انجمن نجات دفتر لرستان در تاریخ 24/1/90 از خانم عبداللهی دعوت بعمل آورد تا در دفتر انجمن دیداری صمیمی با وی داشته باشد. خانم عبداللهی مادر داغدیده ای که بدنبال فرزند خود بدرب پادگان اشرف رفته و درمواجه با حقایق تلخ درون تشکیلات سازمان و مناسبات داخل پادگان اشرف و دیدن خانواده هایی که از سراسر کشور عزیزمان به پادگان اشرف مراجعه و دست خالی برمی گشتند تحت تاثیر قرار گرفت و قاطعانه عزم جزم نمود تا تمام تلاش و انرژی خود را نه تنها برای فرزند خود بلکه برای رهایی همه اسیران در بند بکار گیرد و اینچنین بود که خانم عبداللهی بمدت 14 ماه بصورت شبانه روزی در کنار تمامی خانواده ها بطور مستمر از هیچ کوششی برای نجات عزیزانشان فروگذار ننمود وی برغم ناراحتی های روحی و جسمی متعدد هیچگاه نا امید نشده و همواره هدفش را بر سلامت و آرامش شخصی ترجیح داد ودر این مدت با سعه صدر و دلسوزانه با تمامی خانواده ها از جمله خانواده های لرستانی که موفق شدند در سال گذشته در 3 نوبت به عراق عزیمت نموده و اگرچه با کارشکنی ها و ممانعت سازمان موفق بدیدار عزیزانشان نشدند اما توانستند صدای خود را بگوش فرزندانشان برسانند، همکاری و همراهی می نمود. خانواده هایی که هر کدام خاطره خوشی از آن دوران را از خانم عبداللهی بهمراه خود آورده و همین امر ما اعضای انجمن را بر آن داشت تا به پاس زحمات بی دریغ خانم عبداللهی و جبران ذره ای از آنهمه محبت سرشارش وی را به دفتر انجمن دعوت نموده و در یک گفتگوی صمیمی ساعاتی بپای صحبت های ایشان بنشینیم.
در این دیدار که در صبح روز چهارشنبه 24/1/90 صورت گرفت بهمراه خانم میرزایی همسر غلامعلی میرزایی از اسرای در بند سازمان که وی نیز 8 ماه با فرزندش در جلوی درب پادگان برای رهایی اسرا فعالیت نمودند، به بحث و تبادل نظر پرداخته و آخرین تحول و حوادث پادگان اشرف را مورد بحث قرار داده و با اتکا به تجربه های قبلی در خصوص ادامه فعالیت و راه کارهای جدید برای رها ساختن اسرا به توافق و یک نظر مشترک رسیدیم.خانم عبداللهی در این گفتگو به دستاورد یک و نیم ساله تلاش و فعالیت خانواده ها اشاره نمود که فرار بیش از 30 نفر در این مدت و برقراری ارتباط عاطفی خانواده ها با فرزندانشان که با ایما و اشاره و ارسال نامه و پیام از داخل پادگان مشاهده میشد و طراحی فرارهای دسته جمعی از آن جمله میباشند. نامبرده با اشاره به وقایع اخیر در پادگان اشرف ابراز امیدواری نمود که در یک تلاش دسته جمعی خانواده ها بتوانیم هر چه سریعتر برای آزاد نمودن فرزندانمان از چنگال فرقه رجوی اقدامی موثر انجام دهیم. این دیدار که ساعاتی بطول انجامید طرفین با ابراز امیدواری نسبت به رهایی فرزندانمان و امید به اینکه در دیدار بعدی جشن آزادی فرزندانمان را در میهن عزیزمان ایران برگذار نماییم به پایان رسید.