با نزدیک شدن ایام سوگواری 19 رمضان می بینیم که شیعه اولین امام خود را در این فتنه از دست می دهد. آنان که جرات رویارویی و جنگیدن در مقابل وی را نداشتند خائنانه در کمین وی ایستادند تا با تیغ زهر آگین خود این رسم پلید را در مخالفت بدعت گذارند و اکنون با گذشت هزار و اندی سال که از آن واقعه می گذرد ما هر روز شاهد این هستیم که سخائف چگونه بار خود را در این روزگار می بندند. در اینجا جا دارد تا به طور مختصر درباره رسم سازمان و به رسمیت شناختن این نوع حذف فیزیکی سخن به عمل بیاوریم و ابتدا سئوالم را با این شروع می کنم که اگر ترور مشروعیتی اسلامی داشت چرا باید خلیفه مسلمانان خود قربانی شود؟ البته این بی دلیل نیست که همیشه انسانها بایستی با طیفی که کاملا در برابر آنها قرار دارد از بین برود یا با ایدئولوژی که در مقابل قرار دارد باید قربانی شود حالا کاری به خوب و بدش نداریم ولی اگر ما به لحاظ واقعی امام علی را خیر و ابن ملجم را شر بگیریم خواهیم دید که قاعدتا این طرز فکر یعنی ترور باید آن سر طیف و در مقابل اسلام قرار داشته باشد. لا اقل ما در هیچکدام از امامان شیعه که در اقلیت هم بودند و هم در حاکمیت نبودند و هم هیچ گاه آغاز گر جنگی نبودند در می یابیم که اسلام در واقع قربانی این نوع برخوردهاست. کدام امام را سراغ دارید که فتوای چنین کاری را داده باشد؟ یا کدام پیغمبر آنرا به رسمیت شناخته؟ پس می بینیم که هیچکدام.
در دنیای کنونی نیز هیچکدام از دولت ها و ملتهای متمدن و دارای دین و مذهب چنین کاری را درست نمی دانند و در تمامی قوانین قضایی این کار دارای حکمی مشخص و جزا است. اما چرا سازمان که خود را سازمانی مذهبی می داند و آیه ای نیز در بالای سر آرم سازمان قرار داده این کار را به طور دائم از بدو تاسیسش به رسمیت شناخته و آنرا مستمرا به اجرا در آورده است؟ آیا انگیزه سیاسی پشت قضایا بوده و یا ایدئولوژی انحرافی بر آن حاکم بوده است؟ اگر خواستگاه رهبری مجاهدین یعنی رجوی را نگاه کنیم با توجه به شخصیت این فرد متوجه می شویم که از یک طرف این فرد که اساس سازمان بعد از سال 54 از وی جوشیده فردی است که دارای عقاید فرقه ایست یعنی خودش به دنبال ساختن یک دین و مذهب است که اصلا با توجه به بافت اعتقادی ربطی به اسلام ندارد بلکه آمده و با سو استفاده از آن افراد را به طرف سازمان جلب کرده و از طرف دیگر علائق سیاسی رهبری چون وی برای به حکومت رسیدن و مزه کردن حکومت و مطرح شدن در اخبار و روزنامه ها و انداختن عکس وی در مجلات و در یک کلام خودنمایی وی باعث شده تا هیچ حد و مرزی برای رسیدن به اهداف خود نشناسد و همه چیز را مشروع بداند پس با این تعاریف نتیجه می گیریم که رجوی و سازمانش یک سازمان اسلامی نیست و نباید آنرا جزو سازمانهای مذهبی اعلام کرد زیرا اعمال این گروه در پایه مغایر با اسلام است.
اصغر فرزین