سوال: شما در دو جنگ عراق با کویت و امریکا در اشرف حضور داشتید، آیا می توانید نقش سازمان در این جنگ ها را بگویید؟
سیروس غضنفری: اجازه می خواهم به خاطر اهمیت خاص ابتدا به موضوع اشغال عراق توسط آمریکا اشاره کنم. موقعی که جنگ با امریکایی ها شروع شد سازمان مثل زمان جنگ خلیج، نیروهایش را در مناطق پیشروی کردها سازماندهی کرد تا موقع جنگ آمادگی عملیاتی پیدا کند و چون این محور، محور حمله به ایران هم بود نیروها را اینطوری به غلط توجیه می کرد که قصد ما حمله به ایران است نه درگیرشدن با کردها. ولی افسوس که فکر می کرد ماها داستان کردکشی از یادمان رفته است. در جریان کردکشی توسط نیروهای نظامی مجاهدین خلق مسعود رجوی رسما از سوی عراق تشویق شد. بطوریکه در تمام مناسبات سازمان، از دفتر رئیس جمهوری صدام حسین دسته گلی به مسعود فرستاده می شد. با توجه به اینکه استراتژی او مبتنی بر رویکردی مزدورمابانه بود بعد از سالها موقعی که دید شرایط بین المللی سخت شده و صدام رفتنی است، مجدداً توجیه خودش را شروع کرد که ما با آمریکا هیچ درگیری نداریم حتی اگر ما را هدف قرار دهد واگر مورد هدف قرار گرفتیم به سمت ایران حرکت خواهیم کرد تا با جمهوری اسلامی درگیر شویم. او با این ترفند توانست نیروها را سرگرم کند و مریم را با یک سری از کادرهای بالا بطور مخفی رهسپار فرانسه بکند و همین شخص در نشست سه روزمانده به عاشورا در سال 1381 می گفت که مریم در جلو ستون به سمت ایران حرکت خواهد کرد و من پشت ستون خواهم بود!!! و این حرف موقعی که مریم در پاریس دستگیر شد رنگ تازه ای گرفت و مشخص شد که جلو ستون به سمت پاریس است!! و نیروها اینگونه فریب خورده اند. زمانیکه که بغداد سقوط کرد سازمان با اکراد در جلولا درگیر شد و آمریکا تمام پایگاههای سازمان را هدف قرار داد حتی زرهی هایی که به سمت جلولا حرکت می کرد و یا تانک هایی که در اطراف پل صدور بودند مورد هدف هواپیماهای آمریکایی قرار گرفت و این را سازمان همان روز به نیروهایش اعلام نکرد اگرچه خیلی ها بمباران را دیده بودند ولی حرفهای پوشالی مسعود را نمی دانستند و منتظر فرمان بودند که به سمت ایران حرکت کنند. نیروها از این فرصت بدست آمده خوشحال بودند چون می خواستند زندگی خودشان را تعیین تکلیف کنند و به یکباره سرنوشتشان را عوض کنند، که یا می رویم در درگیری کشته شویم ویا دولت ایران ما را دستگیرکند که در اینصورت از ماندن در قرارگاهها راحت می شویم. ولی سه روز بعد از درگیری در محور جلولا متوجه توافقنامه آتش بس با آمریکا شدیم. در این آتش بس آمریکا فکر می کرد ما یک نیروی عظیمی هستیم! چون از آمار واقعی اطلاعی نداشت بخاطرهمین قرار شد تمام سیطره های جلولا تا اشرف و از اشرف تا طوز دست سازمان باشد. این مسئله همکاری آشکار سازمان با آمریکا بود که بیرون زد و اینطوری نیروها سرخورده شدند چون تحلیلهای پوشالی مسعود مبنی بر اینکه هر کس با میزبان درگیر شود دشمن ماست. عکس اش تحقق یافت و رجوی با آمریکا همکاری کرد. موقع درگیری با کردها، کردها هم از این مسئله آگاه شدند و وارد مذاکره با امریکاییها شدند لذا بقیه نیروها قرار شد به قرارگاه اشرف باز گردند و بازگشتن نیروها با پرچم سفید بیانگر تسلیم خفت بار آنها بود چون با برگشتن نیروها به قرارگاه دانستیم که زندانی شدن خانگی ما توسط نیروهای آمریکا حتمی خواهد شد ولی در پیام، مسعود این را یک پیروزی بزرگ برای مقاومت در مقابل ایران نامید و بر این باور بود که آمریکا ما را طرف حساب قرار داده و بعد از این با مقاومت مانند قبل برخورد خصمانه نخواهد داشت. ولی شرایط آن روز باعث شد که مسعود دیگر چندان محبوبیتی مثل گذشته در بین نیروهایش نداشته باشد و در چنین شرایطی بود که دست به غارت اموال عمومی عراق زد. چون سازمان پادگانهای عراق را کامل می شناخت شروع به جمع آوری وسایل و تجهیزات پادگانها نمود حتی به زاغه های مهمات نیز رحم نکرد و آنها را به اشرف منتقل کرد، فکر می کرد آمریکا این نیروها را بر علیه عراقیها استفاده خواهد کرد به همین خاطر می خواست امکاناتش را جلوی آمریکا بیشتر نشان دهد و در سرکوب نیروهای مخالف آمریکا مثل زمان صدام مورداستفاده قرار بگیرد. ولی طولی نکشید که آمریکا شروع به خلع سلاح نیروهای سازمان نمود و همه سلاح های موجود در دست نیروها بدین طریق جمع آوری شد و این مذاکره در قرارگاه اشرف سه روز طول کشید و در این سه روز نیروهای آمریکایی مکان های حساس را محاصره نمودند حتی نیروهای سازمان حق ورود و خروج را نداشتند، نیروهایی که در سیطره بودند شبانه تخلیه شده واز جاهایی که آمریکائیها در آن مستقر نبودند وارد قرارگاه شدند و علت ورود تمام نیروها در قرارگاه ترس از فرار آنها بود. تا اینکه مذاکرات امریکایی ها با سازمان در سالن انقلاب اشرف برگزار شد و قرار شد سازمان تمام سلاحها را تحویل دهد. مسعود طی پیامی گفت یکی را تحویل می دهیم صد تا تحویل خواهیم گرفت.