پس از اشغال عراق توسط نیروهای چند ملیتی به ریاست امریکا و خلعیت از حکومت صدام حسین فصل جدیدی در زندگی عراقیان بوجود آمد و با اعدام صدام حسین دیکتاتور پیشین عراق میرفت که هم چیز بخوبی و خوشی برای مردم عراق رقم بخورد و دوران جدیدی خالی از خشونت و تروریسم را تجربه کنند و این امید را در دل داشتند که کلیه تروریست ها به پای میز محاکمه کشیده شوند و حقوق از دست رفته شان به آنها برگردد خصوصاً تمام آن حقوقی که حول فعالیت های غیرقانونی فرقه مجاهدین در عراق و زیر سایه حکومت صدام وجود داشت اما خیلی زود این امیدها به یاس تبدیل شد چرا که اشغالگران جدید در نهان و آشکار به مدد آنها می آمدند و در هر وانفسایی که مردم و دولت برآمده از رای مردم عراق آنها را گیر می انداختند و قصد داشتند که آنها را به پای میز محاکمه بکشانند، به کمک آنها می شتافتند و سراسیمه خود را به آنها رسانده و دستشان را به بهانه حقوق بشر و کنوانسیون های مختلف ژنو می گرفتند و از چنگال عدالت فراری می دادند البته این کمک ها هیچگاه بی پاسخ نمی ماند و بلافاصله با کمک های اطلاعاتی حول چند موضوع کلیشه ای مورد پسند غرب جواب داده می شد و این چرخه تا به امروز همچنان ادامه داشته و دارد.
نتیجه اینکه بحران ها در عراق و خشونت در کشور اشغال شده هر روز بیشتر و بیشتر گشته و کل فضای سیاسی عراق را آلوده کرده است. دخالت های این فرقه تروریستی که دست شان در خون مردم ایران و عراق به تناسب آلوده است بر هیچ مرجع ذی صلاحی پوشیده نبوده و نیست لیکن به دلیل همان کمک های بی دریغ گویی که نوعی مصنویت سیاسی پیدا کرده و هر کاری که در این مدت خواسته انجام داده اند و جمعیت های مختلف عراقی و سازمان های سیاسی آنها را به جان هم انداخته و تلاش کرده اند تا آنجا که می توانند آب را آنقدر گل آلود کنند تا بتوانند ماهی های بزرگ مورد دلخواه خود را به تور بکشند وشکار کنند.
و در آخرین تلاش های خود در حال حاضر روی انتخابات پارلمانی عراق تمرکز پیدا کرده اند تا بلکه بتوانند روی آن تأثیر دلخواه خود را بگذارند از این رو برای دسته ای از آنها که تا دیروز و در حکومت صدام یار و رفیق بودند به دلیل تشکیل جبهه و جناح حتی جشن می گیرند و احتمالا شیرینی و شربت هم پخش می کنند و تا آنجا که توان دارند به گره های موجود سیاسی در فضای سیاسی عراق می دمند تا آتش اختلاف را هرچه بیتشر شعله ور کنند و زبانه های آنرا به آسمان ببرند تا همه چیز را با هم بسوزانند.
به این خاطر تا این دژ اختلاف افکنی و ایجاد تفرقه، بین جوامع عراقی پابرجاست، عراقیان رنگ آرامش نخواهند دید، مگر عزم جزم کنند و قرارگاه را با تمام اهل و ایالش به بیرون عراق بفرستند و این چشمه بحران را دست کم به بیرون عراق منتقل کنند و خود را از آن رهایی ببخشند.
هیچ راه حلی با بودن این قرارگاه در عراق به سمت وحدت و سلامت و آرامش ختم نخواهد شد بلکه به بحران بیشتر و پیچیدگی بیشتر در فضای سیاسی فعلی عراق منجر خواهد شد. حال که سرکردگان قرارگاه یا اردوگاه یا کمپ و یا هر اسمی که دارد، پذیرفته اند که از عراق بروند نباید معطل کرد کلیه سازمان های بین المللی ذی ربط بایستی خیلی سریع شرایط را برای خروج کامل این افراد فراهم کنند و آرامش را به مردم و دولت عراق باز بیاورند و بحران های موجود را یکبار برای همیشه پایانی خوش ببخشند تا بلکه فرصتی پدید آید و فشار بر اعضاء کاهش یابد و بتوانند خارج از قالب فرقه رجوی خود را از اسارت ذهنی و جسمی رهایی دهند و به عاقبت خویش بیندیشند و تروریستها و جنایتکاران را تنها بگذارند.