انجمن نجات آلبانی خواب را از چشمان رجوی ها ربوده است

اعضای رهایی یافته از سازمان مجاهدین خلق در آلبانی، در قالب تشکل انجمن نجات آلبانی گرد هم آمدند تا از تجارب تلخ خود و از آنچه در تشکیلات فرقه رجوی بر آنها گذشته، برای همگان بگویند و اذهان عمومی را نسبت به جنایات این فرقه روشن بسازند تا به این طریق به دوستان سابقشان که همچنان در بند رجوی هستند کمک کنند و هم از به دام افتادن انسان های بیگناه دیگر جلوگیری نمایند. آنها مصمم هستند تا سیستم مغزشویی و تروریستی سازمان مجاهدین خلق را بیش از پیش افشا کنند.

طبیعی است که این بیان حقایق به مذاق سران فرقه خوش نیاید و سعی کنند تا چهره این افراد رنج دیده را ، مخدوش سازند. کسانی که همچون ما با کارکردهای سازمان مجاهدین خلق  آشنایی داشته باشند ، به خوبی واقف هستند که این نوع برخوردها در برابر افکار مخالف و در برابر حقیقت کار همیشگی این گروه است. اینکه هر صدای مخالفی را دست پرورده رژیم ایران و وزارت اطلاعاتش بنامند.

اعضای انجمن نجات آلبانی، یا افراد رهایی یافته از تشکیلات مخوف و تروریستی مجاهدین خلق هستند و یا همسران آلبانیایی این افراد و یا فعالین حقوق بشر و رسانه که با شنیدن حقایق پشت پرده سازمان مخوف رجوی، بر آشفته شده اند و عزم شان را جزم کرده اند تا صدای قربانیان رجوی باشند و صدای خانواده های اعضای دربند رجوی.

سازمان مجاهدین در آلبانی هم بیکار ننشسته و از آنجا که از فعالیت این افراد بیمناک است، در تلاشی مداوم برای ربط دادن اینها با وزارت اطلاعات ایران است. انگار به کلی فراموش کرده که این افراد رهایی یافته همگی زمانی جزو بدنه فرقه اش بوده اند که بالاخره و پس از طی مشقات فراوان توانسته اند خود را از بند برهانند و به دنیای آزاد قدم بگذارند و حالا پس از سالها مجال یافته اند تا سرگذشت شان را بازگو کنند و آن چه در سینه دارند آشکار سازند.

در همین رابطه هم نوشته است که :

” در سالهای اخیر تعدادی از اعضای مجاهدین خلق که در عراق جانشان در معرض حملات نیروهای مسلح قدس رژیم ایران بود، در آلبانی پذیرفته شده‌اند. آنها در محلی خارج از تیرانا در استان دورس بنام اشرف که با پول خودشان ساخته‌اند مستقر هستند. یک ارگان پوششی بنام “انجمن نجات” ابزار وزارت اطلاعات برای گسترش فعالیتهای اطلاعاتی علیه مخالفین و برهم زننده آرامش آنها و سایر شهروندان در آلبانی است. “انجمن نجات” بنا به گفته کارشناسان مسایل ایران بیش از ۲ دهه قبل توسط وزارت اطلاعات برای فشار و شکنجه خانواده‌های اعضای مجاهدین خلق در ایران به وجود آمده تا آنها علیه عزیزانشان که در مجاهدین هستند، موضعگیری و اتهامات دروغ بیان کنند…”

در همین رابطه چند نکته قابل توجه است:

فرزندان ربوده شده و مغزشویی شده خانواده ها در زندان مجاهدین خلق در روستای مانز و کشور آلبانی تحت اسارت و اقامت اجباری بسر می برند و اعضای انجمن نجات در تلاش هستند تا صدای این خانواده های دردمند را به گوش مجامع حقوق بشری برسانند و این رسالتی است که انجمن نجات برای خود در نظر گرفته است و در مسیرش پیش می رود. و به دلیل حضور این افراد در بند در آلبانی طبیعی است که تمرکز اصلی در این کشور باشد.

دوم اینکه می گویند: اعضای سازمان در محلی خارج از تیرانا در استان دورس محلی بنام اشرف دارند که با پول خودشان ساخته و مستقر هستند. حال این سئوال مطرح می شود که ” پول خودشان” را از کجا آورده اند؟ آیا این همان یورو و دلارهای اهدایی دول آمریکا و عربستان و اسرائیل نیست؟ یا آن بیست میلیون دلار به دولت آلبانی از طرف آمریکا و بودجه تخصیص داده شده اشرف را ساخته است؟ بهرحال هزینه های این گروه تروریستی آبشخورش کجاست؟ این همان دم خروس حمایت های دول استعماری از گروههایی نظیر داعش و مجاهدین خلق می باشد.

سئوال بعدی این است که “کارشناسان مسائل ایران” چه کسانی هستند؟ آیا آنها همان مزدوران قلم به مزد رجوی ها نیستند که هر حرکت حقوق بشری را علیه سازمان، به وزارت اطلاعات نسبت داده و خود را از پاسخگویی مبری می دانند؟ 30 خرداد ماه سال قبل را هنوز فراموش نکردیم که صدها نیروی پلیس و نیروهای امنیتی آلبانی به مقر مجاهدین در آلبانی ورود کردند و این سازمان را مخل آسایش و امنیت مردم آلبانی نامیدند و کامپیوترها و انبوه اقلام دیگر را ثبت و ضبط کردند. حال این چند نفر انگشت شمار اعضای انجمن نجات شعبه آلبانی آرامش مردم آلبانی را بهم می زنند و یا آرامش رهبران تروریست و دیکتاتور مجاهدین خلق را؟ چرا واضح نمی گویید که افشای آنچه پشت دیوارهای کمپ مانز در جریان است ، شما را برآشفته کرده و خواب را از چشمانتان ربوده است؟

همه می دانیم که ترس اصلی رهبران گروه تروریستی مجاهدین خلق، از امکان حضور و ورود خانواده ها به آلبانی برای ملاقات، به واسطه انجمن نجات آلبانی است. مریم رجوی از روزی می ترسد که فعالیت های جداشدگان و سایر اعضای انجمن پرافتخار نجات در آلبانی ، به بلوغ خود برسد و دست خانواده ها را در دستان اسیران اسارتگاه مانز بگذارند.

لازم است به استحضار رهبران کوردل این سازمان برسانیم که اعضای انجمن نجات آلبانی، در مسیر شرافتمندانه خود مصمم هستند که برای آزادی تک تک اسرای گرفتار در اردوگاه مانز تمام تلاش خود را مبذول کنند، تا آنها آزادی از دست رفته خود را بازیابند. اعضای انجمن نجات آلبانی نه بمب دارند، نه سلاح دارند، نه مدعی اعمال خشونت طلبانه هستند و نه قصد سوئی دارند. بمب گذاری ، کشتار مردم بی دفاع، ترور زنان و کودکان ، کردکشی و منتقد کشی و … همه از خصوصیات ذاتی رهبران سازمان مجاهدین ضدخلق است که همواره بدین اعمال تروریستی هم خود را مفتخر می دانند.

اگر نگاهی گذرا به فعالیت های روزافزون و حقوق بشری اعضای انجمن نجات آلبانی بکنیم، برگزاری میز کتاب، مصاحبه و افشاگری در رسانه های جمعی آلبانی، سخنرانی در دانشگاهها، ملاقات با مردم عادی آلبانی و در یک کلام صحبت و افشای جنایات فرقه رجوی، محور و نخ نبات فعالیت های شرافتمندانه اعضای انجمن نجات آلبانی می باشد. اعضای این انجمن دهها سال عمر و جوانی خود را در این فرقه از دست دادند، اکنون که آزادی خود را بدست آورده اند، می توانستند خیلی راحت سراغ زندگی عادی خود رفته و خود را به مخاطره نیاندازند، اما آنها ایستادند و مصمم هستند که سایر دوستان خود را از چنگال رجوی ها آزاد کنند. اغلب این اعضا بدلیل سیاست های غلط سردمداران فرقه رجوی نتوانستند لحظات آخر زندگی مادران و پدران خود را ببینند، در کنار آنها باشند و لذت آغوش گرم مادران، خواهران، برادران و پدران خود را تجربه کنند. آنها فداکارانه در میدان ایستاده اند و نمی خواهند دیگران هم از دیدار خانواده های خود محروم بمانن.، دوستانی چون محمدرضا صدیق، حمید آق آتابای و سایرین، حسرت بدل دست های نوازش گر مادران خود هستند، آنها نمی خواهند دیگران هم این درد را بکشند، چون به چشم دیدند که خیلی زود دیر می شود.

ما خانواده ها و جداشدگان در ایران و هر کجای این کره خاکی، دستان این فداکاران و فعالین در انجمن نجات آلبانی را به گرمی می فشاریم و فعالیت های آنان را ارج می نهیم.ما به آنها افتخار می کنیم و می دانیم که در سخت ترین شرایط ، تلاشهای شبانه روزی می کنند تا تک تک اسرا را از چنگال رجوی ها آزاد کنند و همچنین در تلاش هستند که مادران و پدران پیر و سالخورده را به عزیزانشان برسانند. در این مسیر سراسر افتخار و سربلندی ، برای تک تک آنان آرزوی موفقیت های هرچه بیشتر داریم.

محمدرضا مبین، عضو نجات یافته از فرقه ی ضدبشری و قرون وسطایی رجوی ها.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا