زنان در مجاهدین خلق مورد استثمار مضاعف قرار می گیرند

مریم رجوی طوری وانمود می کند که گویا حرف های جدیدی درباره زنان دارد و می خواهد برای آنان زندگی بهتری بسازد. هر کسی که حداقل شناختی از تاریخچه و عملکرد و ماهیت سازمان مجاهدین خلق داشته باشد، به خوبی متوجه می شود که ادعاهای مریم رجوی  در تضاد کامل با مشی و عملکرد سازمان منسوبش است.

ما اعضای سابق مجاهدین خلق که از نزدیک شاهد بلاهایی بوده ایم که مریم رجوی به همراه همسرش مسعود بر سر زنان در فرقه مجاهدین خلق آوردند، یا خانواده های اعضای گرفتار در فرقه که دهها سال است به دلیل ظلم رجوی ها و نقض آشکارترین حقوق انسانی شان از تماس و دیدار با فرزندان خود محروم هستند و یا مردمی که شاهد اقدامات تروریستی مجاهدین خلق بوده اند، نه تنها تهی بودن این ادعاها را به خوبی درک می کنیم، در شگفتیم که مریم رجوی چگونه می تواند در این حد لاطائلات به هم ببافند که خلاف واقع سخن بگوید فقط و فقط برای جلب حمایت از میان کسانی که شناختی از فرقه اش ندارند.

برای روشن شدن حقیقت توجه به این نکته بسیار مهم است که اگر مریم رجوی دنبال رهایی زنان بود الان زنان در مجاهدین خلق می بایست رهاترین، شادترین و بالنده ترین زنان باشند. ولی آیا چنین هستند؟

زنان در مجاهدین خلق از بسیاری چیزها که برخی از آنها ساده ترین حقوق انسانی هستند محرومند که در زیر به برخی از آنها اشاره می کنم.

آنها از داشتن خانواده و همسر محروم هستند. ازدواج در فرقه مجاهدین خلق حرام می باشد. اگر دقت کنید مریم رجوی حتی شعار مخالفان جمهوری اسلامی که “زن زندگی آزادی” بود را به شعار “زن مقاومت آزادی” تغییر داد چون با زندگی دشمن است و حتی نمی تواند این جمله را در حد شعار هم تحمل کند. علاوه بر اینها در فرقه مجاهدین خلق زنان مجبور هستند رجوی را به عنوان همسر خود به رسمیت بشناسند. بند ب در انقلاب ایدئولوژیک رجوی (همان انقلاب طلاق) عبارت بود از اینکه همه زنان مجاهدین خلق باید خود را در حریم رجوی بدانند. موضوعی که زمینه ساز سوء استفاده های رذیلانه رجوی ها از زنان مجاهدین خلق شد. خانم بتول سلطانی که خود زمانی عضو شورای رهبری فرقه مجاهدین خلق بود، در افشاگری هایش بعد از جدایی از فرقه مجاهدین از موضوع ازدواج رجوی با زنان مجاهدین خلق به صورت جمعی در جلساتی با عنوان “رقص رهایی” پرده برداشت.

زنان در فرقه مجاهدین خلق نمی توانند مادر باشند مادری کنند. آنها که مجرد بودند که با انقلاب ایدئولوژیک و با عملیات قله و .. از این موهبت محروم گردیدند و آنان که فرزند داشتند را هم از فرزندان شان جدا کردند. در فرقه مجاهدین همه اعضا باید معترف باشند که “همه چیزشان” متعلق به رجوی است و فرزندان شان نیز در اختیار رهبر فرقه که خود را رهبر عقیدتی مجاهدین می خواند قرار دارد و کسی صاحب فرزند خود نیست.

زنان در فرقه مجاهدین نمی توانند انتخاب کنند که چه بپوشند و رنگ و نوع لباس شان چه باشد. در فرقه مجاهدین خلق لباس ها و رنگ و نوع آن به صورت تشکیلاتی و از بالا تعیین می شود.

استفاده از ساده ترین وسایل آرایشی و بهداشتی در مجاهدین خلق ممنوع است و نه تنها هیچ کس امکان دسترسی به این وسایل را ندارد بلکه داشتن چنین وسایلی در مناسبات مجاهدین خلق جرم محسوب می شود و دارنده آن متهم به مخالفت با انقلاب طلاق رجوی می شود.

بر اساس افشاگری های خانم نسرین ابراهیمی (از اعضای جداشده از فرقه) در مناسبات مجاهدین خلق زنان را زیر آفتاب داغ و سوزان عراق وادار به کار می کردند تا صورت شان آفتاب سوخته و تیره شده و جذابیتی نداشته باشند.

بر اساس افشاگری های خانم ها فرشته هدایتی (عضو شورای رهبری مجاهدین خلق) و زهرا میرباقری (کاندیدای شورای رهبری مجاهدین خلق) به دستور رجوی ها برای آن که زنان امکان بازگشت نداشته و آرزوی مادر شدن را در آنها از بین ببرند، رحم بیش از صد تن از زنان را به ترفند های مختلف از بدن شان خارج کردند. خود خانم فرشته هدایتی یکی از این قربانیان است.

زنان مجاهدین خلق همچون مردان این فرقه اجازه تماس و ارتباط با اعضای خانواده خود را ندارند، نمی توانند به وسایل ارتباطی و ارتباط جمعی به صورت آزادانه دسترسی داشته باشند، امکان تردد آزادانه به بیرون از فرقه را ندارند و دنیای شان محدود به مناسبات فرقه مجاهدین خلق است.

زنان در مجاهدین خلق همچون مردان مجبور هستند هر شب در نشست هایی موسوم به نشست عملیات جاری شرکت کنند و از خود گزارشات انتقادی بنویسند و در جمع بخوانند. آنها همچنین مجبور هستند همچون مردان هفته ای یکبار در نشست های که به آن “غسل هفتگی” گفته می شود شرکت نموده و فاکت های جنسی خود را در حضور چند زن دیگر بخوانند.

اگر چه همین چند مورد خود گویای دشمنی رجوی ها با بشریت و زنان است اما خوب است از جنبه های دیگر هم به وضعیت زنان مجاهدین خلق اشاره ای داشته باشم.

در مناسبات مجاهدین خلق زنان امکان پیشرفت ندارند. حتی زنی مثل زهرا مریخی که به عنوان مسئول اول فرقه معرفی شده است، تنها یک بازیچه است و تمام تصمیم گیری ها توسط رجوی ها انجام می شود. زهرا مریخی چندین سال است که مسئول اول فرقه مجاهدین خلق است اما او به هیچ وجه نمی تواند خط و استراتژی مجاهدین خلق را مشخص کند، موضع گیری در این موارد همیشه توسط رجوی ها صورت می گیرد. آنها یا به صورت مستقیم با اسم خودشان و یا به صورت غیر مستقیم و در پوش سخنگوی مجاهدین درباره مسائل مجاهدین خلق موضع گیری می کنند و به اندازه یک عروسک هم مسئول اول مجاهدین خلق را بازی نمی دهند.

همه زنان در فرقه مجاهدین خلق همچون مردان باید معترف باشند که همه چیزشان از رجوی است و بزرگترین افتخارشان این باید باشد که بتوانند هرچه بیشتر در رجوی ها خود را ذوب نموده و از خودشان تهی بشوند.

زنان در مجاهدین خلق در هیچ زمینه علمی، تخصصی، ورزشی، اجتماعی و . . . و حتی سیاسی اجازه رشد ندارند. حتی اگر برخی از آنان در پیش از پیوستن به مجاهدین خلق در این زمینه ها استعداد یا پیشرفتی داشته اند، با پیوستن به مجاهدین خلق دیگر نتوانستند استعداد خود را بیشتر پرورش دهند. همه آنها از نظر داشتن مدرک تحصیلی متوقف در سالی هستند که به مجاهدین خلق پیوسته اند و از آن زمان به بعد به هیچ عنوان امکان پیشرفت در این زمینه را نیز نداشتند.

آیا در بین زنان مجاهدین خلق با این همه ادعاها که مریم رجوی دارد، زنی هست که در زمینه ورزش، علم و دانش، سیاست، تخصص و . . . سرآمد زنان دیگر شده باشد؟ به واقع اگر ادعاهای مریم رجوی به اندازه سر سوزن درست بود نمی بایست زنان مجاهدین خلق در این زمینه ها سرآمد باشند؟

آیا با آن همه سیاه نمایی هایی که رجوی ها درباره وضعیت زنان در ایران می کنند زنان مجاهدین خلق به گرد پای زنان ورزشکار، متخصص، تحصیل کرده، فعال امور اجتماعی، خبرنگار، خلبان و . . . در ایران می رسند؟

در زمانی که زنان در سرتاسر جهان در همه جا اعم از ایستگاه های فضایی تا اعماق اقیانوس ها با نقش های تعیین کننده حضور دارند، محدود بودن زنان مجاهدین خلق در یک محیط بسته (مقر مجاهدین خلق در آلبانی) و نداشتن ارتباط با دنیای خارج از فرقه نشان از فلاکت و قهقرا رفتن این زنان نگون بخت نیست؟

زنان در مجاهدین خلق به دلیل دیدگاه های مریم رجوی و همسرش، نه تنها هیچ پیشرفتی نداشته اند بلکه سال های سال است که گرفتار برده داری نوین رجوی ها شده اند و توسط آنان مورد استثمار مضاعف قرار می گیرند.

به امید روزی که آنها از این همه جور و ستم رجوی ها آزاد شوند و به حقوق خود که توسط رجوی ها از آنها محروم شده اند برسند.

ایرج صالحی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا