اخیرا تلویزیون مجاهدین صحبتهای رجوی با کسانی که توسط دولت عراق دستگیر شده بودند و دست به اعتصاب غذا زده بودند را نشان می دهد که در آن افراد مذکور بصورت مفصل و در مورد اعتصاب خود و اینکه در حال مرگ بودند برای رجوی توضیح می دهند. رجوی نیز با حرفهای قلمبه وسلمبه و با آیه های قرآن آنها را مورد تعریف و تمجید قرار می دهد و آنها را تشویق می کند.
افراد مسخ شده ای که جز رضای خاطر رجوی چیزی به آنها یاد داده نشده و تمام فکر و ذکرشان این است که چطور می توانند نظر او را به خود جلب کنند. چون در سازمان او را مثل پیامبر و امام معصوم برای افراد خود معرفی کرده اند و اسم بردن نفرات توسط او کافی است که فرد مذکور با کارد گلوی خود را پاره کند.
پخش این برنامه ها بصورت مفصل را از یک منظر دیگر نیز می توان دید. و آن اینکه رجوی دارد نفرات داخل مناسبات خودش را آماده می کند که دوباره دست به چنین کارهای وحشتناکی بزند که وجدان هر انسانی را می آزارد. آنها را به لحاظ ذهنی آماده می کند که باز هم مثل این افراد بایستی دست به اعتصاب غذا زده و رفت جلوی مقامات عراقی را گرفت تا توسط پلیس زخمی و کشته شوند. از طرف دیگر این پیامی برای بیرون از تشکیلات نیز هست و آن اینکه اگر دوباره بخواهید دست به ما بزنید و ما را بیرون کنید دست به چنین کارهایی می زنیم.
کمااینکه در خبری که دیروز خواندم آمده بود که نفرات مجاهدین با مقامات عراقی که قصد ایجاد یک برج مراقبت در قرارگاه اشرف را داشتند درگیر شده اند. و با وقاحت نیز نوشته اند که شروع درگیری از طرف نیروهای مجاهدین بوده است.
راستی وقت آن نیست که این قربانیان بدبخت و نگون بخت را از چنگال این دیو خون آشام نجات داد؟ وقت آن نیست که این افراد مسخ شده به خودشان بیایند و زندگی و آینده خود را بیش از این تباه و نابود نسازند؟