چند روز دیگر 17 ژوئن فرا می رسد و بی شک دستگاه دروغ پرداز رجوی باز تلاش می کند با جعل واقعیات و تحریف وقایع باز هم نعل وارونه بزند و به زعم خود در عصر آگاهی توده ها و افکار عمومی جهانیان به حماسه سرایی در رابطه با این روز بپردازد ولی زهی خیال باطل که به یمن صدها شاهد عینی این جریان که بعد از سالها پرده عوام فریبی رجوی را دریده و به دنیای آزاد گام گذاشته اند و واقعیت های ناگفته و حقایق پشت پرده آن در موضع افکار عمومی جهانیان گذاشته شد، و بازهم بیشتر گذاشته خواهد شد.
اکنون بواسطه افشاگری این اعضای جداشده که خودشان سالها طعم تلخ عوام فریبی و جعل واقعیت را با پوست و گوشت خود لمس کرده اند. کوس رسوایی17 ژوئن و عوامل خیانتکار دست اندکار آن در هر کوی و برزن به صدا آمده است. در این روز مریم رجوی که خودش هم زمان با شروع تهاجم نظامی آمریکا به عراق هزاران رزمنده مجاهد را که در نوار مرزی از یک ماه قبل به امید اعلان فرمان پیشروی رئیس جمهور منتخب شورا در زیر سهمگین ترین بمباران های تاریخ تنها گذاشته و مخفیانه در فرانسه و در کنج عذلت سکنا گزیده بود توسط پلیس فرانسه دستگیر شد. با اعلام خبر دستگیری وی هزاران رزمنده مجاهد فهمیدند که مهر تابان انقلاب نه در عراق بلکه در فرانسه تشریف داشته اند و انتظار بی صبرانه آنها در نوار مرزی در حالت آماده باش برای شنیدن فرمان پیشروی و شروع عملیات به زعم رجوی فروغ 2 سرکاری بوده است.
در حالی که مریم رجوی بهمراه بیش از 40 نفر از مسئولین عالی رتبه فرقه رجوی مخفیانه از عراق خارج می شدند هزاران رزمنده بخت برگشته در هزاران کیلومتر از نوار مرزی و در بدترین شرایط آب و هوایی منتظر فرمان آغاز عملیات آزادی به اصطلاح ایران و جلوس مریم خانم بر تخت ریاست جمهوری بودند.
گرما و آفتاب کشنده نوار مرزی، تشنگی و گرسنگی طاقت فرسا و از همه بدتر بمبارانهای سهمگین هواپیماهای آمریکایی روزگارشان را سیاه کرده بود. با بمباران هر نفر و هر سنگر دهها انسان بی گناه که قربانی ساده لوحی و اعتماد به رهبرشان و از جمله مریم خانم شده بودند، در آتش سوخته و جزغاله می شدند. دهها نفر در تانکها و نفربرها مورد اصابت راکتها و موشک های هوایی آمریکاییها قرار گرفته و گوشت و پوست آنها به دیوارهای داخل نفربرها چسبید و خون کف تانکها و خودروها را رنگین می کرد.
در اوج بمبارانها تنها سوال این قربانیان که لحظه ای بعد بدون اینکه جوابی بگیرند در آتش جزغاله شده و به دور از عزیزانشان چشم از جهان فرو می بستند این بود که پس چه موقع فرمان پیشروی از طرف مریم صادر می شود؟ غافل از اینکه در هزاران کیلومتر آن طرف تر یعنی در پاریس مریم به اتفاق نزدیکترین سرسپردگانش مشغول به جیب زدن هزاران دلاری هستند که بهای خوش خدمتی و جاسوسی برای دیکتاتور عراق بر علیه عالی ترین منافع مردم ایران است. که بخشی از آن بعد از سقوط صدام جنایتکار بصورت فیلم در معرض دیدگان افکار عمومی جهانیان قرار گرفت.
17 ژوئن از همین نقطه آغاز شد: جزغاله شدن هزاران رزمنده بخت برگشته مجاهد در نوار مرزی ایران در عراق و همزمان فرار جانشین فرماندهی کل و عزیمت تاریخ ساز به جوار رود سن در فرانسه. آری تاریخ را نمی شود تحریف کرد و اذهان توده های سازمانی را هم نمی شود برای همیشه فریب داد نقطه آغاز 17 ژوئن فرار مریم رجوی از عراق و خیانت به هزاران رزمنده بود.
از فردای اعلام خبر دستگیری مریم رجوی، مسئولین سازمان تلاش می کردند که مانع از پخش خبر در قرارگاه اشرف شوند به نحوی خبر را بی اهمیت و یا تکذیب می کردند. ولی مدتی بعد خبر رسماَ اعلام شد. به رسم همیشه نشستها شروع شد و آه و فغان مسئولین بلند شده بود که چرا رزمنده های بی غیرت دست روی دست گذاشته و ساکت ننشسته اند. آنان علناَ می گفتند بروید غیرت را از هواداران پ.ک.ک یاد بگیرید که در خیابانها دست به خودسوزی می زنند. بعد از خاتمه نشستها مسئولین افراد را ترغیب به ثبت نام و اعلام آمادگی برای خودسوزی می کردند. بطوری که دهها نفر در قرارگاه اشرف در انتظار دستور مسئولین برای آتش کشیدن خود بودند. خبر آتش زدن اعضاء در اروپا که همگی از نفراتی بودند که قبلا در اشرف ساکن بودند در اوج حماسه سرایی در اشرف بهمراه فیلم های آن پخش می شد.
چند روز بعد قرار شد که مراسمی با حضور خبرنگاران خارجی در میدان موسوم به اشرف قرارگاه برگزار شود و در این مراسم تعدادی که از قبل توجیه و مشخص شده بودند در حضور خبرنگاران خود را به آتش بکشند ولی بعد از اینکه خودسوزی در پاریس با اعلام انزجار افکار عمومی و سازمانهای حقوق بشری مواجه شد و عملکرد این کار به مثابه عملیات تروریستی تقبیح گردید برنامه خودسوزی در قرارگاه اشرف نیز منتفی گردید. اما اوج دنائت و بی شرمی رجوی در نقطه ای بود که بعد از محکومیت اقدام خودسوزی هواداران توسط سازمانهای حقوق بشری اعلام کردند که محمل خودسوزی بصورت خودجوش و بدون اطلاع قبلی مسئولین سازمان بود. در حالی که دقیقاَ این محمل بدنبال خطی بود که از خود شخص مسعود رجوی داده شد. مسئولیت ابلاغ و توجیه مسئولین برای پیش بردن این خط بر عهده بهنوش سپهری (نسرین) بود. آری جنایتکارانی که خودشان اعضای سازمان را ترغیب به محمل خودسوزی برای تحت فشار قرار دادن دولت فرانسه بمنظور آزادی مریم رجوی کرده بودند به محض اینکه با محکومیت افکار عمومی جهانیان روبرو شدند خود قربانیان را مقصر جلوه داد و در حقیقت در موضع اتهام تروریستی قرار دادند. این چنین بود که برگ دیگری از بی شرمی دست اندرکاران حماسه سراسر جنایت و دنائت 17 ژوئن رقم خورد و قربانیان یکبار دیگر قربانی شدند.
بی شک امسال 17 ژوئن در افکار عمومی جهانیان به گونه دیگری رقم خواهد خورد و صدها عضو جداشده از این فرقه جهنمی و عوام فریب در سراسر جهان افشاگری های بی امان و خستگی ناپذیر این قربانیان رجوی که بعد از سالیان طعم شیرین آزادی و زندگی در جهان آزاد را چشیده اند و خون دهها قربانی که بر اثر بمباران های هوایی آمریکایی بر بیانهای خشک و لم یزرع نوار مرزی ریخته شد با اجساد سوخته قربانیان 17 ژوئن در هم آمیخته خواهد شد و این چنین واقعیت های نا گفته 17 ژوئن بر همگان عیان می گردد و در این صورت است که می توان با افتخار گفت 17 ژوئن روز افشای جنایت مریم و مسعود رجوی گرامی باد. علی اکرامی