قرارگاه اشرف، فاجعه ای برای آزادی

شیوه ی بهره گیری از انسانها در فرقه ی تمامیت خواه مجاهدین فاجعه بزرگ روزگار ماست. ناخشنودی از رفتار ستمگرانه ی فرقه هایی چون القاعده و مجاهدین در حقیقت مبانی انگیزه های اصولی انتقاد و پرخاشگری در میان افراد تشکیلاتی وابسته به مجاهدین را در طی سالهای طولانی و در حال حاضر، پی ریزی کرده است. در فرقه هایی نظیر القاعده و مجاهدین، مقام و منزلت حقیقی انسانها مورد بی احترامی و اهانت ضوابط و ارزش های تشکیلاتی و فرقه ای واقع می شود و انسانیت مفهوم واقعی خود را از دست می دهد. این است فاجعه ی بزرگ دوران ما که با آن مواجه ایم و رنج می بریم.

در بیانی گسترده تر، شیوه ی بهره گیری از انسانها در مناسبات فرقه های ستیزه جویی چون مجاهدین در مسیر رهایی و خوشبختی آنها نیست بلکه ” فرد تشکیلاتی ” و اسیر در تاروپود فرقه مجاهدین تحت تاثیر شرایطی بازدارنده و تحمیلی هویت فردی، آزادی، امکان انتخاب و حتی در بدترین شکل آن آزادی تفکر و خرد ورزی خوبش را از دست می دهد. در این میان هنر اندیشمندان و متفکرین عصر تحولات دموکراتیک تنها در ناخشنودی و انتقاد از چنین فرقه های ستیزه جوی و مناسباتی توتالیتر و ضد انسانی و یا مویه گری بر نابودی ارزش های معنوی و اخلاقی و دموکراتیک نیست زیرا در این باب معتقدان و پیروان مکاتب و جریان های سیاسی دموکراتیک و اصحاب اصالت معنا بی آنکه راه عملی ارائه بدهند سخنان بسیار گفته اند. هنر انسان اندیشمند و پایبند به هنجارهای جوامع مدرن و پرنسیب های فکری و اخلاقی عصر تحولات دموکراتیک، در شیوه ی تفکر و بررسی انتقادی و انضمامی او نسبت به این فجایع است و همچنین با برداشتن گام های عملی و ارائه ی راهکارهای نوین بایستی برای نفی و طرد چنین فرقه هایی در زمانه ی حاضر اقدام نماید، بدون تردید کنش فعال و سازنده در این رابطه آن سوی خیال پردازی و اندیشه های مجرد و انتزاعی ست.

بی شک، اندیشمندان عصر دنیای مدرن در سودای پدید آوردن مناسبات و شرایطی هستند که در آن آزادی فردی و خودمختاری انسان را نیروهای سرکوبنده و بازدارنده ای چون فرقه تروریستی مجاهدین نابود و متلاشی نسازند. به بیان دیگر، اجازه ندهیم امکان و زمینه ی پیدایی فرقه هایی چون مجاهدین در دنیای توسعه یافته، مدرن و دموکراتیک، به وجود آید تا انسان موجودی تک ساحتی تلقی نگردد و منحصرا ارزش های تشکیلاتی و فرقه ای، زمام مقدرات او را در دست نگیرند.

یکی از روش های روشنگرانه و طریقه عملی برای کمک و یاری به افراد تحت اسارت فرقه هایی چون مجاهدین و رهایی آنها از سیطره ی بازدارنده ی افکار فرقه ای، امکان ارتباط گیری و تعامل با آنها جهت آگاه نمودن ” فرد تشکیلاتی و تحت اسارت فرقه ی مجاهدین ” از چگونگی وضع و موقعیت تراژیکش در دنیای سیاه و تاریک مجاهدین است. چرا که نیل بدین آگاهی در اندیشه ی فرد تحت اسارت مجاهدین در قرارگاه اشرف نیروئی طرد کننده و منفی پدید میاورد که مبداء تفکر یا نظریه انتقادی او به مناسبات توتالیتر و عملکرد ستیزه جویانه ” رهبری عقیدتی ” می گردد. در این میان نقش ” خانواده های ” افراد تحت اسارت فرقه های خشونت طلبی چون مجاهدین در ایجاد و پدید آوردن تحولی راستین در افراد تحت سیطره دارودسته فرقه رجوی می تواند مفید و راهگشا تلقی گردد که بر اثر آن افراد تحت اسارت فرقه ی مجاهدین که در قرارگاه اشرف در حقیقت همچون زندانیان رهبری عقیدتی مجاهدین بشمار می آیند، از طریق ارتباط گیری و تعامل سازنده می توانند با کمک و یاری فکری و عاطفی اعضای خانواده های خویش به آرامش خاطر و آزادی از تنگناهای مشمئز کننده ی فرقه ی مجاهدین نائل آیند.

به امید آن روز

آرش رضایی

مسئول انجمن نجات دفتر آذربایجانغربی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا