باخبر شدیم یکی دیگر از اعضای فرقه رجوی به نام احمد رضاعی از شهرستان بهشهر فوت کرده است. مجاهدین خلق علت فوت را ایست قلبی اعلام کرده اند! سئوالی که مطرح است، اینکه چرا مسئولین بالای سازمان دچار ایست قلبی نمی شوند؟ چرا مسئولین بالای سازمان دچار بیماری های لاعلاج نمی شوند؟ در طی این سالها همیشه این اعضای رده پائین بوده اند که باید مرگ را تجربه کنند .
مسبب اصلی مرگ احمد رضاعی که هیچ سنخیتی با سازمان نداشت رجوی ها هستند. او در جریان جنگ عراق علیه ایران اسیر شده و به اردوگاه های عراق فرستاده شد ولی مسئولین سازمان با فریبکاری و مغزشویی احمد را به اردوگاه اشرف بردند و با حقه بازی او را در اشرف و مناسبات شان نگهداشتند. احمد رضاعی ارتشی بوده و راننده تانک چیفتن بود.
درد اصلی این است که خانواده او چندین بار برای دیدار با برادرشان به اشرف رفتند. ولی هر بار با کارشکنی مسئولین سازمان مواجه شده و اجازه دیدار به احمد ندادند. همسرش طی این سالها که در ارتباط با انجمن نجات استان مازندران بود، همیشه سئوالش این بود که من و فرزندم چه گناهی کردیم که سازمان اجازه یک تماس تلفنی به شوهرم نمی دهد تا صدای فرزندش را بشنود؟! حتی چندین بار عکس فرزند و نوه اش در سایت انجمن نجات درج شد تا شاید دل مسئولین سازمان به درد آمده و اجازه ارتباط با خانواده به احمد بدهند ولی متاسفانه مسئولین سازمان دلشان از سنگ است و این آرزو را به دل همسر و فرزندش گذاشتند.
اکنون مریم رجوی خوشحال از این مرگ دلش را به چند خط تعریف و تمجید از احمد رضاعی خوش کرده است. اینکه احمد سرمایه و سرمشق و افتخار مردم بهشهر می باشد! این در حالی است که مردم قهرمان بهشهر تا بن دندان از سازمان مجاهدین خلق نفرت دارند. احمد 35 سال در مسیر پاکبازی و رزمندگی قرار نداشت بلکه در مسیر باطلی که رجوی مشخص کرده بود گام بر می داشت. آیا کشتن سربازان ایرانی در جنگ رزمندگی است؟ آیا جاسوسی برای اسرائیل و غرب پاکبازی است؟ آیا برای پرچم آمریکا دست زدن نشانه مبارزه است؟ آیا زدن سنگ و فحش دادن به خانواده نشانه وفای خالصانه به عهد و پیمان است؟ همه این تعاریفی که مریم رجوی از احمد رضاعی می کند دروغی بیش نیست. رجوی ها از احمد و احمدها استفاده سیاسی می کنند و از خونشان در جهت منافع خود ارتزاق می کنند. اکنون مریم رجوی خوشحال است که خانواده ای را داغدار کرده است .
مسئول مرگ احمد رضاعی خود رجوی ها می باشند چون اگر اجازه ملاقات و یا تماس تلفنی به او می دادند شاید این گونه فوت نمی کرد. باشد روزی که رجوی ها در دادگاه پاسخگو همه جنایاتی باشند که هر روز شاهدش هستیم و به سزای خود برسند.
هادی شبانی