روز گذشته روزنامه لوموند فرانسه گزارشی مفصل درباره کودک سربازان سابق مجاهدین خلق منتشر کرد. این گزارش که به قلم غزل گلشیری نوشته شده است، چهار صفحه کامل از این روزنامه پر تیراژ را به خود اختصاص داده است. انتشار گزارش لوموند با عنوان “ما، کودک سربازان مجاهدین خلق” از جنبه های گوناگون از اهمیت برخوردار است.
پس از انتشار داستان زندگی امین گل مریمی، کودک سرباز سابق مجاهدین خلق، در مجله دسایت آلمان در اواخر سال 2021 و اکران مستند “کودکان کمپ اشرف” در کشور سوئد در اوایل سال جاری میلادی، اختصاص چهار صفحه کامل از روزنامه ملی کشور فرانسه، میتواند گام بزرگی در پیشروی لشکر کودک سربازان سابق مجاهدین خلق علیه سران این تشکیلات باشد.
لوموند پرچمدار مطبوعات فرانسه
لوموند با تیراژ بیش از 472 هزار نسخه در روز، در سال 2022 پرتیراژترین روزنامه ملی فرانسه شناخته شد. این نشریه پرچمدار فرانسوی رسالت خود را ارائه آخرین پوشش های خبری درباره فرانسه و سراسر جهان، با نگاهی منحصر به فرد و تحلیلهای عمیق، معرفی میکند. نشریه سرشناس لوموند در کشوری منتشر میشود که بیش از چهار دهه است بهشت امن سازمان مجاهدین خلق است.
پایگاه اصلی شورای ملی مقاومت، شاخه سیاسی تشکیلات مجاهدین خلق و اقامتگاه مریم رجوی در حومه پایتخت، در منطقه اوور سوردواز است. اهالی پاریس و اوور سوردواز عادت کردهاند که دائما اعضای مجاهدین خلق، زنان روسری پوش با لباسهای متحد الشکل را در حال برگزاری میز کتاب و تظاهرات در میدان های شهر ببینند. بسیاری از سیاستمداران سابق فرانسوی در قبال پذیرایی شدن در پایگاه اوور و دریافت دستمزد، از این تشکیلات ابراز حمایت کردهاند.
غزل گلشیری و دهها شاهد کودک سربازی
غزل گلشیری به عنوان روزنامه نگار لوموند در حوزه خاورمیانه با تمرکز بر مسائل ایران و افغانستان دارای سوابق روزنامه نگاری در ایران، افغانستان و اروپاست. او به عنوان یک روزنامه نگار حرفهای، جستجوگر و منصف تا کنون گزارشهای گوناگونی به زبان فارسی، انگلیسی و فرانسوی منتشر کرده است. غزل گلشیری تا کنون چندین گزارش درباره تحولات ایران در نشریه لوموند منتشر کرده است.
گلشیری در پی انتشار گزارش اخیرش در لوموند در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: “بیش از یک سال کار، ده ها شاهد و یک تیم سخت کوش. بسیار به این گزارش تحقیقی افتخار میکنم.”
غزل گلشیری به نتیجه یک سال مصاحبه با شاهدان کودک سربازی در فرقه مجاهدین خلق افتخار میکند در حالی که قطعا میداند که بزودی از سوی مجاهدین خلق هدف اتهامها و افتراهای ناروا قرار میگیرد. چندان که لوییزا هومریش نویسنده مقاله دسایت و سارا معین کارگردان مستند کودکان کمپ اشرف مورد خشم و نفرت رسانههای مجاهدین خلق و عوامل آنها قرار گرفتند. گلشیری در ابتدای مقالهاش به مقاله هومریش و داستان امین گل مریمی به عنوان یکی از انگیزههایش برای تحقیق درباره موضوع کودک سربازان مجاهدین خلق اشاره میکند.
در گزارش غزل گلشیری آمده است که سوالات نشریه لوموند از مجاهدین خلق درباره اظهارات مصاحبه شوندگان بی پاسخ مانده است. این در حالی است که افشین علوی فردی که عنوان “سخنگوی مطبوعاتی تشکیلات مجاهدین خلق” را یدک میکشد، بلافاصله پس از انتشار گزارش در نامهای که به روسای انتشارات لوموند نوشت، گلشیری را متهم به گزینش مصاحبه شوندگانی کرد که روابط آن ها با اطلاعات حکومت ایران شناخته شده است.
مصاحبه شوندگان لوموند چه کسانی هستند؟
از میان دهها مصاحبه شونده ای که در گزارش لوموند درباره نقض حقوق کودکان و کودک سربازی در سازمان مجاهدین خلق سخن گفتهاند، تنها نام سه نفر افشا شده است و دیگر کودک سربازان سابقی که در گزارش به سرنوشت و شهادتهایشان اشاره شده است، احتمالا از بیم اتهامات مجاهدین نخواستهاند که نامشان افشا شود. نامهای آشنای سه جوانی که در سالهای اخیر در عرصه افشای ماهیت فرقهای مجاهدین خلق بسیار فعال بودهاند این است: امین گل مریمی، محمدرضا ترابی و امیر وفا یغمایی .
امین گل مریمی اکنون در شهر کلن آلمان زندگی میکند. او پس از انتقال تشکیلات مجاهدین خلق به آلبانی از آن جدا شد، به کشور آلمان پناهنده شد. او پیش از این نیز در خانه های تیمی مجاهدین خلق در کنار دیگر کودکان مجاهدین خلق، از کودکی تا آغاز نوجوانی را در این شهر گذرانده بود تا هنگام 13 سالگی که بار دیگر تشکیلات او را به عراق قاچاق کرد تا لباس نظامی بر او بپوشاند.
امین امروز شهروندی موفق است دارای همسر و فرزند است و خانه ای آرام و زیبا در حاشیه شهر دارد. پدرش در عملیاتهای مجاهدین خلق کشته شد، مادرش در کمپ مجاهدین خلق در روستای مانز در آلبانی ست. پس از انتشار داستان زندگی او در مجله دسایت آلمان، در مطالبی منتسب به مادرش که از رسانههای مجاهدین خلق منتشر شد، متهم به همکاری با حکومت ایران شد.
محمدرضا ترابی، نیز اکنون در کلن آلمان زندگی میکند. پس از خروج از تشکیلات مجاهدین خلق مدتی در آلبانی بود و سپس به آلمان پناهنده شد. محمدرضا در سالهای جدایی از مجاهدین و زندگی آزاد، متاهل و دارای یک فرزند شد. افشاگریها و دادخواهیهای او علیه تشکیلات مجاهدین خلق در شبکههای اجتماعی بازخوردهای مثبت فراوانی داشته است. مطالب او درباره تجربههای تلخش در فرقه مجاهدین خلق بارها توسط کاربران بازنشر میشود. او تنها پس از خروج از تشکیلات دریافت که پدرش زیر شکنجههای بازجویان مجاهدین خلق کشته شده بود. مادر او زهرا سراج کماکان اسیر فرقه رجوی است و او نیز در مطالبی که به نامش منتسب است، محمدرضا را متهم به مزدوری برای جمهوری اسلامی کرده است.
محمدرضا ترابی همواره در مطالب خود بر مخالفتش با حکومت ایران تاکید کرده است. او حتی از ارتباط گرفتن با عموهای خویش در ایران پرهیز دارد. خانواده پدری او از فعالان انجمن نجات –به عنوان یک سازمان مردم نهاد ایرانی متشکل از اعضای سابق و خانوادههای اعضای فعلی مجاهدین خلق—هستند.. با این وجود او مدام از سوی مجاهدین خلق متهم به همکاری با حکومت ایران میشود.
امیر وفا یغمایی فرزند اسماعیل وفا یغمایی، شاعر سابق مجاهدین خلق، است. او اکنون در سوئد زندگی می کند و دارای همسر و دو فرزند است. یغمایی اولین کودک سربازی است که از 6 سال پیش آغاز به سخن گفتن کرد و برای نخستین بار در تلویزیون میهن مفصلا از نقض حقوق کودکان و نوجوانان در تشکیلات مجاهدین خلق صحبت کرد. او بعدها در حمایت از امین گل مریمی پویشی از کودک سربازان سابق راه انداخت و اکنون در حسابهای کاربری خود در شبکههای اجتماعی فعالانه از رنج کودکان مجاهدین خلق میگوید. او در کنار عاطفه سبدانی، پروین حسین نیا و حنیف بالی یکی از چهار جوانی است که در مستند کودکان کمپ اشرف سوژه سارا معین بود.
اگرچه امیر یغمایی و پدرش به طور واضح مخالفت خود با حکومت ایران را ابراز میکنند، افشین علوی برای اثبات ارتباط امیر یغمایی با حکومت ایران به مطلبی در سایت انجمن نجات ارجاع میدهد از مصاحبهای با عموی امیر، برادر اسماعیل وفا یغمایی، ابوالقاسم یغمایی که در آن سالها، پیش از جدا شدن بردارش از تشکیلات مجاهدین خلق، دلنگران و دلتنگ خانواده اش بوده و تلاش کرده از طریق انجمن صدای خود را به آنها برساند.
اثر موج وار ادامه دارد
جالب آنکه در گزارش لوموند تاکید شده است که علیرغم اتهاماتی که سازمان مجاهدین خلق به این سه کودک سرباز سابق وارد میکنند و حتی علیرغم فوایدی که ممکن است در پی افشاگریهای اخیر کودک سربازان درباره جنایات مجاهدین خلق نصیب حکومت ایران شود، این سه جوان مصمم بر ادامه افشای حقیقت درباره تجربه زیسته خود در مجاهدین خلق هستند.
امین گل مریمی با انتشار لینک مقاله لوموند در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت : “چرا باید سکوت کنیم؟ چرا باید پنهان کنیم، در حالی که آنها ما را به عنوان عوامل رژیم ایران معرفی میکنند؟ ما حق داریم داستانهای زندگیمان را بازگو کنیم.”
محمدرضا ترابی مشخصا در این باره و در واکنش به انتشار خبر بیماری مریم رجوی نوشت: “میگن مقاله دیروز ما تو صفحه اول روزنامه فرانسوی لوموند در مورد جنایت جنگی مجاهدین در عضوگیری کودک سربازان اینقدر بهش فشار آورده که مریم رجوی دق کرده و الان بیمارستانه. هر چند که شخصا دوست دارم این جنایتکار رو در کنار همسر شیادش روبروم تو یه دادگاه بینالمللی ببینم و هر دوشون بخاطر جنایاتی که کردن محاکمه بشن، اما همین هم خبر خوبیه. حق به حقدار میرسه.”
امیر یغمایی در یکی از پست هایش در ارتباط با انتشار گزارش لوموند چنین نوشت: “مجاهدین ادعا میکنند که روزنامه لوموند آنها را تحت فشار گذاشته بود و قبل از چاپ مقاله به آنها فقط ۴۸ ساعت فرصت دادن تا به چند سوال پاسخ بدهند. همزمان افشین علوی در طی چند ساعت یک کتاب اتهام و افترا علیه نویسنده مقاله و من و دوستانم مینوسد و تقدیم مدیر انتشارات میکند.”
و نهایتا لوییزا هومریش که پیش از غزل گلشیری تجربه نوشتن از مجاهدین و اتهام خوردن را دارد در چند توییت به حمایت از نویسنده لوموند پرداخت. او خواندن مقاله لوموند را به شدت توصیه کرد و موضوع آن را چنین توصیف کرد: “در باب مجاهدین خلق، فرقه ای ایرانی که دهه هاست سیاستمداران اروپایی را فریب داده است. او (غزل گلشیری) داستان 3 عضو سابق را تعریف می کند که می گویند به عنوان کودک سرباز آموزش دیده اند (که مجاهدین خلق آن را رد می کنند).”
هومریش پیش بینی کرد که گلشیری نیز به مانند خودش و بسیاری دیگر که از مجاهدین خلق نوشتند مورد حمله ترولهای مجاهدین خلق قرار بگیرد. او در عین حال تاکید کرد که مجاهدین پس از طرح شکایت از مقاله او درباره زندگی امین گل مریمی در همه دادگاهها علیه نشریه دسایت شکست خوردند.
چنان که گلشیری میگوید لشکر کودک سربازانی که زبان به سخن گشودهاند، به دهها تن میرسد. اگرچه مخاطبان رسانههای آزاد با نام چند نفر محدود از آنها آشنا شدهاند. اما با توجه به اینکه تعداد کودکان قاچاق شده مجاهدین خلق بالغ بر هزار نفر بوده است، در نظر بگیرید که این لشکر ظرفیت دارد که به چند صد نفر برسد. دست کم 500 نفر از این کودکان هنوز تحت سیطره تشکیلاتی هستند و به هنگام نوشتن نامه علیه کودک سربازان افشاگر، از نام آنها بهره برده میشود.
مزدا پارسی