در ابتدا باید بگویم علت این که این موضوع را مینویسم از حرفهای سرکردگان خنده ام گرفت که هر چیزی پیش میآید توی بوق میکنند که دیگر تمام است دکل باز هم دیده شد .
سالیان سال است که این فرقه دم از سرنگونی میزند ولی باز هم درجا میزند و درجا میزند. علتش این است که چشم به کشورهای دیگر دوخته است و هیچ چیزی از خودش ندارد .
تا زمانی که در عراق بودیم و صدام بود همیشه برای یک عملیات شناسایی باید با سپاه و لشگر و تیپ و گردان آن منطقه هماهنگ میکرد و فکر میکرد کسی نمیداند که هر حرکتی را باید با صدام دوست عزیزش هماهنگ بکند.
بارها بود که من شخصا با این موضوع روبه رو شده بودم و برایم سوال بود که چرا رجوی درنشست هایش دروغ میگوید و این همه دروغ به خاطر چیست؟!
کم کم فهمیدم که تمام کارهای سازمان از بدو ورود من تا کنون فقط پایه اصلی آن دروغ بوده و هست .
این روزها هم، با جشن گرفتن و حمایت از تحریمهای کمر شکن علیه مردم ایران سر از پا نمیشناسد که گویی باز هم دکل دیده شده است!! ولی بارها و بارها تجربه کرده ایم که این گونه گرد وغبارها زودگذر است و خیلی سریع باد آن را به مکان دیگری میبرد .
رجوی باز هم می خواهد با خون و جان مردم ایران به آنچه که آرزویش است برسد که باز هم باید گفت: شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لوپ لوپ خورد گه دانه دانه .
این است داستان این فرقه که سر کرده آن معلوم نیست در چه مکان نامعلومی مخفی شده آن هم نه چند سال بلکه بیش از دو دهه!
این روزها، به هر بهانهای یک پیامی از قول آن ملعون در سایت پوسیده شان میبینم. پیام هایی که چند خط هم بیشتر نیست و فقط می خواهد بگوید که هنوز نفسی هست تا باز هم بتواند چرندیاتش را به خورد این نفرات دربند بدهد که سرپا بایستید که زمان سرنگونی رسیده است که باید از قول خودش باید بگویم چند میخ طویله باید نشان داد!
بزرگترین اشتباه را رجوی زمانی انجام داد که مادران اعضا برای دیدار فرزندان شان به دم درب کمپ آمدند. چون رجوی مانع از ملاقات شد و همین اشتباه باعث شد آه مادران دامن گیر رجوی بشود. از آن زمان تا کنون رجوی دربدر شده و فرسنگها دور از ایران و دست خالی مانده است. هیچ راه خروج از بحرانی برای رجوی نمانده است.
این است آه مادرانی که حتی صدای فرزندان شان را نشنیدند و چشم از این جهان بستند.
حالا هم حتما اشکهای مادران رنج دیده را میبینید ولی اهمیت نمیدهد.
اما واقعیت این است که خدایی هست و همه چیز را به خوبی می بیند. دیر نیست روزی که رجوی ها پاسخ گوی مردم و خانواده ها باشند.
غلامرضا شکری