17 ژوئن 2003، روزی که چهره فرقه ای سازمان را برملا ساخت

به مناسبت سالگرد دستگیری مریم رجوی در پاریس

پلیس ضد تروریسم فرانسه در سال 1382 برابر با 17 ژوئن 2003 مریم رجوی را به همراه تعدادی از کادرهای مجاهدین خلق دستگیر کرد. این خبر در جهان انعکاس وسیعی داشت و به عنوان خبر اصلی رسانه های جهان تبدیل شد. دستگیری مریم رجوی مصادف بود با سالگرد سی خرداد . پی یر دوبوسکه مسئول سازمان اطلاعاتی فرانسه، در مصاحبه ای اظهار داشت ما متوجه شدیم سازمان مجاهدین خلق یک کارخانه تولید رنگ را در شهر سنت کوئون لامون اجاره کردند و ضمن راه اندازی یک استودیوی تلویزیونی و نصب بشقاب های ماهواره ای در حال تبدیل کردن آن به یک مرکز ارتباطات هستند، ضمنا این سازمان حمله به سفارتخانه های ایران و سایر منافع این کشور در اروپا و ترور 25 نفر از اعضای سابق خود را برنامه ریزی کرده بودند. او در ادامه گفت این گروه خود را برای احیای دمکراسی در ایران آماده نمی کند، اینها گروهی افراط گرا هستند .

ما در آن زمان در عراق و در قرارگاه اشرف مستقر بودیم. سال 1382 زمانی بود که آمریکا به عراق حمله کرده بود و وقتی خبر دستگیری مریم رجوی را شنیدیم همه اعضا تعجب کردیم. زیرا ما فکر می کردیم مریم رجوی در اشرف حضور دارد. اساساً فکر نمی کردیم او در آن بحبوحه جنگ خاک عراق را ترک کرده باشد! این خبر همه اعضای سازمان را متناقض کرد. برای ما غیر قابل باور بود. وقتی صحنه های دستگیری او را سیمای سازمان پخش کرد همه در بهت و حیرت فرو رفتیم. من در همان وقت به چند نفر از دوستانم گفتم این چه رهبری است که درست زمان جنگ صحنه را ترک کرد و فرار را بر قرار ترجیح داد آیا سر لوحه فدا و صداقت همین است ؟ آیا این همان رسمی است که مریم به ما آموخته بود که برای رسیدن به سرنگونی باید پا جا پای او گذاشته و پشت سرش حرکت کنیم، در آن اثناء تمامی بحث های انقلاب جلوی چشمانم رژه می رفت. در واقع در رابطه با بحث های انقلاب و القائاتی که از جانب مریم داشتم، می دیدم با عملکرد کنونی وی منافات دارد، با هیچ منطقی نمی توانستم خودم را قانع کنم. حتی مسعود رجوی هم نتوانست فرار مریم را توجیه کند، همین فاکت سبب شد تا از این سازمان فاصله بگیرم و ماهیت این سازمان را بهتر درک کنم. از آن تاریخ به بعد دیگر بین من با سازمان اعتمادی در کار نبود. اگر هم در مناسبات حضور داشتم انطباق کار می کردم تا در فرصت دیگر بدون درد سر بتوانم از این سازمان جدا شوم .

مریم رجوی که دستگیر شد احتمال استرداد او به همراه سایر کادرهای سازمان داده می شد. این خبر آن قدر قوی بود که مسعود رجوی را در شوک فرو برد و به عکس العمل واداشت. در قدم نخست مسعود رجوی سر درگم بود و نمی دانست چه کار کند. سپس سازمان تصمیم گرفت مانع از اقدامات بعدی دولت فرانسه شود  سازمان که خودش را همیشه چهره ای مردمی و دموکراتیک و آزادیخواه نشان میداد این بار مجبور شد برای رهایی مریم رجوی و دیگر دستگیر شدگان ماهیت فرقه ای تشکیلات را نشان دهد.

واقعیت امر این است كه سازمان همیشه تلاش كرده بود برای پیشبرد اهداف سازمانی و برای بدست آوردن حمایت‌های بین‌المللی، چهره‌ای انسانی و دموكراتیك و آزادیخواهانه از خود در عرصه جهانی نشان دهد ولی این بار در شرایطی قرار گرفته بود كه مجبور بود برای رهایی مریم رجوی و دیگر دستگیرشدگان كاری در خور شأن سازمان كه نشات گرفته از همان ماهیت فرقه‌ای تشكیلات رجوی است از خود نشان دهد. به دنبال این واقعه تهدید کرد صدها نفر از اعضا و هوادارهای این سازمان حاضرند خودسوزی کنند! اگر دولت فرانسه، مریم رجوی را آزاد نکند ما نمی توانیم جلوی هوادارها را بگیریم تا دست به خود سوزی نزنند، البته سازمان با این خبرها می خواست به دولت فرانسه فشار بیاورد تا مریم را آزاد کنند. اما دولت فرانسه تحت تاثیر شانتاژ رجوی قرار نگرفت و مریم رجوی را محاکمه کرد. سازمان وارد چالشی شد که با شاخص های مدنی غرب در تضاد بود. ما که آن زمان در اشرف مستقر بودیم از فرماندهان می شنیدیم: باید برای آزادی مریم رجوی حتی اگر شده دست به خودسوزی بزنیم. در بین چند هزار نفری که در اشرف مستقر بودیم داوطلب خودسوزی نداشتیم.

در فرانسه و چند کشور دیگر به دستور مریم رجوی تعدادی از اعضای سازمان دست به خودسوزی زدند. هدف سازمان از این اقدام تحت فشار گذاشتن فرانسه بود و ضمن اینکه این خودسوزی ها افکار عمومی را جریحه دار می کرد. در نتیجه دولت فرانسه مجبور شد برای جلوگیری از هزینه های احتمالی بیشتر که بر افکار عمومی تحمیل شده بود به ناچار مریم رجوی را با ضمانت آزاد کند.

محمد رضا گلی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا