هرچه ریش آقایان در طول تاریخ نماد مردانگی و حکمت و دانایی بوده است، سبیل همواره نماینده استبداد و دیکتاتوری است. دیکتاتورهایی چون استالین، صدام حسین و هیتلر با چهرههایی که به واسطه سبیل هایشان مشهور شده بود، با شقاوت و قساوت بر ملت ها حکومت کردند و فجایع فراوانی آفریدند که در تاریخ به لحاظ بدنامی ماندگار و مثال زدنی است.
چیزی در شخصیت دیکتاتورهاست که آنها را به سمت داشتن سبیل آن هم سبیلهای خاص هدایت میکند. شاید آنها فکر میکنند که با سبیل قدرتمند به نظر میرسند یا با آن احساس قدرتمندی می کنند. شخصیت های مشابه به صفات مشابه تمایل دارند و مسعود رجوی، رهبر دیکتاتور فرقه مجاهدین خلق نیز از این قاعده مستثنی نیست.
لازم به ذکر است که احتمالا رجوی در دوران جوانی در تلاش بوده است که مانند دیگر هواداران کمونیسم، مارکسیسم و حزب توده در سالهای دهه چهل و پنجاه شمسی، گرایش به داشتن شمایلی مشابه استالین و لنین و… داشته باشد اما در زمانه ای که بیش از 70 سال از مرگ استالین، بیش از 30 سال از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بیش از 20 سال از سرنگونی حزب بعث عراق و صدام حسین -حامی مهم مسعود رجوی- گذشته است، سبیل داشتن هنوز هم برای اعضای مجاهدین خلق ضرورتی تشکیلاتی و بخشی از آموزه های مسعود رجوی محسوب میشود!
برای اثبات این واقعیت، نگاهی به تصاویری که تشکیلات مجاهدین خلق از اعضایش منتشر میکند کافی است. همچنان که پوشیدن یونیفرم، لباسهایی با کمترین تنوع برای مردان، داشتن حجاب و حتی روسری هایی با کمترین تنوع طرح و رنگ برای زنان مجاهد خلق، اجباری است، در این تصاویر اکثریت مطلق مردان مجاهد خلق دارای سبیل هستند، حتی با وجود آنکه رهبر سبیلوی آنها بیش از دو دهه است که ناپدید شده است و کسی ظاهر او را به چشم ندیده است.
اما شواهدی متقنتر در اظهارات اعضای پیشین مجاهدین خلق درباره اجبار سبیل در این فرقه وجود دارد که لایههای عمیقتری از دیکتاتوری مسعود رجوی را نشان میدهد. تازه ترین این اظهارات را در مکالمهای میان دو کودک سرباز پیشین مجاهدین خلق در یکی از شبکههای اجتماعی میخوانیم.
امیر یغمایی و محمدرضا ترابی که هر دو از کودک سربازان مجاهدین خلق بودهاند در خاطراتشان از یکی از فرماندهان یگان کودک سربازان در کمپ اشرف در عراق به این موضوع اشاره میکنند. این فرمانده سابق که آیدین نام دارد در تصاویر ویدئویی که به تازگی در شبکههای اجتماعی وایرال شده است در “لحظه انقلاب” خویش در هیبت مجاهدی تمام عیار با لباس نظامی و سبیلی پرپشت در مقابل مسعود رجوی ایستاده است و اعلام سرسپردگی به “خواهر مریم” میکند.
امیر یغمایی در خاطرهای که از آیدین دارد ذیل ویدئوی مذکور مینویسد:
یادمه تو مرکز ۱۹، وقتی تازه کمی سیبیلم برای اولین بار رشد کرده بود و آن را با تیغ اصلاح کردم، آیدین با عصبانیت به من گفت: “چرا سیبیلت را زدی؟ مگه برادر مسعود رهبر تو نیست؟” گفتم: “بله.” گفت: “اگر برادر مسعود سیبیل داره و رهبر تو هست، پس تو هم باید سیبیل داشته باشی.”
و ترابی در تایید اظهارات یغمایی پاسخ میدهد:
دقیقا! سیبیل توی مجاهدین “شاخص مرزبندی با بورژوازی” بود. حالا بیا این رو توضیح بده . یعنی شاخص مرزبندی با ارزشهای غربی.
سالهاست سران مجاهدین خلق در میان سیاستمداران غربی به دنبال حامی هستند و هزینههای کلانی صرف جلب حمایت غربیها میکنند. موضوع مرزبندی با ارزشهای غربی در واقع تنها ظاهر ماجرای ضرورت سبیل است. دلیل اصلی در ذات دیکتاتوری رهبران فرقهها و به طور کلی سیستمهای دیکتاتوری است. این سیستمها نه تنها تلاش دارند بر نوع پوشش افراد، سبک زندگی و روابط آنها سلطه داشته باشند، بلکه بر چهره افراد نیز تسلط خود را حفظ میکنند. این چیرگی بر همه شئونات زندگی افراد، از طریق تکنیکهای کنترل ذهن حاصل میشود که محمدرضا ترابی در پاسخ به مخاطب دیگری چگونگی کارکرد آن را توضیح میدهد:
شاید “مجبور” کلمه درستی نباشه. سلاح رو سرت نمیذاشتن که یالا بگو. از طریق مغزشویی این کار رو میکردن. ما، اعضای مجاهدین، مسعود و مریم رجوی رو میپرستیدیم. عین یک پیغمبر. مسعود در اذهان مغزشویی شده ما بی عیب و نقص بود و در تمام عمرش مرتکب اشتباهی نشده بود. کامل ترین انسان روی کره زمین بود و ما باید نهایت تلاشمون رو میکردیم که همه جوره، حتی بطور فیزیکی مثل اون باشیم. برای همینه که اکثر مجاهدین سیبیل داشتن. چون مسعود داشت.
مزدا پارسی