*شنبه 10 آذر
در روز شنبه جمعاً 10 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:
دیدار آربانا پریهانا با تشکل بانوان انجمن نجات آلبانی
… روز پنجشنبه 8 آذر 1403 (برابر با 28 نوامبر 2024) خانم آربانا پریهانا با خانم اریسا رحیمی رئیس انجمن نجات آلبانی و دیگر بانوان انجمن در محل دفتر مرکزی در تیرانا ملاقات کرد.
… خانم اریسا رحیمی گفت: انجمن نجات، سیاسی یا مذهبی نیست، بلکه تنها هدفش حفظ اولیه ترین حقوق انسانی اعضای گرفتار در اردوگاه سازمان مجاهدین خلق در مانز است. مادران و خانواده ها در ایران باید بتوانند با فرزندانشان که اکنون در سازمان گرفتار هستند ملاقات داشته باشند یا حداقل صدای آن ها را بشنوند و دولت آلبانی بایستی احقاق این حق را برای خانواده ها میسر نماید تا خانواده ها قادر باشند اولا به راحتی به آلبانی بیایند و ثانیا امکان ملاقات با عزیزانشان را داشته باشند.
… خانم پریهانا … گفت: این سازمان که افراد خودش را روزانه مغزشویی می کند یک سازمان تروریستی است چون فقط سازمان های تروریستی مجبور هستند افراد خود را مغزشویی کنند و حرف ها و اخبار خودشان را سانسور نمایند. من با شما همدردی می کنم و خوب شد با شما و اهداف صادق شما آشنا شدم. انشاالله که مادران بتوانند با فرزندانشان به دور از مغزشویی ملاقات کنند.
مادران رنج دیده اسرای رجوی
مهندس محمد رضا مبین: … ما جداشدگان از سازمان مجاهدین خلق رجوی ها، جایی را سراغ داریم که نام مادر، ممنوع است، اسم بردن از مادر گناهی نابخشودنی است، باید جواب پس داد، باید اقرار کرد که چرا به یاد مادر افتادیم و از او نام بردیم. ما سال های سال حق نداشتیم به مادر فکر کنیم، از مادر و نیکی هایش یاد کنیم … ما باید این مادر را “دشمن” می نامیدیم، بله دشمن. او را با سنگ می زدیم، در این فرقه قرون وسطایی غارنشین، نام مادر برای رجوی مصادف بود با جن و بسم الله. ساعت ها نشست می گذاشتند تا مادر و جایگاه او را تقبیح کنند. ضد مبارزه نشان بدهند. خانواده را باید دشمن نامیده و تقبیح می کردیم … ما هیچ انتخاب دیگری نداشتیم، ضوابط و قوانینی وضع کرده بودند که ما در خواب هم حق نداشتیم، خواب آن ها را ببینیم و باید در این صورت بعد از دیدن خواب، گزارش می نوشتیم و به مسئول مان می دادیم. مسعود رجوی می خواست آخرین ذرات عاطفه و عشق را در وجود ما از بین ببرد … امیدوارم خداوند، عذر تقصیر ما را در این مورد بپذیرد، سال هایی که ما به اجبار در فرقه بودیم، اختیاری نداشتیم، خانواده های تک تک ما نیز خیلی سختی تحمل کردند و آزرده شدند….
تراژدی زنان در بند فرقه رجوی
افشای حقیقت تلخ پشت نقاب دروغ
… در فرقه رجوی، زنان به ابزار و ماشینی برای پیشبرد اهداف رهبران تبدیل شده اند. آن ها از ابتدایی ترین حقوق خود مانند آزادی انتخاب، ازدواج، تشکیل خانواده و حتی از حق بر بدن خود محروم هستند. این فرقه، با بهره گیری از تکنیک های شستشوی مغزی، زنان را به بردگانی مطیع تبدیل کرده است که بدون هیچ اعتراضی مجبور به انجام هر کاری هستند.
ازدواج های اجباری، روابط جنسی اجباری با رهبر فرقه، سقط جنین اجباری و عقیم سازی زنان، تنها گوشه ای از جنایات هولناکی است که در حق زنان در این فرقه صورت می گیرد. این زنان، در محیطی بسته و تحت کنترل شدید، از هرگونه ارتباط با دنیای بیرون محروم هستند و مجبورند تمام وقت خود را صرف فعالیت های فرقه ای کنند….
*یکشنبه 11 آذر
8 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:
در مظلومیت رهایافتگان از فرقه رجوی
… فرقه ها با به کارگیری روش های پیچیده روان شناختی و اجتماعی، نه تنها استقلال فکری بلکه توانایی تصمیم گیری اعضای خود را به مرور مختل می کنند. درک این روش ها برای پاسخ به چنین پرسش هایی و شناخت دقیق تر شرایط جداشدگان ضروری است.
فرقه ها از تکنیک های روان شناختی پیشرفته ای برای کنترل ذهن و رفتار اعضای خود استفاده می کنند. این تکنیک ها اغلب در چندین سطح اثر می گذارند و به مرور توانایی افراد را برای تفکر انتقادی از بین می برند. یکی از این روش ها شستشوی مغزی است، جایی که اطلاعات به طور مداوم دستکاری می شود و باورهای جدیدی به اعضا القا می گردد. این فرآیند به تدریج ذهنیت افراد را تغییر داده و آن ها را از توانایی ارزیابی مستقل محروم می کند. علاوه بر این، فرقه ها از ترس و گناه برای تسلط بر اعضا استفاده می کنند. با ایجاد ترس از عواقب ترک گروه یا تهدید به سرزنش وجدانی و اجتماعی، اعضا دائماً در حالت استرس روانی شدید قرار می گیرند. علاوه بر این، فرقه ها به صورت سیستماتیک اعضای خود را از خانواده، دوستان و جامعه جدا می کنند و آن ها را در انزوای اجتماعی قرار می دهند. این انزوا، وابستگی روانی به گروه را به شدت تقویت کرده و توانایی فرد برای ترک را از بین می برد.
فرقه ها نه تنها بر تفکر و احساسات اعضا تأثیر می گذارند، بلکه به مرور زمان الگوهای رفتاری آن ها را نیز به طور کامل دگرگون می کنند.
… جدا شدن از فرقه، صرف نظر از سن و سال، فرایندی بسیار دشوار است. فردی که از یک فرقه جدا می شود، از پیش با فشارهای روانی بالا و مشکلات خاص خود مواجه بوده است. بر جامعه و اطرافیان است که با دیدی انسانی و حمایتی به این افراد بنگرند. این حمایت می تواند شامل بازگشت تدریجی به زندگی اجتماعی، ارائه مشاوره های روان شناختی و ایجاد فضایی امن برای بیان تجربیات تلخ گذشته باشد. درک پیچیدگی شرایط این افراد و نگاه به آن ها به عنوان قربانیان یک سیستم مخرب، نه تنها یک مسئولیت انسانی بلکه ضرورتی اجتماعی است.
روایت عمر هزاران جوان ایرانی که مسعود رجوی به تباهی کشاند
… فرقه رجوی با استفاده از روش های شستشوی مغزی و کنترل ذهن، اعضای خود را به موجوداتی بی اراده و سرخورده تبدیل کرد. افرادی که مجبورند از هرگونه تفکر مستقل و انتقادی پرهیز کنند و به طور کامل از دستورات رهبران سازمان اطاعت کنند. در واقع اعضای مجاهدین خلق به ربات های بله قربان گوی رجوی تبدیل شدند.
رجوی آن زمان که با کمبود نیروی انسانی مواجه شد، راه کار غیرانسانی تری نیز پیش گرفت. او عوامل آدم ربایش را واداشت که چه در ایران و چه در ترکیه و دیگر جاها جوانان جویای کار و زندگی بهتر را فریب دهند و با وعده های دروغین به کمپ اشرف عراق بکشانند.
یکی از دردناک ترین قسمت های ماجرا، کودکانی بودند که ناخواسته از پدر و مادری مجاهد متولد شدند. پدران و مادرانی که اراده ای و قدرت عملی از خود نداشتند. آن ها زمانی به خواست رجوی دل از کودکان شان کندند و آن ها را روانه کشورهای اروپایی کردند و در زمانی دیگر به خواست رجوی ها و اغلب علی رغم میل باطنی شان به درون تشکیلات در عراق کشاندند….
*دوشنبه 12 آذر
در این روز کلاً 9 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:
قانون نانوشته حجاب و عفاف در فرقه مجاهدین خلق
… دست کم در سطح جامعه ایران پیداست که پوشش زنان علی رغم قانون حجاب اجباری، متنوع است و در چارچوب همان محدودیت های تعیین شده بسیاری زنان شیک پوش، زیبا و آراسته در سطح جامعه دیده می شوند. اما حتی در ویدئوهای که رسانه های خود تشکیلات مجاهدین خلق منتشر می کنند، پدیده حجاب اجباری و پوشش متحدالشکل به عنوان ویژگی بارز تشکیلاتی مجاهدین خلق به چشم می آید.
این که از این جمعیت چند صد نفره مونث حاضر در قرارگاه اشرف 3 هیچ فردی انتخابش بی حجابی یا کم حجابی نباشد بسیار عجیب به نظر می رسد. در حالی که حتی در یک خانواده پنج نفره ایرانی ممکن است شکل پوشش یا میزان حجاب زنان خانواده متفاوت باشد. مگر این که ساز و کاری مقتدر – دیکتاتوری – رعایت چنین پوشش یک دستی را سامان داده باشد.
از سوی دیگر، حذف کلمه زندگی از شعار “زن، زندگی، آزادی” و جایگزین کردن آن با واژه “مقاومت” نشانه ای دیگر از زن ستیزی سران مجاهدین خلق است. آنان زندگی را برای زنان نمی خواهند. برای مسعود رجوی زن تنها ابزاری برای لذت جویی شخص وی و در ظاهر برای مقاومت یا مبارزه با حکومت ایران است. مجاهدین خلق آشکارا معتقد هستند که باید زندگی را از زن گرفت و با افتخار اعلام می کنند که زندگی یعنی فردیت و جنسیت، و ما زنان را از فردیت و جنسیت رها کرده ایم و در عوض از آن ها برای مقابله با حکومت استفاده می کنیم.
دزدی؛ پدیده ای رایج در تشکیلات مجاهدین خلق
کودک سرباز پیشین
… بر اساس گزارش های مستند موجود و به شهادت اعضای با سابقه ای که سال ها در فرقه مجاهدین خلق فعالیت داشتند، در سوابق مجاهدین خلق دزدی از اماکنی چون مغازه های خواربار فروشی یا حتی دزدی مسلحانه از طلا فروشی ها برای تامین مایحتاج و هزینه های تشکیلات، امری عادی بوده است. این نوع دزدی ها حتی چون در راستای مبارزه و اهداف سازمان بود، اقدامی جسورانه و پسندیده تلقی میشد و مسعود رجوی نام “آزاد کردن” بر این رفتار ناپسند می گذاشت.
… روایات اعضای پیشین مجاهدین خلق از سطوح مختلف دزدی در تشکیلات، نشانه هایی برای یک هشدار جدی در خود دارد. این که دزدی کردن به یک فرهنگ ناهنجار تشکیلاتی تبدیل بشود، از نشانه های خطرناک بودن فرقه رجوی است چراکه نشان می دهد که این تشکیلات ممکن است انسان هایی تربیت کرده باشد که در صورت رها نشدن، فرقه زدایی نشدن و ادغام نشدن در جامعه آزاد، تهدید بالقوه ای برای جامعه انسانی باشند.
طلاق ایدئولوژیک در فرقه رجوی
در سازمان مجاهدین خلق طلاق و ازدواج یک امر تشکیلاتی تلقی می شد و زن و مرد هیچ گونه اختیاری در امر ازدواج و طلاق نداشتند.
… این قانون شامل مسعود و مریم رجوی نشد و تنها این دو نفر بودند که رابطه زن و شوهری را در تشکیلات ادامه دادند. طلاق اجباری مراحلی داشت. در گام نخست به صورت رسمی از هم طلاق می گرفتند و در گام بعد آن زن و مرد که تا دیروز زن و شوهر بودند حق نداشتند با هم رابطه معمول و انسانی داشته باشند. مردی که زنش را طلاق داده بود در گزارش ها به تشکیلات از عنوان عفریته نسبت به زن سابق خود استفاده می کرد و زن هم همین طور! رجوی در نشست ها گفته بود همه عواطف و احساسات را باید نثار من کنید. همه قلب ها مال من است و باید به من عشق بورزید. هر فرد اگر به دیگری عشق بورزد یعنی از رهبری فاصله گرفته و حق رهبری را ضایع کرده است. برای خالص شدن باید در رهبری ذوب شوید این امر لازمه سرنگونی رژیم است در این صورت من قدرتمند می شوم و دستم برای هر کاری باز می شود….
*سه شنبه 13 آذر
در این روز 9 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:
جنایات مجاهدین خلق در برخورد با نیروهای جدا شده شان غیرقابل توصیف است
همایش بررسی ماهیت تروریستی مجاهدین خلق
حجت الاسلام علی صداقت: … بعد از سال ۵۴ شخصی با نام مسعود رجوی در سازمان مطرح می شود؛ رجوی فردی بود که متوجه ماجرای انقلاب اسلامی و قدرت اسلام در آن زمان شد لذا به جهت حفظ منافع سازمان طی سخنرانی هایی به دروغ اظهار کرد ما مسلمان و پیرو راه اسلام هستیم.
هستی شناسی سازمان بر مبنای باید و نبایدهای ملحدانه و متریالیستی شکل گرفته است، به طوری که کوچک ترین کرامتی برای انسان ها قائل نیستند و به آن به عنوان یک ابزار نگاه می کنند.
… اکثر افرادی که جذب سازمان شدند دانشجو بودند لذا خطر همواره بیخ گوش دانشجویان است؛ دانشجویان به تفکرات آرمانگرایانه، عدالت خواهی، آزادی طلبی و مفاهیم برجسته اخلاقی از این دست علاقه دارند که باید اذعان کرد در همه دنیا این امر صدق می کند.
اگر دانشجویان به مبانی فکری، اعتقادی، و سواد رسانه مسلط و مسلح نباشند، همان اتفاقی که برای دانشجویان شوروی آمریکای جنوبی و دانشجویان ایران در اوایل انقلاب رخ داد متصور است….
از میدان جنگ تا میدان بازی های رایانه ای
تحول مضحک در فرقه رجوی
سازمان مجاهدین خلق، گروهی که زمانی با شعارهای انقلابی و مبارزه مسلحانه شناخته می شد، در سال های پس از انقلاب و به خصوص سال های اخیر تحولات شگفت انگیزی را تجربه کرده است. یکی از این تحولات، جایگزینی بازی های رایانه ای به جای جنگ های واقعی در برنامه های آموزشی و تبلیغاتی این سازمان بوده است. این تغییر رویکرد، به ویژه با تمرکز بر شخصیت مسعود رجوی و تلاش های وی برای حفظ روحیه مبارزاتی در میان اعضای سازمان، قابل توجه است.
… فرقه با استفاده از بازی های رایانه ای، سعی در ایجاد یک دنیای مجازی برای اعضای سازمان داشت. در این دنیای مجازی، اعضای سازمان خود را در نقش های مختلفی می دیدند و در سناریوهای مختلف جنگی شرکت می کردند. هدف از این کار، آماده سازی اعضای سازمان برای مقابله با دشمن فرضی، یعنی جمهوری اسلامی ایران، بود.
بازی های رایانه ای که توسط سازمان مجاهدین خلق مورد استفاده قرار می گرفتند، عمدتاً بازی های جنگی و استراتژیک بودند. تصور می شد این بازی ها به اعضای سازمان امکان می دهد تا با سلاح های مختلف آشنا شوند، تاکتیک های نظامی را بیاموزند و در نبردهای گروهی شرکت کنند.
*چهارشنبه 14 آذر
در این روز مجموعاً 10 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:
نشست مشترک انجمن نجات و دانشگاه های قم
روز دوشنبه 12 آذرماه 1403، دو نشست تبیینی تخصصی دانشجویی به همت انجمن دانشجویان دانشگاه قم و دانشگاه علومانسانی دانشگاه آزاد قم و با همکاری انجمن نجات در محل این دو دانشگاه برگزار گردید.
آقای ایرج صالحی از زندگی جمعی و اجبارهای این نوع زندگی که برای کنترل و تحت نظر بودن اعضا طراحی شده گفت و از ممنوعیت هایی مثل:
– ممنوعیت ازدواج
– ممنوعیت تماس و ارتباط با خانواده
– ممنوعیت دسترسی به وسایل ارتباطی
– ممنوعیت استفاده از وسایل ارتباط جمعی مثل تلویزیون و نشریه و حتی کتاب
– ممنوعیت دوستی و ارتباط با دیگر اعضا در حین زندگی جمعی
– ممنوعیت دسترسی به پزشک و امکانات پزشکی
– ممنوعیت فکرکردن
– ممنوعیت خروج از سازمان و حتی حصارهای تعیین شده در داخل هر بخش
علاوه بر این ممنوعیت ها در بسیاری از موارد اعضا مجبور به انجام اقدامات غیرانسانی می شدند. اقداماتی مثل نشست های روزانه موسوم به عملیات جاری و نشست های غسل، ستایش رهبر گروه، پوشش اجباری و ……
… آقای اسکندری همچنین ضمن بیان برخی ترفندها و نحوه کار اعضای گرفتار این گروه در فضای مجازی هر کدام با ده ها و صدها حساب کاربری غیرواقعی که یک جنگ شناختی را در پیش گرفته اند گفت که ما به عنوان انجمن نجات برای تحقق اهداف بشردوستانه، بی وقفه در تلاش هستیم تا نسبت به افشای ماهیت شیطانی مجاهدین خلق، اقشار مختلف جامعه را از گزند و آثار مخرب ترفندهای عوامل مجاهدین محفوظ نگاه داریم. خوشبختانه با پیگیری های حقوقی موفق شدیم سرکردگان اصلی مجاهدین خلق را به دلیل نقض فاحش حقوق بشر در مناسبات درونی طی 39 صفحه حکم صادره قطعی محکوم نماییم و این روند تا تحقق تمام اهداف انجمن نجات ادامه خواهد یافت….
وضعیت در داخل مناسبات سازمان مجاهدین خلق چگونه است؟
… زنان و مردان از کله سحر تا بوق شب، مورد استثمار و بهره کشی هستند. بدون هیچ حقوق و درآمدی، زنان و مردان طوری از هم ایزوله شدند که گویا مسأله اول و آخر مردان و زنان موارد جنسی است و باید از هم دور نگه داشته شوند.
… بیش از 40 سال است که مسعود رجوی از پیشتازی و آگاهی و انقلاب درونی و ساختن انسان های تراز مکتب صحبت می کند، اما کو ذره ای آزادی و حقوق بشر؟ او همه اعضای سازمان را از انسانیت و آگاهی و آزادی تهی کرده است، هویت انسان ها را مسخ کرده است، همه را از عاطفه و عشق دور کرده است، اعضای سازمان را در زندان های مجاهدین شکنجه می کند، به زنان تجاوز می کند و هزار زندان و هزار محبس درست کرده است. هیچ خبرنگار آزادی حق ورود به اشرف 3 را ندارد، هیچ عضوی اعم از زن یا مرد نیز حق خروج آزادانه از این اسارتگاه را ندارد. همه در اثر فشارهای تشکیلاتی افسرده، غمگین و محزون شدند، سال هاست هیچ کس از ته دل نخندیده است، خمودگی و دلمردگی تنها ارمغان انقلاب کذایی مریم رجوی بوده است .
… امروز پس از نزدیک به 50 سال که از عمر تشکیلاتی و ننگین این فرقه ضد بشری می گذرد، همه اعضا در باتلاقی به اسم آلبانی گیر افتادند، مسعود و مریم هم که از دیکتاتوری و استبداد خود قدمی کوتاه نمی آیند، پس چاره چیست؟ راهکار کدام است؟…