دبیرخانه شورای ملی مقاومت در اطلاعیه ای در پاریس به تاریخ 2 دی 1387، اظهارات مشاور امنیت ملی دولت عراق مبنی بر بستن پادگان نظامی اشرف (معسکر الخالص) در این کشور و تحویل آن به ارتش عراق را " زمینه سازی برای جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت و نقض آشکار قوانین و کنوانسیونهای بین المللی" خوانده و اشاره نموده است که: " مقاومت ایران نسبت به افزایش این جنایتهای تروریستی و بوجود آمدن یک فاجعه انسانی در اشرف هشدار مىدهد"!
دبیرخانه شورای ملی مقاومت (ویترین غربی پسند سازمان مجاهدین خلق) مدعی شده است که: " حقوقدانان و پارلمانترها از سراسر جهان این اظهارات را نقض حقوق بنیادین و آزادیهای اساسی، نقض آشکار کنوانسیون چهارم ژنو، قانون بین المللی، قانون بشردوستانه بین المللی، کنوانسیون پناهندگی و کنوانسیون منع شکنجه و کلیه میثاقهای بین المللی اعلام کرده اند".
این اطلاعیه سپس در کمال وقاحت و پررویی که خاص رهبری یک فرقه تروریستی است می افزاید که: " بدون شک نقض این معاهدات، جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت محسوب میشود".
جالب ترین بخش این اطلاعیه " درخواست مقاومت ایران بر رعایت حقوق ساکنان اشرف در چارچوب معاهدات بین المللی" است که در منتهای دورویی و وارونه گویی مطرح میگردد.
در این اطلاعیه کمافی السابق و بر حسب معمول اظهارات مشاور امنیت ملی دولت عراق صرفا تلاشی برای راضی کردن " آخوندهای حاکم بر ایران" عنوان شده و دولت عراق بازیچه و آلت دست جمهوری اسلامی معرفی گردیده است.
بنیاد خانواده سحر از زبان خانواده های اسرای ذهنی و عینی در پادگان فرقه ای اشرف مایل است جهت تنویر افکار عمومی و کسانی که ممکن است با زبان طلبکارانه و وقیحانه فرقه تروریستی رجوی آشنایی کامل نداشته باشند سؤالاتی را خطاب به رهبری مجهول المکان این سازمان مطرح نماید و برای چندمین بار خواهان شنیدن پاسخی در این رابطه باشد.
1. آیا "حقوقدانان و پارلمانترها از سراسر جهان" نپرسیدند که چرا پدر و مادری که تاکنون 14 بار از کانادا به عراق آمده اند و مکررا به پادگان اشرف مراجعه کرده اند تا دخترشان که در سن 16 سالگی از کانادا اغفال و ربوده شده و به پادگان فرقه ای مربوطه برده شده است را ببینند و برای 15 دقیقه هم که شده بطور خصوصی و در خارج از پادگان و به دور از چشم مسئولین سازمان با جگرگوشه شان دیدار خانوادگی داشته باشند؟
2. آیا "حقوقدانان و پارلمانترها از سراسر جهان" در جریان هستند که وقتی تعداد 15 نفر از خانواده های اعضای گرفتار در پادگان اشرف در عراق در روز جمعه 16 آذر 1387 بدون همراهی احدی به غیر از خودشان به درب پادگان فرقه مراجعه کردند تا شاید دل مسئولین سنگ دل سازمان به رحم آید و اجازه دهند برای لحظاتی هم که شده عزیزان خود را ببینند با تهدید و ارعاب و فحاشی مسئولین مربوطه روبرو شدند و خانم عذرا علوی طالقانی (خواهر سوسن) در کمال بی رحمی در برابر چشمان حیرت زده آنان فریاد زد که: "خانواده ها بروند گم بشوند"؟
3. آیا "حقوقدانان و پارلمانترها از سراسر جهان" از آمار افراد سر به نیست و مفقود شده، خودکشی یا خودسوزی کرده، بیمار روانی شده، به قتل رسیده، ناقص العضو شده و… در پادگان اشرف جایی که هیچکس به غیر از رهبری سازمان کوچکترین کنترلی بر آن ندارد مطلع هستند؟
4. آیا "قوانین و معاهدات بین المللی" مغزشویی، استفاده غیر مجاز از تکنیکهای شناخته شده روانی برای کنترل ذهن، برقراری نشست های غیر انسانی عملیات جاری و غسل برای وارد کردن فشار روانی بر روی ناراضیان و منتقدین و خورد کردن جسم و ذهن و ضمیر آنان و همچنین استفاده از زندان و شکنجه برای سرکوب مخالفین را مجاز و قانونی میشناسد؟
5. آیا "قوانین و معاهدات بین المللی" حضور و دخالت یک گروه شبه نظامی خارجی که امنیت داخلی یک کشور را به خطر انداخته است را مطابق عرف روابط بین الملل میداند؟
6. آیا "قوانین و معاهدات بین المللی" این حق را برای دولت عراق قائل نیست که کنترل خود را بر تمامی اراضی تحت حاکمیت خود از جمله پادگان اشرف و ساکنان آن که در حال حاضر هیچ کس به غیر از رهبران سازمان بر آن اشراف و کنترل ندارد اعمال نماید؟
سازمان مجاهدین خلق و رهبری آن هر اندازه که بخواهند میتوانند سورنا را از سر گشاد آن بنوازند ولی بنیاد خانواده سحر ضمن تأیید مواضع بر حق دولت قانونی عراق نسبت به سازمان مجاهدین خلق و پادگان اشرف همچنان مصرانه خواهان موارد زیر است که تماما مورد تأیید کلیه معاهدات و کنوانسیون هایی است که در اطلاعیه شورای ملی مقاومت به آنها اشاره شده است و اتفاقا این سازمان مجاهدین خلق است که اساسی ترین و بنیادی ترین حقوق ساکنان اشرف را نقض نموده و اصلی ترین تهدید جان و روان آنان محسوب میشود. فاجعه انسانی در اشرف تهدیدی است که رهبران سازمان مکررا نسبت به آن هشدار داده اند و همگان میدانند که این هشدار در واقع زنگ خطر پایان هولناک یک فرقه مخرب مانند بسیاری از فرقه های دیگر در جهان در خصوص این پادگان است. بنابراین:
1. ساکنان پادگان فرقه ای اشرف می بایست امکان ارتباط آزاد و دیدار با خانواده های خود را در خارج از این پادگان و بدون واسطه سازمان و به میزان کافی داشته باشند.
2. ساکنان پادگان فرقه ای اشرف می بایست به تمامی امکانات ارتباطی از جمله پست، تلفن، موبایل، رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره، فیلم، روزنامه، مجله و کتاب دسترسی کامل و آزادانه داشته باشند.
3. ساکنان پادگان فرقه ای اشرف همچون تمامی ساکنان کشور عراق (اعم از عراقی یا خارجی)، کما اینکه زمین این پادگان همچون تمامی سرزمین این کشور، می بایست تحت نظام قوانین جمهوری عراق قرار گیرند.
4. به منظور جلوگیری از بروز یک فاجعه انسانی مانند بسیاری از فرقه های در حال سقوط باید رابطه هرمی و فرقه ای فرماندهان با اعضای سازمان قطع شده و نشست های غیر انسانی فشار روانی عملیات جاری و غسل که مغایر حقوق اولیه بشری است ملغی گردند.
5. با ساکنان پادگان فرقه ای اشرف می بایست به عنوان افراد و نه اعضای یک فرقه تروریستی و به صورت تک به تک برخورد شده و سرنوشت هر یک از آنان بر اساس تصمیم آزادانه خودشان و بدون واسطه سازمان تعیین گردد که یا خواهان بازگشت به ایران و یا رفتن به یک کشور ثالث هستند و یا میخواهند مانند هر شهروند عراقی و ملزم به قوانین عراق در این کشور زندگی کنند.
6. دولت عراق لازم است محلی را با امکانات لازم در نزدیکی پادگان فرقه ای اشرف برای کسانی که دیگر مایل نیستند در فرقه مربوطه اسیر باشند فراهم نماید و این موضوع را به اطلاع ساکنان آن نیز برساند. در این رابطه بنیاد خانواده سحر در عراق، انجمن نجات در ایران و ایران اینترلینک در انگلستان و تعدادی دیگر از سازمان های غیر دولتی در کشور های مختلف اروپائی و آمریکایی، اعمم از ایرانی و غیر ایرانی، آمادگی خود را برای ارائه هر گونه کمک فکری و مادی در این خصوص اعلام می نمایند.