روشنگری خانم بتول سلطانی درباره فساد و استثمار جنسی در درون فرقه مجاهدین پرده از فساد و انحطاط این فرقه برداشت و دست مسعود رجوی تئوریسین این ایدئولوژی منحط را بیش از بیش رو کرد. ابعاد جنایت و اوج تزویر و ریا آنچنان عمیق است که به سادگی قابل هضم نیست. مسعود رجوی که بیش از سه دهه رهبری این جریان منحط را به عهده دارد با تئوریزه کردن هدف توجیه کننده وسیله؛ تمامی مرزهای ضد انسانی را در نوردیده است.
تا کنون اعضایی که از این فرقه جداشده و دست به افشاگری زده اند، از وطن فروشی ؛ قتل و شکنجه ؛ جاسوسی و همکاری با سازمانهای اطلاعاتی پرده برداشته اند اما آنچه تا کنون جای سوال باقی می گذاشت این بود که با چه اندیشه و ایدئولوژی می توان اینگونه تمامی ارزشها و حرمتهای انسانی و اجتماعی را لگد مال کرد و پای بند هیچگونه اخلاق و اصولی نبود.
روشنگری اخیر خانم بتول سلطانی و پرده برداشتن از آنچه تحت نام انقلاب ایدئولوژی سالیان توسط مریم و مسعود رجوی به عنوان پایه و زیر بنای اصلی این فرقه مورد تبلیغ قرار گرفته شاید پاسخ اصلی به این سوال باشد.
حوداث دهه 60 و به کشتن دادن هزاران هوادار بیگناه توسط رجوی و فرار وی از کشور، پرواز به عراق و همکاری با صدام، قتل و شکنجه اعضای ناراضی همه و همه از ذهن بیمار رهبری نشات میگیرد که اینگونه دچار انحطاط و فساد اخلاقی است.
بعد از افشاگری خانم بتول سلطانی باید به جریانات مذهبی که در سال 58 با نامه سرگشاده خواستار حذف مسعود رجوی ازلیست کاندیداهای ریاست جمهوری شده بودند حق داد. چرا که اکثر امضا کنندگان این نامه از هم بندان زندان مسعود رجوی بودند که به خوبی از انحراف این رهبر خود ساخته خبر داشته و در نامه ذکر شده دقیقا به انحراف وی اشاره کرده اند.
تا کنون تعدادی از مسئولین رده بالا از فرقه مجاهدین جدا شده اند و مطمئنا همگی از نزدیک شاهد جنایات و خیانتهای زیادی توسط رجوی ها بوده اند که متاسفانه تنها به نوشتن مقالات تحلیلی بسنده کرده اند و لیکن آنچه خانم بتول سلطانی را متمایز می کند شهامت و مسئولیت پذیری در قبال افشای حقایقی است که در اندرونی رهبر این فرقه رخ داده است.
تهدیدهای اخیر فرقه رجوی علیه خانم بتول سلطانی نشان از این دارد که خانم سلطانی با روشنگری های خود ؛ قلب این فرقه منحط را نشانه رفته است و اینگونه است که رجوی ها دیگر سکوت را جایز ندانسته و برای خاموش کردن صدای خانم سلطانی دست به تهدید و ارعاب می زنند.
در پایان جا دارد از خانم بتول سلطانی به دلیل شهامت و عمق مسئولیت پذیریشان تشکر کرد که با افشاگری خود؛ چهره واقعی رجوی، این رهبر دروغین را هر چه بیشتر برای تاریخ و نسل های آینده آشکار می نمایند.