علل خود زنی جدید رجوی در آستانه انحلال اشرف

علل خود زنی جدید رجوی در آستانه انحلال نهایی قرارگاه بدنام اشرف در بیابانهای عراق و رسیدن تعداد بیشتری از نجات یافتگان از فرقه به کشورهای آزاد اروپایی و امریکای شمالی

شورای جور و جهل و جنایت رجوی امروز در آستانه سقوط قرارگاه بدنام اشرف در عراق و همزمان با کنفرانسی که در فرانسه در روز بیست و یکم (پس فردا) برگزار می گردد، اطلاعیه زیر را در سایت هایش منتشر کرد. طبعا شورای جنایت رجوی انتظار انعکاس یافتن این واکنش عصبی را در هیچ منبع رسمی و یا غیر رسمی معقولی را نداشته و ندارد. بنابر این سوال این است که این واکنش های از یک جهت کمدی و از جهتی دیگر تراژیک که صرفا مصرف درون فرقه ای دارد چه هدفی را دنبال می کند؟

اول متن این اطلاعیه عصبی رجوی را ملاحظه فرمایید:

بسیج گسترده وتوطئه چینی های وزارت اطلاعات علیه مقاومت ایران

چهارشنبه، آبان،

مزدوران بدنام برای دریافت آخرین توجیهات از وزارت اطلاعات از اروپا به تهران میروند

به دنبال در هم شکستن توطئه های اطلاعات آخوندی و نیروی تروریستی قدس علیه رزم آوران آزادی در شهر اشرف,

رژیم آخوندی, شماری از مزدوران و مأموران با سابقه و بدنام خود را دراواخر ا کتبر از خارج کشور به تهران احضار کرده است تا آنها را با دستور العملها و توجیهات جدید روانه اروپا کند. یکی ازاین ماموران مسعود خدابنده است که ماه گذشته به تهران رفته است.

وی که دارای دوپاسپورت انگلیسی و ایرانی است. با پاسپورت ایرانی وارد و خارج ایران میشود و با پاسپورت انگلیسی وارد کشورهای اروپایی میگردد این مزدور قبل از این نیز در ماه ژوئن گذشته به تهران سفر کرده بود.

این مزدور در تهران در یکی از خانه های امن وزارت اطلاعات در تهران مستقر میشود و توسط دژخیمان و شکنجه گران وزارت اطلاعات توجیه و آموزش داده میشود.

مشخصات پاسپورت ایرانی او به قرارزیر است:

نام: مسعود خدابنده

نام پدر: اسماعیل

تاریخ تولد: 1335

تاریخ درخواست:14 آبان 1383 تهران

پایان اعتبار:14 آبان 1389

محل صدور: تهران

شماره پاسپورت 6793303

خدابنده پس از بازگشت از سفرقبلی اش از ایران درتاریخ 29 خرداد (18ژوئن 2008), طبق طرح وزارت اطلاعات قرار بود در ماه ژوییه به همراه زنش ان سینگلتون و به کمک یک لابی شناخته شده آخوندها در آمریکا به نام ”تریتا پارسی” به آمریکا برود تا علیه مقاومت ایران و بخصوص ساکنان اشرف به لجن پراکنی بپردازد. اما پلیس بخاطر ارتباط ومزدوری این دو مزدور از سفر آنها به آمریکا جلوگیری کردند و اعلام کردند که آنها مجاز به پرواز به آمریکا نیستند.

در سپتامبر گذشته وزارت اطلاعات شماری از مزدوران خود از جمله بابک امین , آرش صامتی پور و روناک دشتی و مرجان ملک را از ایران به اروپا اعزام کرد تا به خیال خود در کارزار جهانی دفاع از اشرف اخلال کنند. آنها به کمک خدابنده به ژنو رفتند تا نزد سازمانهای بین المللی و سفارتهای خارجی ادعا کنند بازگرداندن ساکنان اشرف به ایران خطری را متوجه آنها نخواهد کرد. ادعایی که تنها انزجار مخاطبانشان را بر انگیخت و آنها مجبور شدند دست از پا دراز تر به نزد اربابانشان برگردند.

از اواخر سال گذشته نیروی تروریستی قدس و اطلاعات آخوندی شمار دیگری از مزدوران خود از جمله خدابنده, مهدی خوشحال, علی اکبر راستگو را تحت عنوان اعضای سابق سازمان مجاهدین در بغداد و کردستان عراق مستقر کرد تا به توطئه علیه شهر اشرف بپردازند.

در همین فاصله وزارت اطلاعات تعدادی از مزدورانی راکه در تیف (خروجی تحت کنترل آمریکاییها) به خدمت وزارت اطلاعات در آمده بودند, به کمک همین مأموران و مزدوران به ایران منتقل کرد و از آنجا برای توطئه و لجن پراکنی به اروپا وبخصوص فرانسه اعزام نمود. شماری از مزدوران که به فرانسه اعزام شده اند عبارتند از: نادرنادری (معروف به نادر پاسدار) , مجید روحی , محمد کرمی , مجید نظری , حمید سیاه منصوری , حسن پیرانسر , علیرضا نصراللهی و نسرین ابراهیمی و حامد صرافپور

– آلمان: علی پاک و جمشید چارلنک وصبا شکربیگی

– سایرکشورها: فتح الله فتحی (معروف به پاسدارفتحی), کیوان رادبین , علی جهانی و…

– وزارت اطلاعات هم چنین مزدورانی مانند محمود خالقی ومحمد صاحبی را که تاکنون در عراق نگه داشته بود اخیرا به ترکیه فرستاده است تا از آنجا به اروپا اعزام نماید.

مقاومت ایران ضمن محکوم کردن آزادی عمل عوامل گشتاپوی ملایان در خارج کشور, مانند خدابنده و با تأکید بر اینکه این مزدوران مانند خدابنده مشغول جاسوسی علیه پناهندگان ایرانی و زمینه ساز و سرپل اقدامات تروریستی رژیم آخوندی می باشند از کشورهای اروپایی بویژه انگلستان خواستار تعقیب, محاکمه و اخراج آنان می باشد.

دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران

29آبان 87-19نوامبر2008

———-

مسعود خدابنده در واکنش به جیغ های بنفش رجوی چنین می گوید:

طبعا نه بنده و نه خوانندگان سایت نیازی به خواندن واکنشی طولانی به چنین مزخرفاتی را که از فردی مثل رجوی نشات می گیرد ندارند ولی هر از گاهی شاید لازم باشد یاد آوری های انجام شود که علل پشت پرده این خیمه شب بازی های بقایای فرقه در اور سور اواز فرانسه مشخص تر شود.

اولا: تبریک خدمت تمامی کسانی که در این سالها توانستند از یک طرف تعداد زیادی از دوستان درگیر را نجات بدهند و از طرف دیگر چنین پوزه رجوی و زن شریفش را به خاک بمالند. باشد تا از یک طرف بقیه دوستان را از جهنم اشرف در بیابانهای عراق نجات داده و به کشورهای آزاد اروپایی برسانیم (نخیر آقای رجوی ایران نه. کشورهای اروپایی. لرزه بر اندامت افتاده؟ چرا؟) و باشد تا پوزه خاک آلود رجوی را روی میز محکمه ای عادلانه در کشوری آزاد قرار دهیم.

ثانیا: آنچه مسلم است تهمت های تکراری رجوی اثراتش را مدتها است از دست داده است به همین جهت است که این جماعت حتی زحمت رجوع به سایت های موجود (از جمله سایت شخصی خودم) را به خود نمی دهند تا حداقل تاریخ تولد و نام کامل پدر و این ها که همه جا هست را درست بنویسند.

ثالثا: از این بگذریم، نمی دانم چرا این دار و دسته همیشه “افشاگری” هایشان مال چند هفته یا چند ماه قبل است؟ مثلا مشخص نیست این بار چرا وسط ماه نوامبر متوجه شده اند که من ماه اکتبر فرضا کجا بوده ام!! مگر ما اکتبر نمی شد این را گفت؟!! یا این که ممکن است لو برود؟!!

رابعا: جالب است که با نوشتن این نوشته هیستریک که اگر بخواهیم حرفشان را قبول کنیم به این مفهوم می شود که دارند اعلام می کنند که در مورد من یا دیگران در همین کشورهای اروپایی جاسوسی کرده اند، الان مدعی می شوند که دولت انگلستان باید بنده را تعقیب، محاکمه و اخراج کند؟!! بنده که بنابر اطلاعیه خودتان مورد جاسوسی قرار گرفته ام و شما خودتان مدعی جاسوسی در مورد بنده هستید!! منطق فرقه ای است دیگر. رجوی فکر کرده همه به همین اندازه خودش نابغه هستند و سیستم های کشورهای اروپایی هم مغز شویی شده های شورای رهبری اش هستند!!

خامثا: شما که می گفتید خانواده من میلیونر است و غیره. الان چطور شده که وقتی به تهران رفته ام در “خانه امن وزارت اطلاعات” مستقر می شوم؟ یعنی نه فامیل دارم و نه دوست و نه حتی پول هتل؟!! یا اینکه در دنیای دون کیشوتی خودتان فکر می کنید وسط تهران از ترس رجوی قایم شده بودم؟ حماقت هم حدی دارد خانم عضدنالو شما دختر بزرگ دارید سنی از شما گذشته هذیان هم می گویی مناسب سن و سال خودتان تولید کنید.

سادسا: طبعا بر اساس قاعده قیاس به نفس، رجوی از درک این مسئله عاجز است که فعالیت های بنده و دوستانمان در کشورهای مختلف و بخصوص در خاورمیانه الزاما بصورت اطلاعیه های رنگارنگ روی سایت ها منعکس نمی گردد (مگر ما رجوی و زن شریفش هستیم نتایج کار خودمان و دوستانمان را بخاطر اطوار آمدن جلوی دوربین خراب کنیم). ملاقاتی که در واشنگتن قرار بود انجام شود و از عقب افتادنش این حد خوشحال شده بودی دو ماه قبل در لندن برگزار شد و همینقدر بگویم که دیدار با مقامات کشورهای مختلف که در دو سه ماه گذشته انجام شده بیش تر از تمام عمر رجوی و زنش بوده است (البته اگر ملاقات های رجوی و تفاله های صدام را حساب نکنیم چون منظورمان آدم درست و حسابی است نه جانی و قاتل و…). دیدارهایی که البته برخی از نتایجش همین آزادی تعدادی از اسرای فرقه و رسیدنشان به کشورهای اروپایی و برخی از نتایجش جمع شدن دم و دستگاه فرقه جنایتکاران در کشورهای اروپایی و امریکای شمالی بوده است.

به هر حال، بگذریم و بیشتر وارد این چیز ها نشویم که باندازه کافی وقتتان را گرفتم. خیلی از گزارشات قابل انتشار را انشاالله در هفته های آینده ملاحظه خواهید فرمود.

ولی آنچه که در مورد این نوشته رجوی و همپالگی هایش مهم است و نباید گم شود این مسئله اساسی است که:

اولا: مسئله مجاهدین و شخص رجوی چیزی است که در کشور عراق و در مرحله بعدی در کشور فرانسه و بی ربط به مسائل ایران در حال دنبال شدن و به نتیجه رسیدن است. فرافکنی های رجوی و این که بخواهد مسائل را به ایران متصل کند نمی تواند این واقعیت را کتمان نماید (رجوی و همپالگی هایش اگر قبول ندارند بگوید در ده سال اخیر چه عملی در قبال مسائل ایران بجز چاپ آگهی شامپو و استخدام هنرپیشه برای غش کرد جلوی مریم عضدانلو انجام داده اند؟!). بنده و دوستان دیگرمان هم اگر همانطور که رجوی مدعی است (و اتفاقا درست هم گرفته و البته یک دهه دیر تر از زمانی که باید می گرفت) که بدنبال کشیدنش به دادگاه و آزاد سازی اسرای فرقه هستیم، مشخص است که طبعا کارمان با کشورهای اروپایی و کشور عراق است که اتفاقا الان هم از یکی از همین سری سفرهای خاورمیانه ای ام باز می گردم و انشاالله گزارشش را بزودی خواهم نوشت. (آقای رجوی باز ذرع نکرده بریدی؟ صبر می کردی ببینی کجا بودم بعد اطلاعیه میدادی!!)

ثانیا: آنچه رجوی در فعالیت های احمقانه فرقه دنبال می کند این مسئله است که انگار کسی بدنبال برگرداندن نجات یافتگان از فرقه رجوی به ایران است. تا جایی که بنده از مقامات صلیب سرخ و دیگران دریافته ام چنین مسئله ای نه روی میز است و نه حتی ایران حاضر به گرفتن این افراد است (ممکن است یک بار هم که شده رجوی بگوید رژیم ایران چرا باید سه هزار آدم مریض و علیل با متوسط سن پنجاه سال را که تفاله استفاده شده توسط همه نیروهای ضد ایران و ایرانی بوده اند را بگیرد؟ غیر از این است که ترس رجوی از پخش شدن این بچه ها در کشورهای آزاد اروپایی است؟). تا جایی که می دانم حتی دو نفر هم که اخیرا خودشان خواستار بازگشت به ایران شده بودند را ماموران مرزی ایران از ترکیه قبول نکرده و باز گردانده اند (که این را هم گزارشش را خواهیم نوشت). همه فعالیت هایی که سازمان های حقوق بشری انجام می دهند در راستای نجات این افراد از عراق (که خود عراقی ها در آن تامین مناسب ندارند، چه رسد نفرات شناخته شده غیر عربی که مزدوری صدام را می کرده اند) و آوردنشان به کشورهای اروپایی و امریکای شمالی است. و تمام فعالیت های دژخیمان و سرکردگان فرقه تروریستی رجوی بدنبال بسته نگه داشتن بازداشتگاه مخوف اشرف و سنگ اندازی در رسیدن نجات یافتگان به اروپا است.

نکته آخر، یعنی همین فعالیت های حقوق بشری برای نجات قربانیان فرقه و رساندنشان به محلی امن در کشورهای اروپایی و امریکای شمالی همان لب مطلب است و همان پاشنه آشیل رجوی و دستگاه جور و جهل و جنایتش. والا کدام عقل سالم است که به دولت در حال خروج جورج بوش و تتمه نو محافظه کاران و لابی اسرائیل دخیل ببندد که یک کاری بکند که در این روزگار در بیابانهای عراق بمانند و کدام عقل سالم است که به جای کمک به کسی که حتی اگر همین الان هم در تهران نشسته باشد ولی خواستار کمک برای نجات افراد اسیر در اشرف باشد، به پر و پای کسانی بپیچد که چیزی بجز نجات بقایای قربانیان خواستار حدایی از فرقه را دنبال نمی کنند. البته رجوی از آنجایی که هر گونه کمک در جهت نجات اسرای محصور در فرقه را که ملک و مایملک خود میداند، معادل دشمنی با خدا (چه رسد به همکاری با حکومت ایران) میداند مختار است بنده و دوستانمان را دشمن اصلی خود و زن شریف!! اش بداند. و البته اگر جرم مخالفت با رجوی و پس مانده های صدام است است که همگی مفتخر و خوشوقتیم.

دوستان. ما امروز صدای شکستن استخوانهای جادوگری را می شنویم که خون اکراد و شیعیان عراقی را بر زمین ریخت، سربازان ایرانی در جبهه جنگ علیه صدام حسین را با گاز شیمیایی هدف قرار داد، زن و مرد رهگذر در شهر های مختلف ایران را با بمب و خمپاره به خاک کشید و حتی زنان و مردان امریکایی و اروپایی را کشت و یا به مسلخ فرستاد. شکستن استخوانهای بقایای فرقه رجوی و صدام و صدامیان بر تمامی معتقدین به حقوق انسان مبارک باد

واضح است. واکنشی که رجوی در این اطلاعیه عصبی اش نسبت به شخص من نشان می دهد چیزی جز عدم قبول حکم تاریخ در مورد خودش نیست. صدام هم تا پای چوبه اعدام همه را مسئول می دانست الا خودش را. این رسم مغز های علیل است. همانطور که همیشه گفته ام. اگر به شخص من یا دوستانم باشد واقعا اگر همه ما جمع می شدیم نمی توانستیم و نمی توانیم یک مغازه کوچک را ببندیم چه رسد به چنین به خاک کشیدن پوزه کسی که روزی مدعی “رهبری به سوی جامعه بی طبقه توحیدی” و هزار چیز دیگر بود.

بارها گفته ام و تکرار می کنم که این خاکی است که خود رجوی بر سر خود ریخت و مجازات اتودینامیک فساد و کشتار و قتل و غارتی که بخاطر منافع شخصی اش طی سه دهه انجام داده است. و البته بنده و دوستانمان هم مفتخریم و خدا را شکر می کنیم که نه تنها توانستیم خود را از زیر مهمیز این جزثومه فساد رها کنیم که توانستیم به قدر توانمان به دوستان دیگرمان هم کمک کنیم. یاد و خاطره قربانیان فرقه و دوستانی که از دست داده ایم گرامی باد. بخصوص زندانیان ابوغریب که جان خود را در سیاهچالهای “ودیعه های رجوی” از دست دادند و بخصوص کسانی که در کمپ بدنام اشرف توسط ایادی رجوی زیر شکنجه جان دادند ولی حاضربه قبول سروری صدام حسین و رجوی بر خود نشدند.

همین جا و در پایان اجازه بدهید به تمامی برگزار کنندگان و همچنین دوستانی که در برنامه پس فردای پاریس شرکت دارند تبریک گفته و با وجود این که شخصا نخواهم توانست حاضر باشم (نخیر آقای رجوی تهران نمیروم، در اروپا ملاقاتی از قبل تعیین شده که نمی توانم عوض کنم – و بله طرف ملاقات هم از امریکا آمده است و ملاقاتمان هم انشاالله منجر به اعزام پزشک برای معاینه زنانی خواهد شد که بدستور تو رحمشان را خارج کرده اند تا آرزوی مادر شدن را به گور ببرند) از همینجا آرزوی موفقیت برای تک تکشان بکنم. هر چه باشد اگر نبود بخاطر این جلسه ای که برگزار می کنند در راستای نجات الباقی اسرای کمپ منفور اشرف، احتمال یقین این اطلاعیه مسخره رجوی هم حداقل به این صورت منتشر نمی شد.

موفق باشید

مسعود خدابنده

لیدز انگلستان

نوزدهم نوامبر 2008

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا