تقارن فرار ِ جسورانهی آقای مرتضی دشتی با سالگرد شکل گیری قبیلهی مجاهدین، حکایتگر غیرقابل پذیرش بودن این قبیله در جهان متمدن امروز از نظر انسانی و اجتماعی است. چرا که مجاهدین موفق به دگردیسی وی به عنوان یک نمونه از افراد اجتماع نشدند، در حالی که وی را در اسارت داشتند. امثال آقای دشتی در این سالها به وفور موفق به فرار از اشرف شدند و برخی از آنها با آن که سالها در اسارت این قبیله به سر برده اند و هرچند به لحاظ روحی و روانی آسیب هایی دیدهاند اما هیچگونه تأثیر مخرب ایدئولوژیک که شاخصهی قبیلهی مجاهدین است نگرفتهاند. شواهد دیگری نیز این واقعیت را تأیید می کند: این روزها ارگان ماهواره ای مجاهدین، به مناسبت شکلگیری قبیله برنامههایی را به مصاحبه با اعضای مجاهدین و در تشریح پیوندها و وابستگیهای سببی و نسبی میان آنان اختصاص داده است. برنامه ها به تشریح شجره نامه هر یک از اعضاء می پردازد و نشان میدهد که چگونه ازدواجهای تو در تو و متعدد سالیان گذشته و قبل از آن که تمام زنان فرقه به همسری رجوی درآیند، نامناسبات ضداجتماعی قبیله را شکل داده و به هم پیوسته است. اینها و دهها شاهد دیگر نشان می دهد که همین تیره و طایفه اصلی هستند که قبیله را میسازند و الباقی کسانی که در جزیرهی این قبیله آدمخوار گیر افتاده اند، از جنس دیگری هستند که هر زمان فرصت بیابند از آن جزیره خواهند گریخت. اشاره رجوی به برتری مجاهدین بر سایر انسانها و این که فقط کسانی که از جنس مجاهدین هستند تا انتها با وی خواهند ماند، اذعان با اهمیتی به این واقعیت است که با قبیله ای متفاوت از افراد عادی و با ماهیتی ضداجتماعی روبرو هستیم که افراد آن با استناد به حقایقی که از درون قبیله به بیرون درز کرده است "سادیسم جنسی" هستند. از ویژگی های این قبیله چنین است که مردان به عشقشان تف، و زنانشان برای آن که خود را در اختیار رهبرعقیدتی قرار دهند مردان را له می کنند، فرزندان ناگزیرند که هر کس را رئیس قبیله می گوید به عنوان پدر و مادر بپذیرند. رهبر عقیدتی مراسم جنسی هم بستری با زنان را به صورت دسته جمعی انجام می دهد و آنها را لایق خود می کند و همسر اصلی رهبر، برای سلامتی وی تا به تبرک رساندن تمام زنان دعا می کند… تاریخچهی قبیله مجاهدین نشان می دهد که مبارزه سیاسی و اجتماعی نیز می تواند پوششی برای ارضاء تمایلات بیماران جنسی و روانی باشد که در نهایت به دلیل طرد از سوی اجتماع به یک جزیره پناه می برند و هم چنان در کنار ارضای تمایلات پست و عقده های سرکوب شده جنسی، علیه اجتماع و مردم فعالیت می کنند. قبیله مجاهدین یک نمونه خوب برای مطالعه دانشمندان و پژوهشگران اجتماعی است که چنین ویژگی را به صورت آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار دهند.