روز شنبه هفتم مهرماه، اسرائیل اعلام کرد که سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان را ترور کرده است و ساعاتی بعد منابع حزب الله نیز خبر از دست رفتن دبیر کل خود را تایید کردند. در این میان، واکنش سازمان مجاهدین خلق به کشته شدن سید حسن نصرالله به دست اسرائیل، قابل تحلیل است. پیامی منتسب به رهبر ناپدید شده سازمان مجاهدین خلق، مسعود رجوی، در همان روز منتشر شد و موضع بحث برانگیز او نسبت به وقایع منطقه را روشن ساخت.
مسعود رجوی در واکنش به ترور سید حسن نصرالله که با استفاده از بیش از ۸۰ بمب و بمباران چندین ساختمان در ضاحیه بیروت و در پی آن کشته و بیخانمان شدن دهها غیر نظامی به وقوع پیوست، همان شادی و شعفی از خود نشان میدهد که نمونه آن را سی سال پیش، پس از حمله صدام حسین به شهرهای ایران و کشتار شهروندان ایرانی به هنگام دست دادن و روبوسی با او از خود نشان داد. او در ازای دریافت دلارهای نفتی و تجهیزات نظامی برای سه دهه خادم دیکتاتور عراق شد.
تختهای تازه برای موج سواری مسعود رجوی
استقبال او از ترور دبیرکل حزب الله لبنان و امید بستن به دستاوردهای بیشتر برای اسرائیل و مجاهدین خلق به وضوح در کلام مسعود رجوی روشن است. او چنان به اصطلاح “شورشگران” را دعوت به “آماده باش” میکند، گویی که به زودی از سوی نتانیاهو دستور حمله به ایران را دریافت میکند.
البته انتظار، اگرچه نامحتمل، اما بیراه نیست. رهبر مجاهدین خلق، در حال تکرار اشتباه استراتژیک خود در دهه شصت است. در آن زمان برای سرنگونی حکومت ایران به رژیم بعث عراق و در راس آن صدام حسین امید بست و در این راه از ارائه هیچ خدمتی به استخبارات عراق فروگذار نکرد و حتی به عنوان نیروی نیابتی رژیم بعث یا ارتش خصوصی صدام در کشتار ایرانی و سرکوب قیام کردها و شیعیان عراق همکاری کامل را با دیکتاتور عراق داشت.
امروز نیز مسعود رجوی آماده خدمتگزاری به نخست وزیر خشونت طلب اسرائیل است. این پیام مسعود رجوی تنها به منزله نشان دادن چراغ سبز به اسرائیل نیست. همکاری مجاهدین خلق با اسرائیل از دست کم دو دهه پیش آغاز شده است. مجاهدین خلق به عنوان نیروی نیابتی اسرائیل در ایران به خوبی خوش خدمتی خود را در جاسوسی در اطلاعات هستهای و نظامی ایران، در ترور دانشمندان هستهای و مقامات ایران به نتانیاهو و تیمش ثابت کردهاند.
همدستی مجاهدین با اسرائیل، اشتباهی دو طرفه
در فوریه 2012، ان بی سی نیوز از همکاری اطلاعاتی و لوجستیکی تروریستهای مجاهدین خلق با سازمان اطلاعاتی اسرائیل، موساد، برای قتل دانشمندان هسته ای ایران خبر داد. دوماه بعد روزنامه اسرائیلی هاآرتض این خبر را تائید کرد و امروز همکاری مجاهدین خلق با اسرائیل برای قتل دانشمندان هستهای ایران همواره در همه منابع و اسناد بین المللی در زمره سوابق تروریستی مجاهدین خلق عنوان میشود. این حملات تروریستی بشدت یادآور حملات مرگبار مجاهدین خلق در سالهای دهه شصت بود که منجر به کشته شدن شمار زیادی از غیرنظامیان شد. ملت ایران با هر نوع دیدگاه سیاسی خاطرات تلخی که مجاهدین خلق رقم زدند را فراموش نمیکنند.
همدستی اسرائیل با مجاهدین خلق اشتباهی دو طرفه برای هر دو سوی این همکاری است. مجاهدین خلق به دلیل سوابق پرشمار تروریستی و نظامی اگرچه نیروی نیابتی کارکشته و آموزش دیدهای برای اسرائیل به شمار میروند، اما به دلیل آنکه مورد نفرت شدید همه طیف های سیاسی و فکری ملت ایران هستند، هرگز نمیتوانند برای دشمنان حکومت ایران، گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری باشند.
حتی در دوگانهای که پس از ترور دبیر کل حزب الله به وجود آمده است که برخی افراد ابراز ناراحتی و دسته ای ابراز خوشحالی میکنند، بر سر نفرت از مجاهدین خلق اشتراک نظر وجود دارد. تکرار جرم “همدستی با دشمن در حال جنگ” برای مجاهدین خلق همچون کوبیدن میخ بر تابوت خویش است.
مزدا پارسی