خاطرات پدر عبدالحمید رئوفیان از سفر به عراق برای ملاقات با پسرش در کمپ مجاهدین

مسئول انجمن نجات گلستان هفته گذشته به دیدار خانواده رئوفیان رفت و با عبدالحمید رئوفیان عضو رهایی یافته از سازمان مجاهدین خلق و با پدر ایشان دیدار و گفتگو کرد.

در خلال گفتگو پدر عبدالحمید که بارها تجربه حضور در عراق و در مقابل کمپ مجاهدین خلق را داشت از مشاهدات و تجربیات آن روزهایش تعریف کرد. از خاطرات تلخی  که در کنار دیگر خانواده های چشم انتظار در ذهن شان به یادگار ماند که تا همیشه به یاد داشته باشند مجاهدین خلق ضد خلق ترین و ضد خانواده ترین گروهی هستند که در عمرش دیده و شنیده است.

حاج آقا رئوفیان در ابتدا از تلاش های اعضای انجمن نجات در دوره ای که ایشان و خانواده اش برای ملاقات پسرش به عراق میرفتند تشکر و قدردانی نمود و سپس به دجال گری های سران فرقه رجوی در سنگ زدن به خانواده ها و در واقع همان پدر و مادرهای پیری که بعد از سالهای طولانی به اطراف پادگان اشرف رفته بودند صحبت کرد و گفت که من خودم شاهد زنده ای هستم که حاضرم بخاطر اذیت و آزارهای سران سازمان ضد خانواده مجاهدین و دروغ گفتن آنها در هر دادگاه صالحه ای شهادت بدهم .

حاج آقا رئوفیان در ادامه صحبت هایش چنین تعریف کرد: روزی به اتفاق برادرم و سایر خانواده های آسیب دیده از سران فرقه رجوی، به سمت درب شمال رفتیم و در آنجا تازه مستقر شده بودیم که توسط سران فرقه رجوی سنگ باران شدیم و طوری بود که حتی نتوانستیم تا زمانی که سربازان عراقی به دادمان برسند، وسایلمان را به داخل کانکس ببریم. ایشان گفت: در این گیر و دار برخی از خانواده ها حتی از ناحیه سر نیز زخمی شدند و تمام این اعمال ضد انسانی سران فرقه رجوی تنها برای جلوگیری دیدار ما با فرزندانمان بود و وقتی پسرم عبدالحمید از چنگال آنها توانست رهایی یابد و من تمام این خاطرات را به او گفتم خیلی تعجب کرد و گفت اصلا به ما نگفتند که خانواده های ما پشت سیاج هستند و در واقع به تمام اعضا نگون بخت میگفتند که این عده که به عنوان پدر و مادر شما آمده اند، مزدوران وزارتی هستند و اصلا از خانواده های شما نیستند .

صحبت های حاج آقا رئوفیان تنها گوشه هایی از ظلم و بی عدالتی سران سازمان ضد خانواده مجاهدین خلق به خانواده های واقعی اسیران بود و چه بسیار هستند از این خانواده ها که سالهای زیادی در فراق فرزندانشان اشک ریختند و در نهایت بدون آنکه بتوانند حتی صدای فرزندانشان را بشنوند از این دنیا رخت بر بستند و آرزو به دل ماندند از جمله پدر و مادر مهربان خودم .
خداوند تمام پدران و مادرانی که چشم انتظار فوت نموده اند را بیامرزد .

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا