حتماً مکرر در مکرر این ضرب المثل زیبای فارسی را شنیده اید. این ضرب المثل گوشه و کنایه به اشخاص یا گروههایی است که در ظاهر چیز دیگری از خود نشان میدهند ولی در باطن کار خودشان را میکنند.
نمونه بارز آن در دوران حاضر همین فرقه رجوی است. این فرقه بدنبال اشغال خاک عراق توسط قوای چند ملیتی به رهبری آمریکا و بدنبال سرنگونی دولت صدام حسین برای اینکه بتواند خودش را حفظ کند بلافاصله رنگ عوض کرد و تمام شعارهای جنگ مسلحانه و ارتش آزادیبخش و قرارگاه نظامی و فرمان تسلیح و اصل حداکثر تهاجم و غیره و غیره و غیره را یک شبه به کناری هل داد و در پستو یا گنجه ای در کنج قرارگاه اشرف پنهان کرد.
از فرادی اشغال و تحویل ظاهری سلاحهای بزرگ و کوچ و خلع سلاح به طرفه العینی قرارگاه نظامی به شهر اشرف تغییر نام داد و برای چاشنی در مراسم جمعی در قرارگاه سابق و شهر جدید الظهور همه موظف شدند کراوات هم بزنند، بالاخره اینطوری غرب پسندتر بود وبه مزاق فرنگی ها بهتر خوش میامد.
به طرفه العینی تمام وجوه ظاهری و اشکال مختلف مبارزه مسلحانه به فرم های سیاسی و دیپلماسی و حقوق بشر و تبلیغات و مبارزه مسالمت آمیز در ظاهر تغییر شکل داد. البته و صد البته فراموش نمی کنیم که برخی اعضای شورای به اصطلاح مقاومت در سالهای قبل مثل احزاب کردی به دلیل همین انتخاب اشکال سیاسی مبارزه و مذاکره از لیست شورا و عضویت در آن خط خورده بودند اما الان برای خود فرقه رجوی ظاهراً اشکالی نداشته است.
از همان فردای خلع سلاح خیلی از افراد آگاه و روشنبین و مطلع به امور فرقه مکرر در مکرر تذکر دادند که این حرکات تبلیغاتی و تاکتیکی است و صرف حفظ قرارگاه اشرف بعنوان مرکز اصلی و نظامی فرقه بیانگر حفظ و تاکید بر همان استراتژی خشونت طلبانه و تروریسم است و فعلاً برای حفظ وضع ظاهر برخی سلاحها را تحویل داده اند ولی آنطور که باید و شاید این روشنگری ها جدی گرفته نشد تا برخی اعمال مشکوک در عراق صورت گرفت و ردپای فرقه رجوی در آن پیدا شد ولی باز دست هایی از جنس اشغالگری به کمک فرقه آمده و نگذاشتند پرونده ها سیر طبیعی خودش را به لحاظ قانونی طی کند و به سرچشمه تروریسم پرداخته شود.
کاملاً روشن بود که این اعمال از کمپ اشرف فرماندهی و تغذیه می شود. این مسئله یکبار دیگر در جریان بحرانهای پیرامون انتخابات ریاست جمهوری سال هشتاد و هشت در تهران و برخی شهرستانها تکرار شد. ولی هر بار فرقه با ترفندهای سیاسی از زیر بار مسئولیت آن طفره میرفت. ولی در این روزها که سالگرد همان اعتشاشات و بحران هاست فرقه رجوی خوابهای مستقیم تری دیده و یکراست یک تجهیزات تروریستی برداشته آورده وسط تهران.
کاملاً روشن است که این از تاکتیک های تروریستی فرقه رجوی است که در سالیان گذشته بارها و بارها آنرا بکار میگرفته و علناً هم اطلاعیه آنرا صادر میکرده است.
کشف این سلاح در تهران بخوبی ثابت میکند که فرقه رجوی قادر نیست از خشونت و تروریسم فاصله بگیرد چه برسد به اینکه آنرا ترک کند. بخوبی ثابت میشود که فرقه رجوی از تبلیغ مبارزه مسالمت آمیز صرفاً برای فریب افکار عمومی استفاده میکرده و هدفی جز بلوا و آشوب و بکارگیری خشونت و تروریسم ندارد. و بخوبی ثابت میشود که بیرون آوردن این گروه از لیست گروههای تروریستی چقدر غلط بوده و چقدر این فرقه را در بکارگیری خشونت تشویق کرده و راه را برایش باز کرده است.
حال باید قسم مبارزه مسالمت آمیز و نداشتن سلاح را باور کنیم یا این تجهیزات وسط شهر تهران را.