انواع دیگر سوء رفتارهای عاطفی و روانی نیز اعمال میشوند
… در یک جدال برای کسب حضانت بچهها مربوط به یک سکت مذهبی بدون نام در استان گوینت در جورجیا، اعضا شهادت دادند که آنها در حین کتک زدن بچهها با چوب یا شلنگ، برایشان آواز میخواندند و به آنها روحیه میدادند و اصرار داشتند که عصبانی نشوند. طبق اظهارات محققان امور رفاهی کودکان، یک دختر گفته است که «تنها راهی که او میدانست که پدرش او را دوست دارد، این بود که او وی را شلاق میزد. او در حالی که این کار را میکرد، به او میگفت که دوستش دارد.»
بچههایی که از چنین محیطهایی بیرون میآیند، در خصوصاینکه چه کسی هستند واینکه آیا فرد خوبی هستند یا نه، دچار سردرگمیشدید میشوند.
بچهها در فرقهها همچنین شاهد سوء رفتار با دیگران هستند. آنها شاهد جن گیریها و تنیبهات عجیبی که بر والدینشان و سایر بچهها و بزرگسالان اعمال میشود، هستند.
در برخی گروهها به طور عمومی پذیرفته شده است که رهبر میتواند فرمان قتل عضوی که گروه را ترک کرده است بدهد که این امر شامل کودکان نیز میشود. برخی کودکان که شاهد چنین ظلم و شقاوتی هستند، کسانی کهاین کارها را میکنند، شناخته، از آنها تقلید میکنند، در حالیکه سایرین وحشت کرده، به خاطر اجتناب از گرفتار شدن در چنان سرنوشتی در خصوص خودشان ساکت میشوند.
یک عضـــو ســابق فــرقه کلیســای متحــد مــون مینویسد: «بسیار دشوار بود که بیشتر بچهها را از غصه خرد کنندهای که آنها را احاطه کرده بود بیرون بکشیم». قطعا اغراق نشده است اگر بگوییم که زندگی فرقهای هرگز برای کودکان خوشایند نبوده است.