بیش از دو ماه است خانواده ها در درب ورودی اسارتگاه اشرف خواستار ملاقات و دیدار با بستگان شان هستند. اما سران مجاهدین همچنان به جای بررسی و پذیرش خواسته ی قانونی و مشروع خانواده ها، طبق روال معمول در سایت های وابسته به فرقه ی مجاهدین و اعلامیه های سراسر فریب و دروغ سعی در کتمان حقایق و آنچه که اتفاق می افتد، دارند. در مورخه ی 19/2/1389 در سایت مجاهدین و ایران افشاگر مقاله ای تحت عنوان " شکست توطئه آخوندها، علیه مجاهدان اشرف و سازمان مجاهدین خلق ایران " درج شده است که در آن رهبران مجاهدین با تحریف واقعیت ها به جای پاسخگویی به خواسته و مطالبات مشروع و قانونی خانواده ها سعی در فرافکنی و لاپوشانی مسائل و موضوعاتی دارند که سرانجام و ناگزیر بایستی بدان پاسخ گویند. سران مجاهدین در مواجه شدن با حضور مستمر و شجاعانه ی خانواده ها حالت انفعالی به خود گرفته و برای طرح دیدگاههای خویش از چنین ادبیاتی استفاده می کنند:… " ناظران آگاه، هدف از برگزارى این قبیل همایشها را روحیه دادن به مزدوران وارفته اطلاعات آخوندى و حاکى از ناکامى توطئه ها و تشبثاتش رژیم علیه مجاهدین می دانند. به خصوص که زوزههاى 80 روزه مزدوران اعزامى در ورودى اشرف، جزفضیحت و نفرت فزاینده درمیان ایرانیان آزاده و درمیان مردم عراق و درسطح بینالمللى نتیجهیى نداشته است… " ادبیات لمپنی و پرخاشگرانه ی سران فرقه ی تروریستی مجاهدین در مقاله ی مذکور بوضوح حکایت تلخ و درخوری ست از ماهیت کسانی که ادعای مبارزه برای تحقق آزادی و عدالت را دارند و اینکه دارودسته ی تروریست رجوی حتی حاضر نیستند در رویارویی، طرح مسئله و بیان مواضع در سطوح افکار عمومی به پرنسیب های اخلاقی حداقلی نیز تکیه کنند.
آنان با سبک و سیاق معمول خویش در رفتار و گفتار به فریب کاری می پردازند و با خشونت واکنش نشان میدهند. در چنین حالت یعنی با بررسی واکنش های بیمارگونه ی سران مجاهدین می توان نکات مهم و اساسی را در تحلیل و واکاوی ماهیت رفتاری آنان دریافت. آنان افرادی نیستند که به اخلاق مدنی باور دارند، مولفه ها و انگاره های سیر تفکر در دنیای مدرن " عقلانیت انتقادی " را بر نمی تابند و با تکیه ی باسمه ای به ارزش های ایدئولوِژیک و کسب قدرت، سیستمی را طرح ریزی کرده اند که به تمامیت خواهی از آن تعبیر می گردد. در چنین وضعیتی سران مجاهدین زمینه و شرایط دیالوگ سازنده را از دست داده اند.آنان خانواده های کادرهای تشکیلاتی فرقه ی مجاهدین را که صرفا بر اساس پاسخگوئی به عمیق ترین علائق و احساسات خانوادگی به دیدار فرزندان و بستگانشان به درب ورودی اشرف آمده اند دشمن و خائن قلمداد می کنند و در واقع هر کس را که همانند آنان نمی اندیشند ناچیز می شمارند و یا طرد و انکار می کنند.
این امر مشهود سناریویی تلخ و گزنده است که بایستی بدان اذعان نمود.دارودسته ی رجوی متعلق به عصر تحولات دموکراتیک نیستند آنان همچنان مرده ریگ های کهن را پاس می دارند و لذا جایی در دنیای مدرن نخواهند داشت. فروپاشی و ریزش نیروهای و کادرهای تشکیلاتی تحت اسارت در اشرف امر ناگزیری ست. چنانکه در طی مدت حضور خانواده ها در درب ورودی اشرف و فریاد روشنگرانه ی آنها تعدادی از نیروهای مجاهدین با فرار از دنیای تنگ و تاریک مجاهدین به خانواده ها پیوسته اند و این روند امید بخش همچنان ادامه خواهد داشت زیرا زندگی ادامه دارد و هرگز سران بیمار ذهن مجاهدین نخواهند توانست مانع درخشش آفتاب زندگی گردند. آرش رضایی