دادگاه؛ صحنه رویارویی با سران جنایتکار مجاهدین خلق

سازمان مجاهدین با پیروزی انقلاب و قبضه شدن رهبری این سازمان توسط مسعود رجوی به سرعت رو در روی مردم ایران قرار گرفت و طولی نکشید که مستقیماً رو در روی خلق قرار گفت و با ورود به جنگ مسلحانه خیابانی و کشتار مردم بی گناه نخستین گامهای خیانت خود به انقلاب و مردم ایران را برداشت و به همین ترتیب در دور تسلسل با سرعتی فزاینده در ورطه خیانت افتاد.

در این راستا با آویختن به دامان برخی حکام از جمله صدام حسین دیکتاتور حاکم بر عراق، برخلاف شعارهای انقلابی و الگو برداری از جریان های چپ مارکسیسم، اهدافی بلند پروازانه را پیگیری میکرد. برخلاف شعارهای اولیه سازمان که مبارزه با امپریالیسم جهانی و برقراری آزادی و دموکراسی برای مردم ایران بود، رفته رفته به دامان همان امپریالیسم رفت و  به ضدیت با مردم ایران پرداخت.

به قول حضرت حافظ :
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن  /  شرط اول قدم آنست که مجنون باشی

رجوی اما در مسیری که ادعا نمود نه تنها مجنون نبود بلکه شخصیت ذاتی او هیچ سنخیتی و ثباتی با اهداف انتخاب شده او نداشت.
بیش از 20 سال در عراق همواره سال جدید را سال سرنگونی اعلام کرد و به قول و ادعای خودش قصد داشت قاره ایران را فتح کند. او همیشه وقتی در تابلوی پشت سرش که روی سن قرار داشت اشاره میکرد میگفت ایران کشور نیست، قاره است. اما برای رسیدن به این قاره ذره المثقالی صداقت و فداکاری ذاتی نداشت و سیر قهقرایی مسیر رجوی اکنون به نقطه ای رسیده است که جنگ تمام عیار و تهدیدات خود را روی نقطه ای متمرکز نموده است که سالیان متمادی از صداقت این افراد سوء استفاده نموده است.

جداشدگان !

جداشدگان نامیست که به اعضای سابق سازمان مجاهدین اطلاق میشود که با سوابق متعدد زمانی و رده های مختلف تشکیلاتی بعد از سالیان حضور در تشکیلات سازمان با همه فراز و فرودها ، همکاری ها و مخالفت ها با دستورات یکجانبه رجوی و مسائل داخل تشکیلات در نهایت هر کدام بطور جداگانه و با سرنوشت های متفاوت سازمان مجاهدین و رهبری آن را مغایر با شعارهای اعلامی خود و با آرمان های ملی و منافع مردم تشخیص دادند و تصمیم به جدایی گرفتند .

این افراد از قبل بنا به ادعاهای قبلی رجوی میدانستند که با جدایی از سازمان مجاهدین مورد خشم و غضب رجوی قرار میگیرند و در لیست ترور و تهدیدات سازمان مجاهدین ثبت خواهند شد . میدانستند که مسیر بازگشت و نه گفتن به خیانت رجوی نیز تبعات و مشقاتی دارد اما با جان و دل پذیرفتند .

در مسیر خروج از تشکیلات رجوی نیز از هفت خوان عبور نموده و برخی کشورهای اروپایی را برای ادامه زندگی انتخاب نموده و تعدادی نیز کشور ایران این وطن همیشه سربلند را برگزیدند و البته انگیزه های فراوانی برای این انتخاب داشتند که در حوصله این مطلب نمیگنجد اما این انتخاب نیز بدون ریسک نبود ولی بلطف خدا مسیر سهل و آسان شد .

تعدادی از این اعضای جداشده اکنون بیش از دو دهه در صحنه کارزار علیه رجوی و تشکیلات مخوف و ضد انسانی او قد علم کرده و رجوی و سازمانش را به چالش کشیده اند .

امروز رجوی و سازمان مجاهدین از اوج به زیر کشیده شده و جداشدگان نیز در راستای افشای جنایت و خیانت رجوی در حق مردم ایران و حتی نیرو های خودش را سرلوحه کار و تلاش خود قرار داده اند .

فعالیت جداشدگان زمانی به اوج خود رسید که در دادگاه صالح علیه رجوی و سران سازمان مجاهدین اقامه دعوا نموده و حضور پیدا کردند و به دفاع از دادخواست خود پرداختند .

متعاقب آن خانواده های شهدای ترور نیز علیه سران سازمان مجاهدین شکایت خود را تسلیم دادگاه نمودند و دادگاه در حال برگزاری جلسات پی در پی خود میباشد.

مجددا جداشدگان در این دادگاه برای شهادت در مورد جنایت سران سازمان مجاهدین اعلام آمادگی نموده اند .
در ابتدا خبر کوتاه بود و سازمان مجاهدین چنین وانمود کرد که ککش از این موضوع نمی گزد و اساسا این فعالیت ها در قد و اندازه موضعگیری نیست.

البته ما جداشدگان که کاملا با فرهنگ و خصوصیات مجاهدین آشنا بودیم میدانستیم که دود این آتش بزودی از لانه عنکبوت رجوی بلند میشود .

بتدریج با مطالب و موضعگیری های کوتاه موضوع را به تمسخر بیان مینمود .

اما با ادامه کار و جدیت موضوع اکنون رجوی دیگر شیر بی یال و دم و اشکمی است که اساسا آن شعارها و بلند پروازی ها نه به غیبت کبرایش و نه به گروه خون و موقعیت سیاسی – اجتماعیش سازگار است لذا جنگ تمام عیار و تهدید اصلی خود را در موضوع دادگاه و حضور و شهادت جداشدگان میبیند. درست نقطه ای که خودش از قبل پیش بینی کرده بود و همواره میگفت اگر در شرایطی فقط یک گلوله داشته باشم و در مقابلم یک پاسدار و یک “بریده مزدور” منظور جداشده است، ببینم حتما گلوله را در مغز بریده مزدور خالی میکنم .

بنابراین اکنون رجوی مجددا به پارس خوابیده خود ادامه میدهد و به تهدید جداشدگان پرداخته است که دقیقا نشان دهنده موارد زیر است:

دادگاه برگزار شده در ایران علیرغم اینکه متهمین آن در خارج از ایران و در زیر چتر حمایتی آمریکا و .. هستند اما بطور جدی موثر و کارساز واقع شده و ادامه آن رجوی و سازمان مجاهدین را به زانو در خواهد آورد .

فعالیت منسجم و عزم و اراده جداشدگان برای ادامه فعالیت علیه سازمان مجاهدین ، بی اعتنایی به تهدیدات توخالی رجوی، حمایت دادگاه از جداشدگان در مقابل تهدیدات رجوی بطور جدی سازمان مجاهدین را در بن بست قرار داده و دیگر نه تنها فکر رهایی خلق در زنجیر و آزاد نمودن قاره ایران از سرش پریده، بلکه خود را از عرش خیالی خود به فرش و خاک کشانده و در مقابل جداشدگان به لجن پراکنی و تهدید روی آورده است .

اگرچه همچنانکه در سطور قبلی به آن اشاره کردم ، ما جداشدگان با این الفاظ و ادبیات آشنایی دیرینه داریم اما در پایان مطلب ضمن تقدیر و تشکر از ریاست محترم دادگاه که قاطعانه به اراجیف و تهدیدات رجوی پاسخ کوبنده داده است تقاضا دارم با جدیت و قاطعیت هرچه تمامتر به روند دادرسی به پرونده تا سرانجام و نتیجه نهایی ادامه داده و حمایت قوی وعملی خود را از جداشدگان و شهود پرونده تا مرحله عمل به این مهم ادامه دهد .

یقینا فتح و پیروزی از آن شکات و دادگاه و شهود و همه جداشگان میباشد .

به امید روزی که رجوی و سران سازمان مجاهدین را در پیشگاه مردم ایران به محاکمه بکشانیم .

علی مرادی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا