دستپاچگی بقایای رجوی برای خدمت به آمریکا؛ چوب حراج رهبری مجاهدین به نیروهای محصور در لیبرتیآن گونه که آمریکایی ها می گویند، همکاری و سربه راهی گروه تروریستی مجاهدین برای تخلیه اردوگاه اشرف باعث این تصمیم گیری شده است که نام آنها را از فهرست گروه های تروریستی خارج کند. این یعنی که مسئله سیاسی نیست و آمریکا به این وسیله توانسته است مانع بهانه تراشیهای مجاهدین شود و آنان را از پناهگاه شان بیرون بکشد. رهبری گروه تروریستی مجاهدین اما مدعی است که حکم دادگاه استیناف باعث شده است که وزارت خارجه آمریکا مجبور شود نام آن ها را از لیست گروه های تروریستی خارج سازد، این هم یعنی این که حرکت آمریکا سیاسی نبوده و مجبور شده آن ها را از لیست خارج سازد و طبیعتاً تفاوتی در دیدگاه این کشور نسبت به این گروه ایجاد نشده است. اما در عین حال از صدر تا ذیل بقایای رجوی این واقعه را به هم تبریک گفته آن را شروع دوران جدید(برای هزارمین بار)، باطل کننده اتهامات، بزرگترین ضربه بر پیکر حکومت ایران، برهم زننده توازن سیاسی علیه ایران و دارای ابعاد و اثرات و پیامدهای بسیار تعیین کننده و شگفت انگیز که در آینده معلوم خواهد شد و… توصیف کرده اند. البته این همه دستک و دایره زدن بقایای رجوی، اصل مسئله و درد اصلی مجاهدین را که همان گیر افتادن در عراق به کیفر هم دستی با صدام و ناتوانی از رهاندن خود از این وضع فلاکتبار است، تسکین نداده و هم چنان در هر درخواستی، گریزی هم به در گل ماندن تشکیلات شان زده و توقع دارند لااقل خروج از لیست این فایده را برای آن ها داشته باشد که نیروهای شان را از عراق به درببرند. بی اثر بودن خروج از لیست تا آن جا به رهبران مجاهدین محرز شده است که از جمله گفتهاند که آمریکا خروج از لیست را بزرگ میکند تا محبوس کردن مجاهدین در کمپ لیبرتی را کوچک کند: «دستگاه تبلیغاتی ارباب بی مروت دنیا می خواهد یک واقعه مهم را در سایه یک اتفاق کمتر مهم قرار دهد و بی رنگ کند و تازه همان اتفاق کمتر مهم را هم، با شامورتی بازی، بی اهمیت و پیش پا افتاده جلوه دهد. واقعه مهم، به نظر من، عبارت است از کوچ اجباری و کم و بیش مسالمت آمیز ساکنان اشرف به زندان لیبرتی؛ اتفاق کمتر مهم در آوردن نام مجاهدین است از لیست سازمانهای تروریستی، و شامورتی بازی مربوطه هم نسبت دادن این اتفاق است به لابیگری "عده یی از شخصیتهای آمریکایی"در قبال دریافت پول از سازمان مجاهدین… کوچ دادن اجباری ساکنان اشرف به لیبرتی، حلقه آخر(تا این جا) از سلسله "تدابیر" سیاسی ـ نظامی ـ امنیتی برای از میان بردن تشکیلات مجاهدین بود. » اما مریم رجوی که چارهای جز آویزان شدن به آمریکا ندارد، برای خلاص شدن از به گل نشستگی، به تشکیلات مجاهدین برای خدمت کردن به اهداف آمریکا چوب حراج می زند و این گونه برای نیروهای گیر افتاده این گروه در عراق بازارگرمی می کند: «مهمترین پیام فرو ریختن اتهام تروریسم اینست که: برای مسأله ایران پاسخ آماده و شایستهیی هست.
جنبشی هست که دارایی بزرگ ملت ایران برای پیشروی و آزادی است. این دارایی قبل از چیز انسانهای از خودگذشته، متعهد و پیشتاز است. از این نظر مجاهدان آزادی، در اشرف و لیبرتی، سرمایه بزرگ مردم ایران برای کسب آزادیاند. دارایی این جنبش همچنین سازمانیافتگی و برخورداری از سازمان و تشکیلات استوار است.» این جملات یعنی این که خارج شدن از لیست فایده ای برای باندرجوی نداشته، بحران اصلی به گل نشستگی در عراق و تهدیدفروپاشی تشکیلاتی است که این بحران فقط به دست آمریکا حل میشود، مجاهدین حاضرند در ازای خارج ساختن تشکیلات شان از این بحران جان نثارانه به ارباب خدمت کنند!