فرقه های تروریستی با هدف قرار دادن انسانهای بی گناه همواره نقطه های سیاهی را در تاریخ بشر به جا نهاده اند. تروریسم، این پدیده شوم و خانمان سوز،نتیجه ی تفکری است که در صدد نابودی نوع بشر به هر شیوه ی ضد اخلاقی و ضد انسانی است.روش این منطق کوته فکرانه چنین است که تروریستها با شعار تمدن نوین به خراب کردن تمام آثار گذشته آغاز می پردازند تا تمدن نوین و دلخواه خود را بر آن خرابه بنا کنند، اما آنچه با موفقیت به پایان می رسد تنها خراب کردن است.تروریسم علی رغم آنکه ضربات جبران ناپذیری را به جامعه و توسعه آن وارد می سازد به دو صورت قربانی می گیرد که اولین قربانیان آن اعضای گروه های تروریستی هستند که با کور دلی وتهی مغزی دست به چنین اقداماتی می زنند و دومین قربانی آن آسیب دیدگان و بازماندگان این عملیات ها می باشند. با وجود تصویب ده ها کنوانسیون بین المللی و منطقه ای مبنی بر محکومیت عملیات های تروریستی و لزوم برخورد با عاملان آن، خانواده های 16000 قربانی ترور در ایران هنوز نقطه های مبهم بسیاری در برخورد قدرت های غربی با سران گروه های تروریستی خصوصا مجاهدین خلق می بینند. براستی چگونه با وجود ادعای مجاهدین مبنی بر ترور 12000 تن از فرزندان این مرز و بوم، آنها می توانند به راحتی به کشورهای اروپایی سفر کنند؟ چگونه است که نهادهای حقوق بشری بر نقض حقوق بشر در دور افتاده ترین نقاط آمریکای لاتین و آفریقا تاکید می کنند ولی پایمال شدن خون هزاران ایرانی توسط متحد استراتژیک صدام را نمی بینند؟ براستی معیارهای دوگانه برخی کشورها تا کجا می تواند پیش برود که یک سازمان تروریستی که اعضای خود را همچون بردگان در بند کشیده است و نمی تواند از گذشته ی سیاه خود فاصله بگیرد تحت عنوان سازمان های آزادی خواهی در اروپا به فعالیت بپردازد؟ بر هیچ کس پوشیده نیست که مجاهدین در عراق نیز شمار زیادی از کردها و شیعیان را به پاس قدردانی از لطف صدام قتل عام کرده اند. تاریخ بشر اما، چگونه می تواند جنایت آنها در برابر پیدا شدن اجساد کویتی ها در پایگاه نظامی اشرف،قتل مستشاران آمریکایی در ایران پیش از انقلاب،خودسوزی اعضاء رده پایین آن برای سران خود در مقابل پارلمان فرانسه و هزاران سند رسوایی دیگر را به دست فراموشی بسپارد؟ اما براستی تقسیم تروریسم به خوب و بد توسط غرب، نتیجه ای جز مشروعیت بخشی به اقدامات تروریستی در بر داشته است؟ استفاده ابزاری از گروه های تروریستی شاید در کوتاه مدت به سود قدرت ها باشد ولی بدون شک در بلند مدت گریبانگیر آنها نیز خواهد شد. از طرفی ایستادگی در برابر تروریسم نیز نمی تواند به سرعت و چکشی باشد بلکه نیازمند روشنگری، برنامه ریزی و تدوین یک استراتژی ملی برای دوره های طولانی مدت است که این امر تلاش همه جانبه ملی و بین المللی را می طلبد چرا که تروریسم امروز، تهدیدی مشترک برای تمام کشورهای منطقه و جهان محسوب می شود. خانواده های قربانیان عملیات های تروریستی ضمن محکوم کردن هر اقدامی که توجیه گر اعمال وقیحانه تروریست ها باشد، مصرانه خواستار توجه عراق، فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی به مفاد قطعنامه 1373 شورای امنیت می باشند.خانواده های قربانیان، ضمن هشدار نسبت به عواقب پذیرش تروریست ها در دیگر سرزمین ها،خواهان رسیدگی به جنایات مجاهدین و بقیه فرقه های تروریستی و محاکمه ی سران آنها در دادگاه های بین المللی هستند.