خانواده های اعضاء
- انجمن نجات خوزستان
نامه به لفته (جاسم) شهیدی از اسیران فرقه رجوی
ما تقریبا ازنوشتن نامه برایت ناامید شده بودیم. وقتی نامردمان مدعی خلق نمی گذارند همد یگررا ببینیم و یا وقتی پشت سیاج اشرف بودیم نمی گذاشتند صدای من ومادرپیرت به گوش توبرسد،آیا خواهند گذاشت نامه ای به دست توبرسد؟.دلتنگی ها وآرزوهایی که پدر وخواهرمان قبل…
- انجمن نجات گیلان
به اسماعیل میرزایی، اسیر در زندان رجوی ساخته لیبرتی
برادر عزیزم اسماعیل جان خوبی؟ چه کار میکنی؟ انگار قرنهاست که ندیدمت، آیا دلت می خواهد ما را ببینی؟ دلت می خواهد مادر پیرمان را ببینی؟ او که دیگر رمقی برای گریه کردن به خاطر دوری تو ندارد ولی امیدوار است که تو را ببیند...
- انجمن نجات گیلان
نامه خانم سهیلا خورسندی به برادران اسیرش مجید و جلال
مجید جان و جلال جان بزرگترین آرزوی من در آن لحظات که او را با چنین انتظاری می دیدم این بود که شما هر جوری که شده برگردید تا مادر قبل از مرگش شما را ببیند. خیلی دلم برایش می سوخت که او را به…
-
نامه به بابک خلیلی عضو اسیر در زندان لیبرتی
نامه به بابک خلیلی عضو اسیر در زندان لیبرتی
-
نامه به بابک خلیلی عضو اسیر اشرفی
سلام به بابک عزیزم. دایی جانم که همیشه دایی علیرضا صدایش میکردم. سالها بود که ازت خبری نداشتیم تا اینکه ازطرف انجمن نجات گیلان همایشی که قبلا هماهنگی شده بود و در رضوانشهر برگزار شد خبرسلامتی و حضور تو را که د ر پادگان اشرف…
- انجمن نجات اراک
نامه مادری دل شکسته به فرزندش مصطفی فروغی اسیر فرقه رجوی
امید وارم که حالت خوب باشد سالهاست خبری از تو ندارم این رسم روزگار است که حق مادری بایستی اینگونه جواب داده شود من همیشه به فکر تو هستم و همیشه تو را یاد می کنم. طی این سالها یک نامه از تو نداشتم که…
- انجمن نجات گیلان
رنجنامه خانواده عظیم راد محمدعلیزاده پس از بازگشت از اسارتگاه اشرف
رنجنامه خانواده عظیم راد محمدعلیزاده پس از بازگشت از اسارتگاه اشرف
- انجمن نجات خوزستان
نامه خانواده جلیلیان به برادر اسیرشان
خودت به کنار سیاج بیا و ببین من خواهرت هستم یا نه؟ برادرگلم، به خدا قسم دلم برای دیدن گل رویت پرپرمی زند و تشنه صدا و نفس گرمت هستم. برادرم عاجزانه التماس میکنم برای چند دقیقه هم که شده به کنار سیاج بیا تا…
- انجمن نجات گیلان
نامه به ابراهیم موسی پور از اسیران فرقه رجوی
دایی جان به خدا دل ما واسه شما یه ذره شده وهمه جا حرف شما را میزنیم. من زن گرفتم و یک بچه دارم که قهرمان ژیمناستیک هست. دایی جان جای شما آنجا نیست. ارزش شما بیشتر است شما خانواده دارید وهمه منتظرشما هستند. همه…
- انجمن نجات اراک
نامه ای از خواهری منتظر به رضا زنگنه اسیر فرقه رجوی
وقتی از پیش ما رفتی من دیگر تنها شدم. طی این چندین سال هیچ نامه ای از تو بدستم نرسید که از احوالات شما مطلع گردیم و در مقابل من هیچ راهی نداشتم که با شما ارتباط برقرار کنم. و همیشه نگران احوالات شما بودم.…
- انجمن نجات گیلان
نامه به ملک جمشید ده مرده از اسیران فرقه رجوی
ملک جمشید دهمرده بالغ بربیست سال است که دردستگاه مغزشویی رجوی به اسارت درآمده است. دو خواهر ایشان بنامهای طاهره و سهیلا دهمرده ازشهرستان زابل از استان سیستان و بلوچستان چشم انتظار برادرشان هستند و به مجرد بازگشت جداشده ها به ایران با تحمل رنج…
- انجمن نجات اراک
نامه به محمد جعفر نجفی اسیر فرقه رجوی
من و مامان و علی برای دیدار با شما به عراق سفر کردیم پشت درب پادگان اشرف چند روزی حضور داشتیم که شاید بتوانیم با شما دیداری داشته باشیم ولی متاسفانه موفق نشدیم. خداوند انسان را آزاد آفرید که آزاد زندگی کند ولی سران پادگان…