رجوی ها اگرچه در ظاهر دم از انتخابات و حق رای می زنند اما در حقیقت اعتقادی به انتخابات ندارند. آنها رهبر بودن، رئیس جمهور بودن و اعمال کامل نظر کردن را حق خود می دانند و بقیه را مطیع و گوش به فرمان می خواهند، از این رو کلاً اعتقادی به انتخابات ندارند. آنها نه تنها بعد از شروع جنگ مسلحانه انتخابات در ایران را تحریم کردند بلکه حتی در زمانی که خود را مقید به قانون می دانستند نیز در انتخابات قانون اساسی ایران شرکت نکرده و رای ندادند.
آنها به رغم آنچه در بیرون درباره انتخابات می گویند در درون مناسبات فرقه ای شان به انتخاب و انتخابات اعتقادی نداشته و فقط در فکر سوء استفاده ابزاری از اسم انتخابات هستند. تا سال 1372 یعنی تا زمانی که رجوی و بعد هم مریم رجوی مسئول اول فرقه مجاهدین خلق بودند، رجوی زیر آب انتخابات برای تعیین مسئول اول را می زد و تنها بعد از آن که مریم رجوی را به عنوان رئیس جمهور تعیین کرد و او را به اروپا فرستاد تا دل غربی ها را بدست بیاورد، برای ظاهر سازی، چیزی به اسم انتخابات برای انتخاب مسئول اول را راه انداخت.
در اواخر شهریور 1372 رجوی در یک خیمه شب بازی از قبل طراحی شده در جلسه ای برای اعضای مجاهدین خلق اعلام کرد که مریم رجوی در جلسه شورا به عنوان رئیس جمهور انتخاب شده است. او گفت، مریم رجوی برای قرار گرفتن در این موضع باید از عضویت در مجاهدین استعفا بدهد. او می خواست با این کار اینگونه وانمود کند که مریم رجوی در موضع رئیس جمهور شورا وابسته به یک گروه خاص نیست و نماینده همه افکار و نیروها می باشد. البته با توجه به اینکه رجوی داشت گام به گام همه چیز را در تشکیلات فرقه مجاهدین خلق قبضه می کرد، از قبل فکری برای جانشین مریم رجوی هم کرده بود. چند ماه قبل از نشست معرفی مریم رجوی به عنوان رئیس جمهور شورا، یک روز پیامی از طرف مریم رجوی را برای ما خواندند که در آن از همه خواسته شده بود تا یک نفر را به عنوان جانشین وی در موضع مسئول اول سازمان انتخاب کرده و به صورت جداگانه اسم آن فرد را در کاغذی نوشته و برای او بفرستند. در واقع این اولین انتخابات در مجاهدین خلق بود. انتخابات چیزی نبود که رجوی به آن اعتقاد داشته باشد. او بارها در نشست های مختلف، احزابی که برای تعیین دبیرکل انتخابات برگزار می کردند را به سخره می گرفت و می گفت: “این احزاب دسته بندی و جناح بندی دارند و دبیر کل این احزاب از قبل و طی زد و بند هایی بین جناح های مختلف تعیین می شود و انتخابات در این احزاب یک ظاهر سازی است. سازمان مجاهدین دسته بندی و جناح بندی ندارد و به همین دلیل نیازی به انتخابات برای انتخاب مسئول اول نیست.” بنابراین اقدام او برای برگزاری انتخابات می بایست دلیل دیگری داشته باشد که مدتی بعد علت حقیقی آن برای ما مشخص شد.
بعد از آن که پیام مریم رجوی به ما ابلاغ شد، مسئولین و فرماندهان قسمت های مختلف از هر طریق ممکن به نیروهای تحت مسئولیت خود می فهماندند که مسئول اول مورد نظر رجوی ها، فهیمه اروانی است و باید به او رای داد. مثلاً همیشه از جملات او در صحبت های شان استفاده می کردند و نام او را همیشه می آوردند. یا او را به عنوان بزرگترین مدافع مریم رجوی که توانسته پا در جای پای او بگذارد معرفی می کردند. از قبل نیز رجوی ها وی را برجسته کرده بودند، حتی عکس هایی از وی را به عنوان هدیه به همه نیروها دادند. علاوه بر اینها تصاویر او در سالن های غذاخوری و اتاق های کار فرماندهان در کنار عکس های رجوی و مریم قرار داده شده بود و به زبان بی زبانی به همه فهماندند که فهیمه اروانی فرد مورد نظر است و باید نام او را بنویسیم.
همانگونه که مریم رجوی خواسته بود ما رای مان را نوشتیم و تحویل دادیم. چند روز بعد رجوی نشستی برگزار کرد و در آن نتیجه رای گیری را اعلام نمود. بر اساس گفته او در این رای گیری همه اعضا و مسئولین فرقه مجاهدین به جز چند نفر که به گفته او به اندازه انگشتان دو دست هم نمی شدند، به فهیمه اروانی رای داده بودند. ولی رجوی همان چند نفر را هم برنتافت و یکی از آنان به نام ایرج طالشی که به ابراهیم ذاکری رای داده بود را صدا زد و کاری کرد که از رای دادنش به ابراهیم ذاکری اظهار پشیمانی کند.
روز 30 مهر 1372 انتخاب مریم رجوی به عنوان رئیس جمهور شورا به صورت بیرونی اعلام شد و مدتی بعد وی به فرانسه رفت. بعد از رفتن او به فرانسه واضح شد که هدف رجوی از موضوع انتخابات چه بوده است. او دو هدف را دنبال می کرد. اولین هدف این بود که مسئله مسئول اولی سازمان برای وقتی که مریم رجوی در موضع رئیس جمهور شورا قرار می گیرد را از قبل حل کرده باشد. هدف دوم راه اندازی شکلک های جدید برای خوش آمد غربی ها بود. بدلیل این که ماموریت اصلی مریم در فرانسه جذب حمایت غربی ها از سازمان بود، او می خواست با برگزاری این رای گیری قلابی، ژست دمکراسی خواهی بگیرد و به غربی ها بگوید که به قواعد بازی آنها احترام می گذارد و تغییراتی در سازمان در حال صورت گرفتن است که منطبق بر چارچوب های غربی است. از آنجایی که بعد از حمله صدام به کویت، صدام برای غربی ها به یک چهره منفور تبدیل شده بود و طبعاً فرقه مجاهدین خلق که در خدمت او بودند نیز در چشم غربی ها جا نداشتند، رجوی می خواست با این حرکت بار دیگر خود برای آنها ناز نموده و حمایت آنها را بدست بیاورد تا همزمان، هم از آخور صدام بخورد و هم از توبره غربی ها.
چون رجوی به هیچ وجه به انتخابات اعتقاد نداشت از آن پس و تا زمانی که من در سازمان بودم (1383) همین روش رای گیری را هم دیگر اجرا نکرد. اما چون باید شکلک انتخابات را در می آورد، هر دو سال مسئول اول جدیدی برای سازمان معرفی می کرد. با اینکار هم مدعی دموکراسی در فرقه مجاهدین می شد که برای حضور مریم رجوی در فرانسه ضروری بود و هم اجازه نمی داد زنانی که به عنوان مسئول اول انتخاب می شوند تبدیل به یک شخصیت و قطب شده و از کنترل او خارج بشوند.
تغییر روش انتخابات دلیل دیگری هم داشت، رجوی آرایی که در جریان اولین انتخابات برگزار شده برای مسئول اول سازمان به افرادی غیر از فهیمه اروانی داده شده بود را به عنوان اعتراض به خودش محسوب کرده بود و برای اینکه دیگر کسی جرات نکند چنین کاری را انجام بدهد در دوره های بعد برای انتخاب مسئول اول، اولاً فقط یک نفر به عنوان کاندیدا معرفی می شد، مثلاً می گفتند نسرین سپهری کاندیدا است تا به این ترتیب به کس دیگری رای داده نشود. البته ارباب رجوی در آن زمان یعنی صدام هم این گونه انتخابات را برگزار می کرد. یعنی فقط خودش کاندیدا می شد و مردم عراق باید به او رای می دادند و فرد دیگری برای انتخاب نداشتند. دوماً رای گیری مکتوب و مخفی منتفی شد و رای گیری در نشست جمعی و به صورت علنی با بلند کردن دست انجام می گرفت تا نه تنها اعضا مجبور به شرکت در رای گیری شوند بلکه مجبور باشند به فرد مورد نظر رجوی ها رای بدهند. به این ترتیب در هنگام رای گیری علنی، کسی نمی توانست به کاندیدایی غیر از آن فرد که رجوی معرفی کرده بود رای بدهد. علاوه بر این کسی نمی توانست از رای دادن خودداری کند، چون بلافاصله به او مارک “دشمنی با انقلاب طلاق” و “بازی کردن به عنوان کارت جمهوری اسلامی” زده می شد و تحت شدیدترین برخوردها قرار می گرفت.
به نظر من علت دیگری که رجوی روش رای گیری را تغییر داد و همه را مجبور نمود تا علنی رای بدهند این بود که برخلاف گفته های او در هنگام اعلام نتیجه در اولین انتخابات، تعداد کسانی که به فهیمه اروانی رای نداده بودند و نام فرد دیگری را در برگه نوشتند خیلی زیاد بود و این یعنی مخالفان رجوی فرصتی برای اظهار وجود یافته بودند و به همین دلیل او رای گیری مخفی را منتفی کرد.
ایرج صالحی