تعهدهای اجباری توسط سران سازمان ضد انسانی مجاهدین، از ابزارهای مهم این خائنین برای سرکوب افراد در همه ابعاد است. افرادی که با نیرنگ و حیله آنها را جذب فرقه غیر انسانی خود کرده و با شستشوی مغزی بسیار شدید و فشارهای روانی عظیم، افراد فرتوت و خسته خود را به انجام هر نوع کار غیر انسانی در حق خود و سایر انسان ها مجبور مینمایند.
شیراحمد روزرخ یکی از همین افراد است که در طول 27 سال زندگی در تشکیلات رجوی، بارها و بارها مجبور به امضای تعهدنامه های اجباری شده است، تا با شکنجه و آزاد و حبسروبرو نگردد.
آتابای مسئول انجمن نجات گلستان گفتگویی با شیراحمد داشت و از ایشان در مورد تعهدهایی که سران سازمان ضد انسانی مجاهدین از افراد میگرفت سئوال کرد. شیراحمد در پاسخ گفت: تمام این تعهدها برای ملزم ساختن ما برای ماندن در فرقه رجوی و انجام کارهایی بود که آنها از ما میخواستند.
عضو رهایی یافته از مناسبات مجاهدین خلق به طور مثال مواردی را بیان می کند:
مثلا یک بحثی بعد از خلع سلاح آوردند که ما نسبت به موقعی که سلاح داشتیم قویتر هستیم. سر همین موضوع من مخالفت کردم که ساعت ها نشست گذاشتند و گفتند که بیا و این فایل (تعهد) را امضاء کن که ما قویتر هستیم. من گفتم ما چطور قویتر هستیم که مسئول من توضیح میداد که ما در بیرون کلی وکیل داریم و آمریکا از ما حمایت میکند و ما با آنها کار میکنیم. من گفتم آمریکا اکنون به ما چی داده به غیر از اینکه سلاح ما را گرفته و دور و بر ما را بسته و اجازه نمیدهد که تکان بخوریم؟! با چوب میریم نگهبانی ، با چوب میخوابیم و با چوب بیدار میشویم.
در نشست ها خیلی روی من فشار آوردند اما من قبول نمیکردم. اما بالاخره برای اینکه از فشارهای روانی روی خودم کم شود قبول کردم که امضاء کنم.
روزرخ در ادامه نمونه دیگری را به خاطر می آورد: آنها هنگامی که میخواستند ما را به لیبرتی ببرند به همه اعضاء گفتند که وقتی به لیبرتی برویم از آنجا پلی میزنیم و میرویم تهران. یکی از همراهانم گفت: تمام دور و بر ما پر شده از دیوارهای بتنی و اونوقت ما چطور چنین کاری می توانیم انجام دهیم؟ با شنیدن این حرف ها رهبر سازمان (مسعود رجوی) شخصا گفت که شما بریدید. طرف وقتی این حرف را شنید شوکه شد و گفت ما داریم یک مبحث جدی مطرح می کنیم ولی شما براحتی به ما مارک بریده میزنید؟!
شیراحمد گفت: بعد از دیدن چنین تعهدهای اجباری و حرف هایی که از روی منطق نبود و تماما دروغ بود، تصمیم به جدایی گرفتم و در نهایت به خواسته خودم که جدایی از این فرقه دروغ بود رسیدم و از تعهدهای پوشالی خلاص شدم.