مجاهد و خواننده

در طول تاریخ شاهد تغییر و تحولات فراوانی در بین گروهای سیاسی ایران بوده ایم و این تحولات بستگی به شرایط و اوضاع و احوال مردم و جامعه داشته که حتی باعث شده بعضی از گروها به خاطر دگرگونی اجتماعی و یا سیاست درست یا غلط ایران انشعاب بدهند و یا ریزش کنند. نمونه اش پیکار و یا کومله و چریکهای فدایی خلق بوده درون مجاهدین هم از خیلی وقت پیش بیشتر از جریانهای دیگر انشعاب داده و تا کنون هم ادامه دارد. منتها از انجاییکه مجاهدین تعدادی از مردم صادق را توسط وعده های دروغ در یک محلی در بیابانهای سوزان عراق بنام اشرف استثمار کرده اند تبلیغات منحرف و دروغ انها باعث شده که نشان بدهند انها هیچ نوع منتقدی از درون خود ندارند و این افرادیکه انها را کنار گذاشته اند مزدوران جمهوری اسلامی هستند. همانطور که شاهد بودید اقای رجوی انتخابات را بایکوت کرد و عکسها و فیلمهایی هم از روز انتخابات که نشانگر عدم حضور مردم بود در برنامه تلویزیونی خودشان نشان دادند که بعدا این فیلمها خلاف آن چیزی بود که از مردممان دیدیم که حضور گسترده انها در انتخابات بود. و چیزیکه بسیار خنده دارتر کرد وضعیت اقای رجوی را که خواست اقای موسوی او را به نوکری بپذیرد وقتیکه عکس العمل اقای موسوی را دید که نوکر نمیخواهد تیر اقای مسعود رجوی به سنگ خورد و اینبار دستش را به التماس به طرف اقای رضا پهلوی دراز کرد که او هم بسیار مودبانه خواهش ایشان را نشنیده گرفت. انها بخوبی میدانند اگر امروز به اقای رجوی بله گفتند و فردا به خاطر نداشتن فکر همسو به خاطر تحولات اجتماعی به ایشان نه بگویند مزدور و یا جاسوس نامیده خواهند شد. موضوعی که حالا من میخواهم به ان اشاره کنم فیلم هایی است از کنسرتهای قدیمی مرحوم خانم هایده که در سایت های این جریان قرار می گیرد. از بعضی از خوانندگان عزیز خواهش میکنم کمی فکر کنید از کجا تا کجا اینها پیش رفته اند؟ مگر اینها مجاهد نیستند؟ این روسری سرتان چیست و از طرف دیگر رقص و پایکوبی انهم برای خارج ار اشرف. راستی چه کسی را میخواهید گول بزنید؟ تا انجا که من میدانم مفهوم خواننده کسی است که میخواند و شادی می آورد و در روح انسان تاثیر مثبت میگذارد و مجاهد کسی است که در راه خدا جهاد میکند برای بدست اوردن حق مظلوم از ظالم. اصولا مجاهد دنبال قدرت نیست و تنها خدا را قادر و قدرتمند میداند. واقعا این دیگر چه صیغه ای است که فیلم خانم هایده را در سایت خود قرار داده اید؟ نه مرحوم خانم هایده علاقه به فکر و اندیشه شما داشت و نه گروه خونی شما به این خانم نزدیکی داشت…شما که ضد شاه بودید و این خوانندگان عشق زیادی به شاه داشتند و دارند. شما که میدانید این خانم چشم از جهان بسته و خواهر ایشان هم در کنار او ارمیده، چطور شده شروع به پخش برنامه های انها میکنید حتما به لابی های خود میخواهید بقبولانید که شما نه دشمن موسیقی هستید و نه مخالف ازادی. اصلا شما مفهوم ازادی را میفهمید؟ یادم میاد در اون شش ماهی که به انجا توسط همسرم رفته بودم که طلاق بگیرم فیلمی قرار بود که از تلویزیون کرکوک پخش شود. انها می دانستند که این فیلم در رابطه با چه موضوعی است ولی به ما نمی گفتند که سورپرایز شود. همه ما را جمع کردند از بزرگ تا کوچک و از ما خواستند که سکوت را رعایت کنیم. یکی از مسولین زن وارد شد و نگاهی به ساعتش انداخت و گفت ۵ دقیقه دیگر فیلم شروع میشود او رفت و تلویزیون را روشن کرد صحنه اول مربوط میشد به صدام حسین و خانمی نسبتا چاق با لباس ارتشی که مقابل او میرقصید توی این صحنه فیلمبردار از چهره صدام حسین بیشتر فیلمبرداری میکرد. صدام لبخندی بر لب داشت و یک لحظه رقصنده را دید از انجایی که این زن زیاد طناز نبود صدام دوست نداشت او را ببیند و مشغول صحبت با اطرافیانش شد بعد از اخبار کوتاه فیلم لاجوردی را نشان دادند که مشغول حرف زدن با چند نفر بود و از مجاهدین هم بد گویی میکرد فیلم که تمام شد یک برنامه کارتن شروع شد جمعی رفتند و بعضی از بچه های کوچک خواستند کارتن را ببینند که مسئول قبول کرد من هم به خاطر بچه ام نشستم که کارتن را ببیند بعد از اینکه کارتن تمام شد تلویزیون اهنگهای ایرانی پخش کرد از جمله اهنگی از زنده یاد خانم هایده بود که مسئول تلویزیون بلافاصله امد و تلویزیون را خاموش کرد و نیم چه نگاه انتقادی هم به من کرد. بعد از اینکه من از انجا بیرون امدم شنیدم که مجاهدین بعد از شکست فروغ جاویدان روششان را برای جمع اوری نیرو عوض کرده اند و میخواهند از طریق خواننده ها طرفداران انها را جمع اوری کنند که شاید بتوانند فروغ جاویدان ۲ را انجام بدهند که متاسفانه بعضی از خواننده ها بخاطر نزدیک شدن به مجاهدین طرفداران خودشان را از دست دادن دو بعضی ها هم وقتیکه متوجه ماهیت این جریان تو خالی شدند بیرون امدند و حتی پاس و پولشان هم دزدیده شد مثل زنده یاد خانم الهه. به نظر من الان مجاهدین برای دلگرمی لابی های خود دست به کارهایی میزنند که مرغ پخته هم خنده اش میگیرد. خانم حضرت مریم!! مردم ایران خودشان برای سرنوشت خودشان تصمیم میگیرند و اگر فرستاده ای دیکته شده بیاید عاقبتش صدام جان می شود که با هشتاد و دو قصر بیجان می شود. الهه قوام پور

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا