای که گذشت – قسمت 142

مروری بر مطالب 22 الی 27 اردیبهشت 1403 درج شده در سایت نجات

*شنبه 22 اردیبهشت

در روز شنبه جمعاً 17 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:

آکسیون انجمن نجات آلبانی به مناسبت روز جهانی صلیب سرخ

جمعی از اعضای ایرانی و غیر ایرانی انجمن نجات آلبانی، چهارشنبه 8 ماه مه 2024، به مناسبت روز صلیب سرخ جهانی، آکسیونی در مقابل نمایندگی این نهاد حقوق بشری بین المللی برگزار کردند.
همچنین در ادامه تعدادی از اعضای انجمن نجات آلبانی با مسئولین نمایندگی صلیب سرخ جهانی در آلبانی دیدار و گفتگو کردند.
… در این دیدار حمید آتابای نامه مدیر عامل انجمن نجات ایران، مهندس ابراهیم خدابنده، به کمیته بین المللی صلیب سرخ ICRC را به مقامات صلیب سرخ جهانی در تیرانا تحویل نمود.
همچنین آقایان بیجار رحیمی، علی زمانی و علی محمد رحیمی که به تازگی از اردوگاه ایزوله و دورافتاده مجاهدین خلق در مانز نجات یافته اند، در نامه های جداگانه ای را به تشریح نمونه های متعددی از نقض آشکار حقوق اولیه انسانی اعضای گرفتار در اردوگاه و همچنین مغزشویی روزانه و سرکوب های روانی آنان توسط سران مجاهدین خلق پرداختن و به مسئولین نمایندگی صلیب سرخ جهانی در آلبانی تحویل دادند.

یک روز زندگی عادی من بعد از رهایی از مناسبات مجاهدین خلق

… ما در اشرف هرگز اجازه نداشتیم خودمان پوشش، خوراک و تفریحات مان را انتخاب کنیم. اما الآن من آزادم. الان می دانم آنچه در گوش ما خوانده بودند که خانواده دشمن است واقعیت ندارد.
لحظات خوش با خانواده هیچ گاه تکرار نمی شود. تمام عمر از دست رفته ام شاید جبران نشود اما از لحظات تماسم با خانواده واقعاً لذت می برم. زندگی را باید زندگی کرد نه این که تسلیم شد….

اجرای نمایشنامه برای ضدیت با خانواده در تشکیلات رجوی

… وقتی می ‌گوییم رجوی واقعاً ‌دشمن خانواده اعضایش هست مبالغه نیست. داشتن هرگونه وابستگی نسبت به خانواده حتی ذهنی و به یاد آوردن خاطرات خانوادگی و ابراز احساسات و عاطفه را حرام می ‌داند. نفرات هر روز می‌ بایست گزارش لحظات ‌خود را در نشستی به نام غسل روزانه نسبت به خانواده در جمع بخوانند تا بدین ‌وسیله مانع اندیشیدن به اعضای خانواده خود شوند….

حضور خانواده ها در آلبانی مساویست با فروپاشی مناسبات مجاهدین خلق

گفتگوی منصور براهویی با خلیل انصاریان در برنامه دورهمی

… سازمان خوب می داند که اگر خانواده ها به آلبانی بیایند و با فرزندان شان دیدار داشته باشند، مناسبات سازمان دچار فروپاشی می شود پس هیچگاه چنین اجازه ای صادر نمیکند.
منصور براهویی در پایان پیامی هم برای اعضای گرفتار در کمپ مانز مجاهدین خلق دارد:
همان طور که می دانید سازمان با فریب و دروغ اجازه نمی دهد خانواده هایتان با شما دیدار کنند، به شما هم اجازه تماس با خانواده را نمی دهند پس هر چه زودتر خودتان را از بند این سازمان رها کنید.

عضو سابق مجاهدین خلق: خاطرات خانوادگی به من زندگی بخشید

… فرقه نسبت به خانواده در جنگ بود. می خواستند ما را از زندگی دور کنند و الآن آن هایی که اسیر فرقه هستند باید روزانه در غسل فلاکت خانواده را بیان کنند و مختصات خودشان را بگویند تا آن ها روی فاکت نفرات در نشست خودشان حرف بزنند.
مسئولان فرقه با تحقیر بسیار دنبال جاسوس درست کردن هستند و زندگی را برای افراد از طرف فرقه نابود کردند. آنان در پوشش مادری مهربان اما با بوسه مرگ از افراد سوءاستفاده می کنند….

نامه مدیر عامل انجمن نجات به کمیته بین المللی صلیب سرخ

… خانواده ها مطلقاً هیچ اطلاعی از وضعیت موجود در اردوگاه و شرایط عزیزان خود ندارند. آنان از زنده بودن عزیزان خود در داخل اردوگاه بی خبرند. کسی نمی داند که آیا آنان سربه نیست شده اند یا به کشور دیگری منتقل گردیده اند. کوچک ترین اطلاعی از خبر سلامتی جسمی و روحی این افراد در دست نیست. آیا آن ها زندانی و ممنوع الملاقات هستند؟ این افراد از نظر خانواده ها مفقود الاثر محسوب می شوند. بر اساس اطلاعات رسیده از اعضای سابق، مناسبات داخل اردوگاه حکم برده داری نوین را، با توجه به کنترل ذهنی که اعمال می شود، دارد.
همچنین از شما درخواست دارم تا مسئولیت دولت آلبانی برای عمل به کنوانسیون حقوق بشر شورای اروپا را به آنان گوشزد نموده و از این دولت بخواهید تا اولاً ممنوعیت دادن ویزا به خانواده های ایرانی اعضای مجاهدین خلق برای سفر به آلبانی را بردارند و ثانیاً درب های اردوگاه مجاهدین خلق در آلبانی را به روی خانواده ها و دنیای آزاد باز کنند تا خانواده ها بتوانند همراه با نمایندگان صلیب سرخ از عزیزان خود دیدار داشته و نسبت به سلامت جسمی و روحی آنان مطمئن گردند.

انتخابات مجاهدین خلق با یک کاندید و یک انتخاب

… ما اعضای جدا شده از سازمان مجاهدین خلق به خوبی معنای انتخابات و آزادی! که رجوی سنگ آن را به سینه می زند، درک کرده ایم. بله در سازمان انتخابات برگزار می شد، اما یک کاندید بیشتر نداشت. یک انتخاب هم بیشتر نداشتیم. اگر برخلاف آنچه تشکیلات تصمیم گرفته بود، حرف می زدیم و ایده و انتخاب دیگری داشتیم به شدت سرکوب می شدیم، آنقدر که حتی در ذهنمان هم می ترسیدیم به گزینه دیگر فکر کنیم.
از یک ماه قبل برای انجام انتخابات که یک کاندید بیشتر نداشت این همه تبلیغ می شد و در مورد فرد معرفی شده حرف زده می شد. این که او چه سابقه درخشانی !!! در مناسبات داشته است و این گونه یک ماه روی مغز افراد کار می کردند تا نفرات مجاب شوند به آن فرد رأی بدهند….

عضو سابق مجاهدین خلق: خاطرات خانوادگی به من زندگی بخشید

… مسئولان فرقه با تحقیر بسیار دنبال جاسوس درست کردن هستند و زندگی را برای افراد از طرف فرقه نابود کردند. آنان در پوشش مادری مهربان اما با بوسه مرگ از افراد سوءاستفاده می کنند… به دنبال مرگ نفرات خودشان هستند چه برسد به جدا شدگان حتی به نفرات خودشان فحش های ناموسی می دهند تا همه را برده خود کنند. با جدا شدن از آن ها ماهیت کثیف شان رو می شود آن هایی که همسرشان آنجا هستند مستثنی نیستند و فقط به دنبال حکومت کردن هستند تا همه جا را به گند بکشند….

موسی جابری فر: حالا دیگر خودم تصمیم گیرنده هستم

… از دوستان اسیرش در کمپ آلبانی مجاهدین خلق می خواهد تا هر چه زودتر خود را نجات بدهند.
… اصلی ترین دلیل خروجش از تشکیلات رجوی را مخالفت شان با خانواده می داند: خانواده ام برای ملاقات با من مراجعه کرده بودند اما سازمان به من اطلاع نداده بود.
… از افراد حاضر در تشکیلات مجاهدین خلق می خواهد تا هر چه زودتر تصمیم بگیرند و خود را نجات بدهند.

*یکشنبه 23 اردیبهشت

15 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:

نقض حقوق بشر در تشکیلات مجاهدین خلق

در تشکیلات مجاهدین خلق افرادی هستند که 50 سال است خانواده هایشان را ندیده اند!

… افرادی که در سازمان مجاهدین هستند هیچ اختیاری از خود ندارند. خودشان نمی ‌توانند تصمیم گیری کنند. همه چیز در سازمان مجاهدین از بالا ابلاغ می شود و پایین مجبورند آن را اجرا کنند. اگر هم اجرا نکنند از طرف مسئولان بالا تنبیه می ‌شوند. افراد هیچ حق اعتراض در انتخاب کار ندارند هر چه در دستور روزانه می ‌آید باید اجرا کنند.
… در لیبرتی افراد سنگر می ‌کندند برای فرماندهان بالا که از موشک‌ ها در امان بمانند. عین خیالشون نبود که افراد مریض می‌ شوند، ناقص می ‌شوند، کمری می ‌شوند. خیالشون نبود می‌ گفتند خط سازمان باید پیش برود.
… افراد را اسیر نگه داشته‌اند حق هیچ گونه ارتباط با دنیای بیرون ندارند و در یک سیکل داخلی افراد را نگه داشته ‌اند. محروم از همه چیز که مربوط به ارتباطات در دنیای امروز هست از تلفن تا ملاقات با خانواده خود محرومند در همه زندان‌ های دنیا به زندانی ملاقات می ‌دهند که با خانواده خود ملاقات کنند. ولی متأسفانه در سازمان مجاهدین که ادعای دموکراسی و آزادی می‌ کنند افرادی هستند که ۵۰ سال است خانواده خود را ندیده ‌اند….

نامه بیجار رحیمی به صلیب سرخ جهانی

… در آلبانی ابتدا کمیساریا تنها مرجع حقوق بشری و ناظر بر اعمال مسئولین سازمان در قبال اعضایش بود و افراد به راحتی می ‌توانستند شکایات خود از سازمان را پیگیری کنند. اما متأسفانه دفتر کمیساریا در کاشار بسته شد و این ارتباط به کلی قطع گردید و در کمال تأسف اینچنین افراد گرفتار از دسترسی به تنها مرجع حقوق بشری در آلبانی محروم شدند و اکنون هیچ ارگان حقوق بشری برای افراد در سازمان برای تسلیم گزارشات نقض حقوق انسانی خود را ندارند.
در خاتمه از شما به‌عنوان یک مرجع جهانی حقوق بشری ملتمسانه تقاضامندم نسبت به اعمال نقض حقوق اولیه انسانی افراد در کمپ اشرف ۳ توجه و نظارت لازم را مبذول فرمایید و بر اساس وظایف صلیب سرخ از دولت آلبانی بخواهید تا بر شرایط داخل کمپ نظارت نموده و مانع از تضییع حقوق ساکنان شود.

نامه علی محمد رحیمی به کمیته صلیب سرخ جهانی

… من دچار موج گرفتگی بر اثر حمله موشکی در عراق شدم و لذا گوش های من شدیدا آسیب دید. به دلیل عدم رسیدگی و اعزام نشدن به موقع من به بیمارستان در بغداد، این مشکل حادتر شد. وقتی به آلبانی آمدم چند بار به دکتر مراجعه کردم. گفته شد که دیگر برای مداوا خیلی دیرشده است و قابل معالجه نیست.
در حال حاضر این مشکل تشدید شده و همیشه دچارعذاب هستم در صورتی که سازمان مجاهدین خلق می توانست به موقع اقدام کرده و مرا به پزشک متخصص بفرستد ولی از این کار دریغ ورزید و الآن من دچار سردرد های شدیدی می شوم و هیچ صدایی برایم قابل تحمل نیست. به همین دلیل شبی نیست که دچار کابوس های وحشتناک نشوم.
تیر ماه سال گذشته که تحت حمایت سازمان بودم سکته ناقصی داشتم. تعجب خواهید کرد اگر بگویم که هیچ توجهی به این مسأله نشد. اگر دوستانم نبودند من جان خودم را از دست داده بودم که البته جان من برای سران مجاهدین خلق هیچ اهمیتی ندارد.
من بیش از 32 سال از بهترین سال های عمرم را برای رهبری این سازمان هدر دادم….

نامه علی زمانی به نمایندگی صلیب سرخ جهانی در آلبانی

… دیدار و ارتباط خانوادگی در اردوگاه مجاهدین خلق ممنوع می‌باشد. تحت تاثیر فشارهای روحی و روانی، افراد را مجبور به گزارش نویسی در مورد افکار و حتی خواب شب خود و خاطرات جنسی می ‌کنند. افراد مجبور هستند هرچه از ذهنشان گذشته را فوراً نوشته و بعد در جمع‌ های کوچک یا بزرگ بخوانند. تهییج افراد حاضر در جمع‌ ها برای توهین و پرخاش و اتهام زنی به افراد در سازمان مجاهدین خلق همچنان ادامه دارد.
سازمان مجاهدین خلق اعضای خود را زیر فشارهای روحی و روانی به جایی می‌ کشاند که در مورد گذشته و خانواده و حتی فرزندان خود گزارش منفی بنویسند. فکر کردن در مورد خانواده در این سازمان جرم محسوب می ‌شود. هیچ گونه ارتباط تلفنی یا مکاتبه ای با خانواده وجود ندارد و اعضا چند ده سال است که از عزیزان خود بی‌ خبر هستند.
… افراد داخل اشرف مجبور هستند با نام های جعلی و از طریق فضای مجازی و شبکه های اجتماعی بعضی از افراد ناآگاه را در داخل کشور فریب بدهند که اقدام به کارهای ایذایی نمایند و هر کس این کار را نکند تنبیه و ایزوله می شود و امکان حرف زدن با افراد دیگر را از او می ‌گیرند و او را در قرنطینه نگه می‌ دارند….

علت پریشانی و به دریوزگی افتادن مریم رجوی چیست؟

… تنها راهی که برای مریم باقی مانده، “حمایت غیرمستقیم” از کودک کش ها است. یعنی از طریق پارلمانترهای غربی، ایران را تهدید صلح جهانی جلوه دهد تا شورای امنیت و سازمان ملل علیه کشورمان بسیج شوند و در نتیجه جنگ افروز اصلی غرب آسیا یعنی اسرائیل را از بحران مرگ برهانند. به همین خاطر است که مریم به دریوزگی از کشورهای غربی کشیده شده و لابی های خود را در این زمینه بسیج کرده تا با بیانیه و مصوبه در پارلمان ها، دولت هایشان را برای “لیست گذاری سپاه، فعال کردن مکانیزم ماشه، به رسمیت شمردن اقدامات تروریستی مجاهدین و همچنین متهم کردن ایران به عنوان تهدید صلح جهانی” تحت فشار بگذارند….

تهدید به ترور مهم ترین ابزار مسعود رجوی در سرکوب و ارعاب

… باند تبهکار رجوی در سایت هایش یک خط در میان اعضای سابق که هم اینک دنبال زندگی خود هستند را مورد تهدید قرار می دهد و با وعده های کذایی خط و نشان می کشد که روز حسابرسی خواهد رسید! گویی خودشان پاک و منزه از همه چیز هستند و فقط برای سر بریدن و بر پا کردن چوبه های دار و درفش به ایران تشریف خواهند آورد، و گویی انگار نه انگار که صدها خانواده ترور منتظر حضور آنان هستند تا برای انتقام خون هایی که در چند دهه ی گذشته به دست اعضای این سازمان و به دستور مستقیم آقای مسعود رجوی به ناحق ریخته شده است برخیزند….

زندگی من در سازمان مجاهدین خلق – قسمت نهم

… بعد از نشست با مادران، با پدران نشست گذاشت و موضوع انتقال فرزندانشان به خارج از عراق را با آن ها مطرح کردند. در نشست به آن ها گفت شد: شما که زن های خود را طلاق دادید کودکان شما چه مشکلی می توانند از شما حل کنند قرار است جنگ شود و ما تمام کودکان را می خواهیم به خارج از عراق منتقل کنیم تا در امان باشند و در ادامه گفت بعد از اتمام جنگ کودکان را به پادگان اشرف منتقل می کنیم. رجوی کلاه گشادی بر سر پدران و مادران گذاشت.
… به مادران ابلاغ کردند که کنار تدارکات مرکزی تجمع کنند برای خداحافظی با فرزندانشان. به پدران ابلاغ نکرده بودند اگر به پدران ابلاغ می کردند زن هایشان را می دیدند و انقلاب مریم قجر خدشه دار می شد. ضد بشر بودن رجوی حد و مرز نداشت.
… یک زنی که کودک شیر خوار داشت حاضر نبود که کودکش را بدهد! او را با دستانش محکم گرفته بود و اشک می ریخت و می گفت بچه من شیر می خورد، در مسیر از بین می رود. بچه شیرخوار را به زور از او گرفتند و در جواب به او می گفتند دستور خواهر و برادر است….

رجوی ناموس و نیروهایش را تحویل آمریکایی ها داد و خودش هم پناهنده شد

… بعد از کلی رنج و مشقت و کشته شدن بیش از 54 نفر در جریان حمله نظامی نیروهای ارتش آمریکا، رجوی علی رغم تمام لاف و گزاف هایش پرچم سفید تسلیم بالا برد و نیروهای آمریکایی ما را اسیر و به پادگان اشرف بردند و بعد از آن هم رجوی تمام سلاح ها را که روزی می گفت شرف و ناموس مجاهد خلق است را به فرماندهان آمریکایی تحویل داد وخودش هم به آن ها پناهنده و از دید اعضا مخفی شد و این غیبت همچنان ادامه دارد. رجوی این بار هم نشان داد که مرد روزهای سخت نیست و سختی و پرداخت بها و فداکردن را فقط برای اعضا می خواهد و خودش همانند تمام سرفصل های گذشته در مواجه با سختی ها و آزمایشات سهمگین فرار را بر قرار ترجیح می دهد.

کمپ مجاهدین خلق، جایی که خندیدن هم ممنوع بود

… افراد در درون سازمان مجاهدین همیشه باید بدهکار و ناراحت باشند و هرگز نباید رنگ خوشحالی را ببینند و هرگز نباید خنده روی لب کسی دیده شود. چون حتی اگر خنده اش الکی باشد باید به مسئول جواب پس بدهد و برای سرکوفت زدن آن را به خون به اصطلاح شهدا ربط داده و این که با وجود کشته شدن افراد نباید رنگ خوشحالی و خنده در مناسبات وجود داشته باشد و همه چیز باید به سمت رهبری سازمان باشد و اوست که مشخص می کند چه کار باید بکنیم یعنی فرد در درون سازمان باید خون و نفس اش در اختیار رهبری سازمان باشد و افراد باید مانند برده در خدمت رجوی ها باشند….

ادبیات مسعود رجوی: انقلابی از قرون وسطی در عصر دیجیتال

مسعود رجوی، رهبر فرقه رجوی، با ادبیات و لحنی نامفهوم در میان مردم شناخته می ‌شود. لحنی که ریشه در کتب مبارزاتی کمونیست‌ها و ایدئولوژی مارکس و کتب تاریخی مربوط به چند قرن گذشته دارد و برای نسل امروز بیگانه و مضحک است.

سخنان رجوی پر از اصطلاحات و مفاهیمی است که در دنیای امروز کاربردی ندارند. او از “نبرد خلق” و “انقلاب نوین دمکراتیک” سخن می‌گوید، در حالی که مردم در عصر حاضر به دنبال صلح، رفاه و توسعه هستند.
… در دنیایی که مردم به دنبال گفتگو، مدارا و دموکراسی هستند، رجوی با ادبیاتی از خشونت، اقتدارگرایی و ایدئولوژی منسوخ شده ظاهر می ‌شود.
گویی او از دل قرون وسطی سخن می‌ گوید و می‌ خواهد انقلابی به پا کند که مردم مترقی قرن 21 را متحول کند….

از تسلیم تا خلع سلاح – قسمت دوم

… سقوط صدام به عنوان پدر خوانده رجوی او را درمانده کرده بود و واقعیت صحنه برخلاف نمایش های او روی سِن سالن اجتماعات، در جلوی چشم نیروها خودنمایی می کرد. او قبل از جنگ جمله ای گفته بود که حالا در حال تعبیر شدن بود. او می گفت لنین به یکی از فرماندهانش برای مذاکره با نیروهای آلمانی گفته بود اگر لازم باشد دامن هم بپوشید اما مذاکره باید انجام شود. رجوی به دلیل این که خودش در خطر بود این رهنمود را به خوبی اجرا کرده بود و نه تنها دیگر دست در کمر ادعا نمی کرد که اگر آمریکایی ها جلوی حرکت ستون ما را گرفتند به آن ها خواهیم گفت we go home و به حرکت ادامه می دهیم، بلکه با ذلت همه چیز را برای تسلیم شدن به آمریکایی ها مهیا کرده بود. او که به خوبی از نتیجه حمله آمریکا به عراق مطلع بود از قبل خود را برای سرنگونی صدام و تسلیم شدن در برابر آمریکا و مزدوری برای آن ها جهت حفظ حیات ننگین و خائنانه اش آماده نموده و با ممانعت از خروج نیروها از عراق مثل همیشه نیروها را گوشت دم توپ برای حفظ خود کرده بود.

الفبای مدرسه مجاهدین خلق کد گذاری برای پرورش تروریست

… بودند کودکانی که تشکیلات مجاهدین خلق واقعاً از آنان برای کودکان خود الگوی شهادت و سرسپردگی در راه رهبر، ساخت… غلامرضا یارسه نیا، مریم قیطانی و زهیر ذاکری در عملیات های نظامی مجاهدین خلق جان خود را از دست دادند در حالی که حتی 15 سال نداشتند. در این میان، زهیر ذاکری چون حاضر نشد با دیگر کودکان مجاهدین خلق به اروپا قاچاق شود، از مسعود رجوی کلت هدیه گرفت.
نمونه چنین آموزش ‌های ایدئولوژیکی برای آماده‌ سازی کودکان برای شرکت در عملیات ‌های نظامی و انتحاری را در سال های اخیر در گروه‌ های افراطی تروریستی چون بوکوحرام، طالبان، داعش و القاعده دیده ‌ایم در حالی که مجاهدین خلق چند دهه پیش از این پیش قراول تربیت تروریست با سوءاستفاده از حقوق کودکان بودند.

*دوشنبه 24 اردیبهشت

در این روز کلاً 11 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:

پیام موسی جابری فر برای اعضای گرفتار در کمپ آلبانی مجاهدین خلق

… می خواهم به ادعایی که خود رجوی دارد که می گوید ما در ایران هواداران بی شماری داریم بپردازم. البته شاید تک و توکی آدم باشند که البته آن ها را هم با پول خریده اند، اما صحبت اصلی من این است که طی این سال ها چه زمانی که داخل سازمان بودم و چه خارج از آن، شاهد بی شمار تظاهرات مردمی بوده ام. اما حتی یک نمونه را ندیده ام که اسمی از این فرقه رجوی آورد شده باشد….

خلیل انصاریان: جریانات 19 فروردین 1390 اجتناب پذیر بود

… مسعود رجوی ما را جلوی گلوله ها و رگبارهای مسلسل قرار داد و به این ترتیب تعداد زیادی کشته و مجروح شدند. این در حالی بود که رجوی می توانست از این ماجرا جلوگیری کند.
… رجوی بعد از 19 فروردین 90 گفت اگر بیشتر از این هم کشته می دادیم بهره سیاسی اش را می بردیم. رجوی دنبال سوءاستفاده از خون کشته ها بود.
… رجوی دوست ندارد که ما جدا شدگان وقایع روز 19 فرودین را افشا کنیم. اما ما واقعیت های صحنه را می گوییم. تشکیلات رجوی از این موضوع برافروخته و ناراحت هستند. اما واقعیت ها را باید گفت….

مروری بر جنایات سران مجاهدین خلق به مناسبت برگزاری دادگاه‎ ها

… اگر بخواهیم جنایات مجاهدین خلق علیه ایرانیان را بررسی کنیم باید سه دسته را در نظر بگیریم:
جنایات علیه مقامات حکومتی
جنایات علیه شهروندان عادی
جنایات علیه اعضای خود تشکیلات
… اعمال خشونت آمیز مجاهدین خلق علیه شهروندان ایرانی رنج متنوعی از رفتارهای خشن را شامل می‌شود از بمب گذاری تا به آتش کشیدن و شکنجه. سازمان مجاهدین خلق تنها در بازه زمانی 11 فروردین تا 26 اسفند سال1362، مسئولیت ترور 4583 شهروند ایرانی را برعهده گرفت. دراین دوران پس از هر اقدام تروریستی نشریه مجاهد با انتشار خبر آن و اعلام مسئولیت عملیات بر جنایت خود صحه می گذاشت. خانواده‌های برخی از قربانیان این عملیات های تروریسی در دادگاه محاکمه سران مجاهدین خلق حضور داشته ‌اند….

چگونه انقلاب طلاق منجر به بیگاری بیشتر نیروها شد؟

بعد از انقلاب مسخره طلاق در درون سازمان مجاهدین خلق، رجوی به این نتیجه رسید که باید افراد را به بیگاری بگیرد تا دیگر کسی بعد از انقلاب طلاق به فکر زن و خانواده نباشد و استارت این کار را مریم رجوی زن سومش بعد از به قدرت رسیدن در سازمان زد. او به مسئولین عنوان کرد از افراد آنقدر کار بکشید که وقتی به محل استراحت می روند مانند جنازه به خواب بروند و به مسائل دیگری فکر نکنند، چون فکر کردن یک کار شیطانی است .
ابتدا این شیوه کار به طور مستمر در مناسبات ادامه داشت و مسئولین برای نفرات برنامه ریزی می کردند که حتی یک ساعت هم بیکار نمانند….

درخواست جمعی از اعضای جداشده خوزستانی از ریاست دادگاه کیفری یک تهران

… مسعود و مریم رجوی بعد از شکست مبارزه مسلحانه و از دست دادن مشروعیت مردمی برای ادامه بقا، موجودیت ننگین خود به قدرت های بیگانه و از جمله آمریکا و اسرائیل و دیگر دول غربی متوسل گشته و با ارتزاق مالی ما به ازای خیانت و جاسوسی در قبال عالی ترین منافع مردم ایران ادامه می دهند. ما به عنوان اعضای سابق و جداشده از این جریان ضد ایرانی از محضر شما و مستشاران محترم دادگاه اجازه می خواهیم شرایطی اتخاذ گردد تا با حضورمان در دادگاه بتوانیم به عنوان شاهدین عینی جنایات متهمان در اجرای عدالت تاثیرگذار باشیم.

جداشدگان واقعی چه کسانی هستند؟

نجات یافتگان از تشکیلات مجاهدین خلق؛ جداشده یا پایان جدایی؟

… جداشدگان واقعی در حال حاضر در اردوگاه این فرقه در آلبانی در قطع کامل ارتباط با دنیای آزاد و دنیای واقعی بسر می برند. هر زمان این افراد بتوانند خود را از این جدایی نجات داده و به آغوش ملت باز گردند و پا در دنیای آزاد گذاشته و زندگی عادی را شروع کنند آن وقت پایان جدایی محسوب شده و از قید و بندهای فرقه ای رها گشته اند.
… فرقه مسعود رجوی برای این که بتواند سلطه باطل خود بر اعضای منزوی و مغزشویی شده اش را ادامه دهد لاجرم نیازمند جدا کردن کامل آنان از جامعه اصیل است. برای این جدا کردن، البته سازمان مجاهدین خلق در هر مقطع بهانه های خاص خودش را داشته است، و این جداشدگان از جامعه متأسفانه از حداقل حقوق انسانی برخوردار نیستند به طوری که مناسبات داخل سازمان حکم برده داری نوین را دارد….

*سه شنبه 25 اردیبهشت

در این روز 10 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:

تبعات اکران مستند کودکان کمپ اشرف برای سران مجاهدین خلق

… با گذشت زمان و گسترش دامنه افشای این مستند، ابعاد جدیدی از جنایات مجاهدین خلق در قاب جهانی آشکار می شود و چهره کریه مریم رجوی برای همگان به ویژه سیاستمداران فرانسوی و آلبانی که کشورشان تبدیل به مخفیگاه مجاهدین شده است، عیان می شود.
… سکوت در قبال انعکاس گسترده جهانی از جنایات مجاهدین که امروزه در شبکه های خارجی بازتاب پیدا کرده است به منزله همکاری با جنایتکاران است و ما جدا شدگان آن را فراموش نخواهیم کرد .

زندگی من در سازمان مجاهدین خلق – قسمت دهم

… تمام خانه های گلی کُردها را با تانک ویران کرده بودند. با تانک خانه های کُردها را خراب می کردند. خدا می داند چند نفر از کُردها در زیر آوار مانده بودند و کسی به داد آن ها نرسیده بود.
صحنه دلخراشی بود، مریم رجوی دستور ویرانی خانه ها را داده بود. چند نفر از کُردها را به اسارت گرفته بودند و دست و چشمانشان را بسته بودند می خواستند آن ها را تحویل استخبارات عراق دهند. به راننده تانکر گفتم کارت چه موقع به اتمام می رسد برگردیم به مقر حالم زیاد خوب نیست در جواب گفت چند دقیقه دیگر کارم تمام می شود. کار سوخت رسانی به اتمام رسید و به مقر برگشتیم. چه بایستی می گفتم؟ جرات نمی کردم در رابطه با جنایتی که در قبال کُردها می کنند گزارشی بنویسم! صحنه های دل خراش را بایستی در دلم می ریختم و هیچ حرفی نمی زدم. بعد از این که خانه های کُردها را ویران کردند و کُردها را قتل عام کردند، در مقر مشغول کار بودم که دو خودروی آیفا وارد مقر شدند. درب پشت آیفاها را که باز کردند چند تا گاو و گوسفند از پشت آیفاها بیرون آمدند. بعد از ظهر همان روز رفتند یک قصاب از شهر جلولا پیدا کردند و سر همه را بریدند. به فرمانده ارکان گفتم گاو و گوسفندها را از کجا آوردند در جواب گفت این ها غنیمت هستند. برای جشن فردا آماده شوید….

مستند کودکان کمپ اشرف روایتگر بخشی تاریک از تاریخ ننگین مجاهدین خلق

… حقایق تکان دهنده ای که از نحوه برخورد مجاهدین خلق با کودکان اعضایشان در این مستند مطرح شده، مخاطبان زیادی را به خود اختصاص داده است. دلیل دیگر شهرت این مستند، عکس العمل های عجولانه، سخیف و ابلهانه سازمان مجاهدین است که هنگام اولین پخش آن در استکهلم بدون آن که هنوز از محتوای فیلم اطلاع داشته باشند و آن را دیده باشند، بیرون و داخل سالن دست به اعتراض و تظاهرات زدند که این عکس العمل غیرآگاهانه خود به سوژه اصلی این فیلم اعتبار و بها داد. به راستی کسانی که تا این لحظه این فیلم را ندیدند، چگونه به پخش آن انتقاد می کنند؟ سوئد یک کشور مدعی دمکراسی است، هم پخش این فیلم و هم تظاهرات بیرون سالن نمایش، همه مجاز و قانونی بوده اند و مجوز گرفته بودند، اما باید به منتقدین کور و کر این سازمان گفت:
اول فیلم را ببینید ، بعد تظاهرات کنید!
تمام کسانی که در سایت های سازمان یا در مصاحبه ها و یا در سخنرانی های تجمعات و خیمه شب بازی های مجاهدین موضعگیری کردند، اصلا فیلم را ندیدند!…

سازمان مجاهدین تاوان خیانت هایش را پس می دهد

… از جمله دغدغه های اصلی و مهم های ذهنی سران فرقه رجوی نگهداری همین تعداد باقیمانده نیروهای گرفتار در داخل تشکیلات است .
همچنین بسیج نیرو و توان خود برای مقابله با چند نفر به اندازه انگشتان دست که به عنوان انجمن نجات در کشور آلبانی زندگی و فعالیت می کنند .
این افراد تنها از توان و انرژی خود در جهت افشای چهره رجوی و فرقه او، کمک به افراد جداشده استفاده می کنند و البته با کمترین بضاعت مالی و با کار و فعالیت روزمره امرار معاش خود را نیز می گذرانند.
اما تنها با صداقت و توان خود آنچه در خلال سالیان اسارت در فرقه رجوی توسط سران این سازمان بر آن ها گذشته برای افکار عمومی و مردم کشور آلبانی روشنگری می کنند که سازمان مجاهدین تحمل شنیدن یک واحد آن را ندارد….

فرشته یگانه مسئول شستشوی مغزی کودک سربازان مجاهدین خلق

فرشته یگانه از مسئولین رده بالای تشکیلات مجاهدین خلق است که نامش در خاطرات بسیاری از اعضای جدا شده از این تشکیلات، ذکر شده است. او به عنوان متهم ردیف 42 در دادگاه محاکمه سران مجاهدین خلق در تهران معرفی شد. در خاطرات اعضای جدا شده فعالیت او را بیش از همه در بازداری از افراد برای ملاقات با خانواده و نشست های انقلاب ایدئولوژیک می ‌بینیم. در کیفرخواست او در دادگاه از نقش او در فرماندهی حمله تروریستی در تهران گفته شده است. اما شهادت کودک سرباز سابق، امیر یغمایی، درباره نقش او در شستشوی مغزی کودکان برای پیوستن به ارتش مجاهدین خلق در عراق بار جرائم او را بسیار سنگین ‌تر می‌ کند….

هشدار اریسا رحیمی درباره تبلیغات دروغین مجاهدین خلق

… انجمن نجات بر اساس نیاز به کمک به ایرانیانی که بر اساس اقدامات انساندوستانه دولت آلبانی همراه با مجاهدین خلق به آلبانی آمدند ولی دیگر نخواستند با این فرقه تروریستی همراه باشند، تشکیل شده است.
… من همیشه فکر می کردم که چقدر احمقانه است که سازمانی غیر انسانی مثل مجاهدین خلق در آلبانی پذیرفته شده است. می پرسیدم که این چه شکل انساندوستی است که شرایطی ایجاد شود که انسان هایی را در اسارت نگاه دارند؟
… فریب تبلیغات آنان را نخورید. افراد در درون این سازمان کمترین آزادی عمل و کمترین حق انسانی ندارند. علاوه بر این، اعضا به صفت انسان شناخته نمی شوند بلکه ابزاری در اختیار رهبری سازمان هستند. از زمانی که یک فرد فریب خورده و وارد تشکیلات مجاهدین خلق می شود، به تدریج تمام حقوق اساسی انسانی خود را از دست می دهد. این درست عکس تبلیغات گسترده ایست که مجاهدین خلق به راه انداخته و ادعا می کنند که در راه آزادی مبارزه می نمایند.
… در سازمان مجاهدین خلق خانواده جایی ندارد. دیدار و ارتباط با اعضای خانواده کاملاً ممنوع است….

*چهارشنبه 26 اردیبهشت

در این روز مجموعاً 7 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:

گفتگوی اعضای انجمن نجات آلبانی درباره زندگی دوباره

… محمدرضا صدیق زندگی در درون و بیرون تشکیلات را دو مفهومی متضاد می داند. او از دوران اسارتش در فرقه رجوی به عنوان دورانی برای اندیشیدن یاد می کند. به تجربه او این اندیشیدن موجب شد که وی پس از انتقال مجاهدین خلق از عراق به آلبانی بلافاصله از این فرقه جدا شود. او می گوید پس از ترک تشکیلات احساس می کرد تازه متولد شده است.
موسی دامرودی گفت: زندگی در داخل تشکیلات و بیرون از آن دو سر طیف هستند. به گفته او زندگی در تشکیلات رباتیک است و افراد برای ساده ترین امورات خود همچون خوردن و خوابیدن هیچ اختیاری از خود ندارند. او معتقد است که تشکیلات رجوی جوانی او را از او گرفت و او پس از خروج از تشکیلات احساس جوان شدن داشت….

حمید عرفا و یاسر اکبری ‌نسب، دو خودسوزی در دو سوی خط مجاهدین خلق

حمید عرفا و یاسر اکبری‌نسب هر دو از کودک سربازان مجاهدین خلق بودند. نوجوانانی که به واسطه خط فکری والدین مجاهدشان ناخواسته درگیر مجاهدین خلق شده بودند. سرنوشت مشترک و تلخ هر دوی این نوجوانان خودسوزی بود که امیر یغمایی اخیراً به آن پرداخته است.
… یاسر اکبری در اشرف روی خود بنزین ریخت و خود را سوزاند و فوت کرد. بعد سازمان او را خائن نامید. موسی برادر او پس از سالیان به آلمان بازگشت و دچار بیماری روحی شد. این ها بچه های خود سازمان بودند.
حمید عرفا نیز از بچه‌ های خود سازمان بود. او با چهره دفرمه شده‌ اش پس از خود سوزی، هنوز هم بچه سازمان است و در فعالیت‌ های تبلیغاتی تشکیلات از او استفاده می‌ شود. سازمان او را “مشعل‌ فروزانی” می‌ داند که “پردهٴ توطئه ارتجاعی – استعماری 17ژوئن را، سوزاندید و دود و خاکستر کرد.” او یکی از 23 تن از هواداران و اعضای مجاهدین خلق بود که در اعتراض به دستگیری مریم رجوی توسط پلیس فرانسه در ژوئن سال 2003 (1382)، خود را به آتش کشید….

گفتگوی انجمن نجات آلبانی با رضا اسلامی عضو پیشین فرقه رجوی

… رضا اسلامی شرایط حاکم بر قرارگاه مجاهدین خلق در آلبانی موسوم به اشرف 3 را دشوار‌تر از شرایط حاکم بر کمپ‌ های تشکیلات د‌رعراق می داند چرا که در عراق دست کم نیروهای صلیب سرخ حضور داشتند و در برخی مواقع به درخواست اعضای درون کمپ اهمیت می‌ دادند.
او آن دسته دوستانش که هنوز پشت حصارهای فکری و جسمی مجاهدین خلق گرفتار هستند را مخاطب قرار می ‌دهد و از آن ها می ‌خواهد که به زندگی عادی مردم در بیرون از قرارگاه مجاهدین خلق دقت کنند و دریابند که زندگی واقعی در بیرون از تشکیلات است.

اهمیت برگزاری دادگاه سران سازمان مجاهدین خلق – قسمت اول

… درخواست دعوی از طرف افراد رهایی یافته چقدر برای رجوی سخت و گران بود که خودش مجبور شد وارد صحنه شود و فکر می کرد که نفرات رهایی یافته با تهدید به مرگ مجبور به عقب نشینی و سکوت می شوند. رجوی در آن موقع مدعی بود اگر نفرات رهایی یافته جرات دارند در دادگاه های بین المللی درخواست دعوی کنند تا ما بتوانیم حرف مان را ثابت کنیم و مشخص کنیم که خواسته نفرات رهایی یافته به درخواست حکومت بوده و آنان یک مشت مزدور هستند ولی چه سود که رجوی حتی به این حرف خودش هم پای بند نبود. وقتی حکم دادگاه تهران از طرف نفرات رهایی یافته در اروپا و آلبانی به مجامع بین المللی تحویل داده شد باز شروع به لجن پراکنی علیه نفرات رهایی یافته کرد. نفرات رهایی یافته همیشه عنوان داشتند حاضرند در هر در دادگاهی در مورد جنایت سازمان مجاهدین و رجوی حضور یافته و دست به افشاگری بزنند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا