انجمن نجات مرکز یزد
- مطالب
به بازگشت بیندیش…!
به بازگشت بیندیش…! هوالحقعلی جان عزیزم سلامنمی دانم از چه بگویم. مدتهاست که با تو حرف نزده ام. مدتهاست که هزاران حرف با تو دارم و هر روز با خود می گویم هر گاه آمدی و بوسه زدی بر این خاک به تو خواهم گفت…