هیاهوی گسترده مجاهدین خلق برای برپایی کنفرانس 9 تیر (که بخاطر رخدادهای سال گذشته در اشرف 3 و کنسل شدن گردهمایی 1 تیر1402 همچنان برای مریم رجوی تبدیل به عقده حقارت شده بود و امسال برای آن دو ماه تبلیغ کرده بودند)، مدتی است به پایان رسیده و بیش از دو هفته است که هیچ برنامه ای جز پخش پی در پی سخنرانی لابی هایشان در این تجمع دیده نمی شود و بنظر می رسد هواداران این فرقه نیز پس از آن دچار رکود و خستگی شده باشند و مریم قادر نیست مثل گذشته آنها را دلگرمی و انگیزه مادی و عاطفی بدهد. هرچند وی می تواند در ایام محرم ساکنین اشرف در تیرانا را با برنامه های مذهبی سرگرم کند و آنان را از مسائل سیاسی و امنیتی دور نگهدارد و بفریبد، ولی انجام این کار هم تا ابد ممکن نیست چرا که معضل بزرگتری سران مجاهدین را درگیر خود ساخته است.
اخیراً مجاهدین با کمک عوامل اجاره ای خود تلاش بیشتری برای لیست گذاری سپاه از سوی دولت های اروپایی و اخراج ایرانیان وطن پرست از این قاره کلید زده اند تا با توسل به آن، بحران حقوقی خود را بپوشانند. اقدامی که البته راه به جایی نخواهد برد و تنها چیزی که اثبات می کند، نگرانی عمیق مریم از نتایج و عواقب دادگاه سران فرقه در تهران است. به همین خاطر هرچه به نتیجه دادگاه نزدیکتر می شویم، نگرانی و ترس مریم رجوی از استرداد احتمالی بدست پلیس بین الملل نیز بیشتر می شود. تلاش دوباره مجاهدین برای لیست گذاری بازوی نظامی مردم ایران، هیچ هدفی ندارد جز گشودن راهی برای گریز از عواقب دادگاه و استرداد احتمالی به ایران. مریم در این تصور است که با اینکار، سازمان مجاهدین از زیر تیغ بیرون کشیده می شود و فعالیت تروریستی آنان علیه بازوهای نظامی ایران، یک اقدام علیه تروریسم به حساب خواهد آمد و قانونی خواهد شد و غربی ها نیز از آنان حمایت نظامی خواهند کرد. پاییز گذشته که قضیه دادگاهی شدن سران فرقه برجسته شد، مجاهدین به طرز مستأصلانه و غیر حرفه ای، تعدادی از عوامل اجاره ای خود را در خارج و داخل گسیل کردند تا با انجام چند حرکت کودکانه، خود را وکیل مریم و مسعود بخوانند و ادعا کنند جنایت آنها مشروع و مردمی بوده و اکنون مردم حامی مجاهدین هستند. اخیراً نیز رسانه های این فرقه به بازسازی همان نمایش ها پرداخته اند تا به خودشان روحیه بدهند. اما آیا ممکن است که غربی ها باز هم روی این جریان رو به اضمحلال سرمایه گذاری کنند؟
می دانیم که نه آمریکایی ها و نه اروپایی ها، هیچکدام سازمان مجاهدین را در تمامیت آن دمکراتیک به حساب نمی آورند و استفاده دوره ای از آنان نیز صرفاً برای اهداف سیاسی بوده و جنبه حقوقی و رسمی نداشته است. وزارت خارجه آمریکا از زمان صدام تاکنون، سازمان مجاهدین را در حد یک فرقه که رهبر آن دارای کیش شخصیت است و با اجرای طلاق اجباری اعضای خود را تحت سلطه گرفته، به حساب آورده است و جز در یک مقطع کوتاه که “مایک پمپئو، جان بولتون و رودی جولیانی” در وزارت خارجه و کاخ سفید پرسه می زدند، هیچگاه در این رابطه تغییر موضع نداده است. لذا دل بستن مریم رجوی به مقامات بازنشسته و یا دست چندم آمریکایی عملاً جز هدر دادن بودجه و بیگاری گرفتن از نیروهایش چیزی برای سازمان نداشته و نخواهد داشت.
بجز این موارد که خاص مجاهدین خلق است، رسوایی گسترده جریان های ضدانقلاب و اپوزیسیون نما در اقدامات شنیع و فحاشی علیه ایرانیان آزاده در طی انتخابات نیز به حدی دافعه و نفرت در بین ایرانیان بوجود آورد که حتی خبرنگاران شبکه های ضدایرانی بدان اعتراف کردند که نمونه آن خبرنگار شبکه بی بی سی بود که گفت برای گذشتن از کنار این افراد باید جلیقه ضد فحش پوشید چون به شهروندان غربی نیز رحم نمی کنند و به آنها نیز اهانت می کنند.
در چنین شرایطی که هموطنان ما در خارج از کشور شاهد فروپاشی اخلاقی و سیاسی جریان های ضدانقلاب هستند، بعید است که غربی ها متوجه نشده باشند که مجاهدین، سلطنت طلب ها و چپ های وابسته، هیچکدام دارای پایگاه اجتماعی در ایران نیستند و نمی شود روی آنها حساب ویژه داشت و برای رسیدن آنها به قدرت سرمایه گذاری کرد. البته فساد اخلاقی و مالی خانواده پهلوی مدتهاست دستمایه طنز ایرانیان شده، و همین گواه سلب اعتماد بسیاری ایرانیان از این جریان فرسوده است، اما برای مجاهدین نیز که به ظاهر اخلاق را رعایت می کنند، چیزی باقی نمانده تا با اتکا به آن بتوانند تأثیری بر مردم ایران و یا مقامات خارجی داشته باشند. اگر گاه و بیگاه اقداماتی تبلیغی از پارلمانترها مشاهده می شود، پشت پرده آن فقط دلارهای کثیف صهیونیست هاست که با واسطه گری مریم رجوی به آنها می رسد وگرنه به لحاظ سیاسی هرگز روی مجاهدین سرمایه گذاری نمی کنند.
پیر شدن کل تشکیلات رجوی از یکسو، و نداشتن پایگاه اجتماعی در ایران، سازمان مجاهدین را به نهایت بی اعتباری کشیده و اینرا خود مریم نیز بخوبی حس کرده است. برای همین است که می بینیم با تمام توان تلاش دارد غربی ها را به لیست گذاری سپاه ترغیب نماید تا بلکه از آن طریق بتواند فعالیت های تروریستی خود را پوشش دهد و راهی برای برون رفت از بحران بیابد و از چنگ عدالت بگریزد.
حامد صرافپور