اگر کوه ها بجنبند، اشرف نمی جنبد

بایستی به رهبری فرقه گفت زکی! دوزار بده آش به همین خیال باش. در مناسبتها و یا در نشست های جمعی رهبری فرقه برای روحیه دادن به اسیران و سوار بر احساسات آنها با یک لحن عربده کشی رهبری فرقه داد میزند کوه ها جنبیدند ولی اشرف نجنبید. عادت دیرینه رهبری فرقه است در عربده کشی مهارت خاصی دارد. به عینه دیدیم وقتی سمبه پر زور باشد چگونه رهبری فرقه و سرانش به هر کاری که از آنها بخواهند تن می دهند جابجایی تعدادی از اسیران به لیبرتی راه ما بقی اسیران را باز می کند و در آینده ای نزدیک درب پادگان اشرف را بایستی گل گرفت. پادگانی که جندین سال بر پایه کارهای تروریستی بنا شده بود. فکر نمی کنم رهبری فرقه در تمام پروسه زندگی اش یک حرف راست زده باشد. غیر از این هم نبایستی از آن انتظار داشت. یک زمانی در نشست های عمومی ژست می گرفت و می گفت که سلاح ناموس ماست و به هیچ عنوان نباید آن را زمین گذاشت با سرنگونی پدر خوانده اش با خفت و خاری سلاحهای سبک و سنگین را دو دستی تحویل آمریکاییها داد. و انقلاب من در آوردی مریم قجر را جایگزین سلاح کرد. یک زمانی در نشست ها کله ما را می خورد که اشرف کهکشان است و پایتخت مجاهدین. بود و نبود ما را اشرف تعیین می کند. در حال حاضر وضعیتی که برای رهبری فرقه و سرانش پیش آمده اشرف را دارد از دست می دهد و بایستی برای همیشه با پادگان اشرف خداحافظی کرد. طی این سالها مشخص شد که رهبری فرقه حرفها و تحلیلهای بی سر و ته به خورد ما می داد از تمام مواضعی که داشت یکی پس از دیگری دارد عقب نشینی می کند و به روی خودش نمی آورد که طی این سالها چه غلطی کرده است. هر چه جلوتر برویم دروغگویی و فریب کاری رهبری فرقه مشخص می شود و برای خود اسیران چندین ساله همه چیز مشخص می شود که طی این سالها چه رکبی از رهبری فرقه خورده اند.