مقدمه:
سایت ایران قلم در نظر دارد با توجه به حضور خانم بتول سلطانی عضو سابق شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق در اروپا، مصاحبه ای را در چند قسمت با ایشان انجام دهد. طبعاً با توجه به جایگاه تشکیلاتی ایشان در شورای رهبری سازمان مجاهدین خلق و همچنین ارتباط نزدیک وی با مسعود رجوی رهبری این سازمان، تجربیات و دیدگاه های ایشان می تواند در شناخت ماهیت فرقه مجاهدین خلق و همچنین اهداف استراتژیکی این سازمان در آینده بسیار مؤثر باشد. از خوانندگان درخواست می شود در صورتیکه سؤالی در ارتباط با مسائل مربوط به سازمان مجاهدین دارند آن را به آدرس اینترنتی هیئت تحریریه سایت ایران قلم ارسال کنند تا با خانم سلطانی مطرح شود. با تشکر آیا می شود با یک چشم تروریسم را محکوم کرد و با چشم دیگر برای آن اشک ریخت؟ سایت ایران قلم:
با تشکر از خانم سلطانی که در این گفتگو شرکت کردید، اولین پرسش در مورد تلاش ها و دست و پا زدن های جدید فرقه مجاهدین برای خروج از لیست گروه های تروریستی آمریکا می باشد، شما این حرکت اخیر فرقه مجاهدین را چگونه ارزیابی می کنید؟ خانم بتول سلطانی:
همانطور که می دانید چند مقام دولت سابق آمریکا بازنشسته یا بی منصب از دولت باراک اوباما خواستند تا نام سازمان مجاهدین خلق ایران را از لیست سازمان هاى تروریستى خارج کند. تام ریج (Tom Ridge) و جان بولتون (John Bolton) از جمله این افرادند. آنها همواره طعمه لابی های مجاهدین هستند. فریب و نزدیک شدن به نماینده های کشورهای مختلف همواره از فعالیتهای لابی و بال سیاسی این گروه تروریستی بوده است و قبلا در یکی از مصاحبه هایم شیوه های نزدیک شدن به این نماینده ها و حتی خرید آنها را صحبت کرده ام این در حالی است که همواره سیاست دو پهلوی آمریکا و دفاع از گروههای تروریستی به خلاف شعارهای دمکراسی خواهانه و اینکه بارها رئیس جمهور گفته که در کنار مردم ایران قرار دارد اما عمل خلاف آن را طی این سالیان ثابت کرده است. با توجه به اینکه دولتهای غربی و اروپائی می دانند که این گروه خطرناک خشونت طلب است اما این سازمان آزادنه در کشورهای اروپائی و آمریکا فعالیت دارد و مریم رجوی رئیس این گروه و همسر رهبر این سازمان در فرانسه آزادانه فعالیت می کند و تشکیلات اسارت گیری و کنترل افراد هم در عراق و اشرف و هم در اروپا و هم در آمریکا تحت عنوان اپوزوسیون همچنان در حال کار است.
تشکیلاتی که مبلغ جنگ و خونریزی و بمب گذاری در اماکن وسه دهه اعمال تروریستی است و جوانان ساده لوح را گول می زند و به انواع و اقسام شیوه ها آنها را به اعمال انتحاری تشویق کنند و با شستشوی مغزی آنها را به دام فلاکت کشاند.
بعنوان مثال حتی سازمان مجاهدین از یک جوان بلوچ پاکستانی هم نگذشت و او در حالیکه حتی فارسی هم بلد نبود و برایش کلاس زبان فارسی در سازمان گذاشته بودند و او مدعی بود که رئیس جمهورش پرویز مشرف یعنی رئیس جمهور پاکستان است با وی بحث می کردند که رئیس جمهور تو پرویز مشرف نیست و مهر تابان ایران مریم رجوی است هدفشان کار روی این جوان خام و در ادامه بکار گیری برای عملیاتهای تروریستی بود. سایت ایران قلم:
به نکته خوبی اشاره کردید. همانطور که اطلاع دارید هفته گذشته فرقه ریگی یک عملیات انتحاری، تروریستی را در شهر چابهار انجام داد که البته مبتکر این نوع عملیات تروریستی در داخل ایران فرقه مجاهدین خلق بوده است که حدود سی سال قبل این روش های خشونت طلبانه و تروریستی را برای رسیدن به اهداف سیاسی دنبال می کرد. فرقه ریگی و فرقه رجوی هم به شکل علنی و هم غیر علنی از یکدیگر حمایت کرده اند، کمااینکه در مورد عملیات تروریستی اخیر فرقه ریگی در شهر چابهار که مردم به خاک و خون کشیده شدند، در حالیکه همه کشورها و نهادهای بین المللی آن را محکوم کردند، فرقه مجاهدین با سکوت ضمنی از آن حمایت کرد. شما این موضوع را چگونه ارزیابی می کنید؟ خانم بتول سلطانی:
ما در 24 آذر شاهد یک دنباله روی دیگر این گروه تروریستی در چابهار توسط گروه جندالله بودیم و افراد عادی زیادی به خاک و خون کشیده شدند بعلاوه که دو فریب خورده این گروه هم که در اثر شستشوی مغزی یا تأمین مالی خانواده به اینکار دست زدند کشته شدند من بعنوان کسی که تجربه زیادی در سازمان مجاهدین خلق دارد به بازماندگان این گروه تروریستی توصیه می کنم که باعث کشته شدن افراد بی گناه و زخمی شدن مردم بی گناه نشوند در حالیکه هیچ سودی نه برای ادامه بقای این سازمان تروریستی دارد و نه برای مردم سیستان و بلوچستان و نه برای سرنگون کردن دولت و این را اگر تجربه ندارند می توانند سرگذشت سازمان مجاهدین که رجوی رهبر آن پدر خوانده کارهای تروریستی از قبیل بمب گذاری در نمازهای جمعه را بخوانند و بنگرند که تجربه را تجربه کردن خطاست.
به خانواده های این فاجعه هم تسلیت می گویم و از خداوند بزرگ خواهان صبر و خلاصی مردم ایران از شر گروههای تروریستی می باشم که بجای اینکه کمکی به آزادی و آسایش مردم ایران بکنند از یک طرف زمینه بیشتری برای دستگیری و زندان بوجود می آورند و از طرف دیگر با شیوه خشونت و ترور اعضای فریب خورده را به کشتن می دهند و باعث کشته شدن مردم عادی می شوند.
همچنین مایل هستم خطاب به اوباما و وزیر محترم خارجه آمریکا هیلاری کلینتون بگویم که دست از دوگانگی بردارند و سیاست مشخصی را در قبال تروریست در پیش بگیرند و بدانند که درست است که هنگام حمله به عراق این سازمان که همیشه داعیه مبارزه با امپریالیسم داشت پرچم سفید بلند کرد تا بتواند با جلوگیری از نابودی حتمی به گونه ای دیگر اهدافش را دنبال کند. ولی بدانند که اینها همه از تاکتیک های فرقه مجاهدین سرچشمه می گیرد و این سازمان در عقیده و مرام هنوز معتقد به مبارزه مسلحانه و خشونت طلبی و ترور است و آرم این سازمان نیز بیانگر همین اعتقاد است.این سازمان و رهبر آن رجوی همیشه دلشاد از اعمال تروریستی این گروه جندالله بود و همدست با او و به نوعی همفکر اوست. من هم در پایان این پرسش را برای سیاستمداران و دولتمردان اروپایی و آمریکایی مطرح می کنم که آیا واقعا در جهان کنونی می توان با یک چشم تروریسم را محکوم کرد و با چشم دیگر برای آن اشک ریخت؟