گفتگوی اعضای جدا شده مجاهدین درباره ی ترفندهای سران مجاهدین ـ قسمت هشتم

قادر رحمانی: آقای شیردم شما قبل از ما وارد تیف (کمپ آمریکا) شدید شما به یاد دارید سران مجاهدین بعد از جنگ اعلام عمومی کنند که هر کس قصد خارج شدن از اشرف را دارد به او اجازه می دهند که برود؟
غلامرضا شیردم: من چنین چیزی را نشنیدم.
سعید باقری دربندی: نه این موضوع صحت ندارد.

قادر رحمانی: ببینید، نفراتی که تو تیف جمع شدند هر کدام عملیات های منحصر به فردی انجام دادند تا از اشرف خارج شوند و به تیف بیایند. مسئولین سازمان شرایط بحرانی برای افراد خواهان خروج از اشرف درست می کردند تا آنها را منصرف کنند هیچ موقع سازمان به طور عمومی نگفته بود اجازه خروج به افراد می دهد این شایعه را فرماندهان سازمان ساخته بودند تا استفاده تبلیغاتی کنند.
ناصر سیدعلی بابایی: همگی یادمان است سازمان دقیقا یک روز قبل از مصاحبه ماموران وزارت خارجه امریکا به نفرات گفت آنهایی که می خواهند از اینجا بروند مانعی ندارد البته این ظاهر قضیه بود. زیرا در همان موقع نفر کنار دستی من که سهراب نام داشت و اسم واقعی وی قاسم مهدی پور بود و هم یگان نیز بودیم و بعدها به ایران بازگشت به مسئولین سازمان گفت: میخواهم از اشرف خارج شوم به ایران بروم. به همین دلیل مسئولین سازمان سهراب را خیلی تحت فشار گذاشتند به طوری که همان شب او را تا صبح مورد بازجویی و بازخواست قرار دادند و طی شب اجازه خواب به وی ندادند.حتی فردای آن روز نیز نگذاشتند که او بخوابد و کار روزانه و وظایف همیشگی خود را نیز انجام دهد به طور بیست و چهار ساعت اطراف سهراب جمع شده بودند و به اصطلاح روی ذهن سهراب تمرکز کردند تا انگیزه و علت خروج او را بفهمند و پس از تحت فشار قرار دادن او وادارش کنند از تصمیم خود منصرف گردد. خب تحت این شرایط به خودم گفتم مسئول سازمان که ظاهرا به نفرات می گوید اگر کسی خواست از اشرف خارج شود سازمان مخالفتی ندارد فریبکاری بیش نبود و با این ترفند می خواستند افراد را چک کنند. اگر واقعا سازمان با خروج افراد از اشرف مشکلی نداشت در اشرف را باز میگذاشت تا هر کسی بخواهد از آنجا خارج شود.

blank

قادر رحمانی: می خواستم به همین موضوع اشاره کنم سازمان بر خلاف شایعاتی که مسئولین آن ساخته بودند محال بود به نفرات اجازه دهد تا در باره آینده شان تصمیم بگیرند و یا بخواهند از اشرف خارج شوند.
سعید باقری دربندی: حتما یادتان است در سی ژوئن مسئولین سازمان گفتند هر کس تصمیم دارد از اشرف خارج شود ما کمکش می کنیم تا برود ولی ما میخواهیم در اینجا بمانیم چون کنوانسیون چهارم ژنو ما را به رسمیت شناخته است. البته در آن شرایط خیلی از افراد که نزدیک به پانصد نفر می شدند با روشنگری خانواده ها و کمک امریکائیها از اشرف خارج شدند من هم جزء آن دسته بودم.
قادر رحمانی: صحبت سر سیاست کلی سازمان است مسعود رجوی در نشستی که اغلب سران سازمان در آن شرکت داشتند در رابطه با خروج افراد از اشرف صراحتا گفت: حتی یک نفر یعنی برابر یک تشکیلات برای ما است. یعنی اینقدر سر موضوع خروج افراد از اشرف سران مجاهدین نقطه ضعف دارند. به همین خاطر ما که ناظر قضیه بودیم و در اشرف سالها حضور داشتیم چنین موضوعی نبود که سازمان حق انتخاب برای افراد قائل شود تا از اشرف خارج شوند و سران سازمان بگویند که در سازمان همیشه باز است و هر کس میخواهد خارج شود و مشکلی نیست. من از مسعود رجوی در یکی از نشست ها شنیدم که فریبکارانه گفت: در سازمان برای ورود افراد خیلی سخت باز می شود و اما برای خروج نفرات خیلی راحت باز است!!! این دیگر از آن دروغ های شاخدار جناب مسعود رجوی است و افراد حاضر در اشرف به فریبکاری مسعود آگاه هستند در حالی که واقعیت عکس حرف مسعود بود و است.
اما دوست دارم سوالی را در همینجا برای ادامه ی بحث مطرح کنم، من هیجده سالی که آنجا بودم حداقل به چهار صد الی پانصد نفر از افراد حاضر در اشرف شناخت کافی دارم با توجه به شناختی که تک تک شما دوستان به روحیه ی تعداد زیادی از نفرات مستقر در اشرف دارید از نظر شما آنها قصد دارند از جهنم اشرف خارج شوند؟

blank

مرضیه قرصی: در مورد خانم ها باید گفت تعدادی از آنها قصد خروج ندارند چون مسئولین سازمان در آن موقع که هنوز تیف (کمپ امریکا) بر پا بود نفرات را از پناهنده شدن به امریکائیها می ترساندند به خانم ها می گفتند در کمپ امریکا مقامات ارتش امریکا به خانم ها تجاوز می کنند یا در تیف مثل سگ با شما رفتار خواهند کرد یا زندانی تان می کنند و غذای کافی به شما نمی دهند. حتی اوایل من باورم شده بود و از رفتن به کمپ امریکا خیلی می ترسیدم در حالی که اشتیاق فراوان داشتم تا از اشرف خارج شوم از آنجا کنده شوم به ایران بازگردم و فرزندم سعید را که بیش از ده سال ندیده بودم در آغوش بکشم. اما چنان دروغ هایی در باره رفتار امریکائیها به ما گفتند که من نیز مثل خیلی از خانم ها می ترسیدم به تیف بروم. خیلی از نفرات مقر خانم ها در اشرف مایل بودند از آنجا خارج شوند ولی با توجه به وضعیتی که مسئولین سازمان برای ما توصیف کرده بودند از اینکه هنگام خروج از اشرف دچار مشکل شویم و آسیب ببینیم یا مورد تجاوز واقع شویم یا اتفاق بدی برای ما بیفتد نگران بودیم. بیشتر خانمهایی که من در اشرف می شناسم دلشان می خواست از آنجا بیرون بروند به خصوص این اواخر محفل زدن بین خانم ها خیلی زیاد شده بود آنها در جمع های سه نفره یا چهار نفره در سالن یا در مراسم ها با هم بحث میکردند، محفل میزدند علیرغم اینکه مسئولین سازمان می گفتند محفل خوره ی تشکیلات است اما من شاهد بودم خانم ها اغلب محفل میزدند ولی مسئولین سازمان مرتب افراد را کنترل می کردند تا خانم ها محفل نزنند و می گفتند باید از هم جدا بشوید و نباید دو نفر کنار همدیگر بنشینند. کار به کجا کشیده بود!!
قادر رحمانی: خانم مرضیه، خانم ها نسبت به سختگیری های فرماندهانتان چه واکنشی داشتند؟
مرضیه قرصی: خب سعی می کردند محفل بزنند و از زیر کار و وظایف روزانه در می رفتند.
ادامه دارد…
مکان گفتگو: دفتر انجمن نجات آذربایجانغربی
تنظیم از آرش رضایی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا