زنان ایران: خانم میرباقری با تشکر از شما و افشاگریهای بسیار ارزشمندتان و تشکر از اینکه وقت خود را به سوآلات بینندگان سایت اختصاص دادید یکی از سوآلاتی که مطرح شده اینکه با توجه به اینکه شما آخرین خانم از معدود خانمهائی هستید که موفق شدید خود را از تشکیلات سازمان مجاهدین آزاد کنید. ما در صحبتهای شما شنیدیم که چهار بار طراحی داشتید برای فرار اما تصمیم به فرار از چه موقع در شما قطعی شد و چه عواملی در آن تأثیر داشت، بخصوص که بهرحال از 2002 یعنی سقوط صدام و فرار شما مقطع زمانی وجود دارد. خانم میرباقری: من اززمانی به قطعیت رسیدم که مناسبات این سازمان ظالمانه است ودغل ودروغ های سازمان حتی در کوچک ترین امورات روزانه برای من روشن و واضح می شد ومشخصا در جلسات ودر تمامی کارها وامورات روزانه اجبار وتحمیل وستم فراوان شد ودر امورات سیاسی وموضع گیری ها وتحلیل ها بی منطقی وپوشال فراوان بود.توهین وتحقیر به انسانیت انسان فراوان شده بود وهیچ حقی جز بردگی تمام عیار برای مسعود ومریم رجوی بعنوان رهبری، سازمان برای انسان ها قائل نبودند وهیچ حقی برسمیت شناخته نمی شد وهمه این نامردمی ها وستمها با سس ایدئولوژی تئوریزه می شد، همانطور که درجلسات رجوی می گفت فقط شما حق فدای خالصانه برای سازمان دارید ولاغیر شما بخوانید بردگی تمام عیارانسانها در قرن21 تاریخ بشر را سازمان مجاهدین خلق ایران بنا میکند وعملی می کند و وقتی بیماران سرکوب و لگد می خوردند وشیوه های نوین و کهن و ارتجاعی وهر شیوه ای برای تحمیق و مغزشویی انسانها بکار برده می شد وقتی قطره ای رحم و شفقت درسازمان سرکوب می شد وقتی میدیدم انسانهای معترض در سازمان اعتصاب غذا می کنند و از آنها پوست واستخوان وچهره تیره ونحیف مانده است ولی مسعودومریم رجوی میگویند همه چیز فدای تشکلیلات سازمان وحیات رجوی ودریغ ازقطره ای رحم وعطوفت انسانی،وقتی دیدم رجوی برای ماندگاری خودش به زهره قائمی ازمحافظین وفرماندهان ستاد داخله اش فرمان داده است که به تجمع عراقی ها نزدیک شوند وهنگامی که سربازان عراقی در حال فرار هستند بگوید همه به سربازان سنگ پرتاب کنند تا سربازان بترسند ومجبور به عکس العمل شوند و به روی مجاهین شلیک کنند تا ازخون مجاهدین مریم رجوی بتواند در تبلیغاتش استفاده کند. ومریم رجوی در پارلمان اروپا ازخون مجاهدین حمایت برای رجوی وتبلیغات وی خریداری می کند وقتی دیدم رجوی در پیام درونی اش گفت من به صورت های خونین زنان برای تبلیغات مریم در پارلمان اروپا نیاز دارم ووقتی دیدم زنان که در اطراف جانشین رهبری رجوی، بنام مژگان پارسایی حلقه زدند ومژگان پارسایی به آنها می گوید درخفای دوربین ها با تیر و کمان سنگ به سمت عراقی ها پرتاب کنید تا آنها عکس العمل نشان دهند و به سمت مجاهدین حمله کنند واز میان صورت های خونین شده به نمایش دوربین ها برای تبلیغات مریم رجوی در اروپا استفاده شود. و وقتی میدیدم با حیله ونیرنگ زنان را درسازمان مقطوع النسل می کنند و سلامتی جسمی و روحی آنها را نابود وتکه تکه می کنند و هزاران ستم دیگر آنزمان قادرشدم وعزمم را جزم وتصمیم قاطع گرفتم توانستم حیله ونیرنگ های مختلف سازمان را ازسربگذرانم قبل ازاینکه حفاظت قرارگاه اشرف ازامریکا تحویل نیروهای عراقی شد من تصمیم به فرار گرفتم باخود گفتم این بار برای آخرین بار است یا در هنگام فرار کشته می شوم ویا موفق به فرار وگفتن حرفهایم به افکار عمومی و خدا را شکرگزارم که موفق شدم. زنان ایران: خانم میرباقری بله جای شکر دارد از بابت آزادی و موفقیت شما اما من با اینکه از حیله ها و نیرنگهای این تشکیلات شناخت دارم اما باز هم مرا دچار اندوهی بزرگ کردید بخصوص این قسمت صحبتها من را یاد 36 کشته اون حمله و درگیری با پلیس انداختید که خیلی هاشون از نفرات معترض تشکیلات بودند که جانشان به لب آمده بود از این اصرار به ماندن در اشرف و اینکه سازمان در تبلیغات چه می گوید و پشت صحنه آنجا که شما شاهد صحنه بوده اید آن تحریک و دستور تشکیلاتی. سوآل بعدی ما در مورد مقطوع النسل کردن تدریجی خانم ها می خواستیم کمی بیشتر توضیح بدهید که مثلا چگونه افراد راضی به انجام این عمل می شدند؟ خانم میرباقری: من دقیقا از خانمی که این عمل زنان روی وی انجام شده بود سوال کردم که چی شده که تو این عمل را انجام دادی؟ وی گفت تا توی اتاق عمل من بی اطلاع بودم که می خواهند این عمل را انجام بدهند. این عمل با حیله های مختلف ومغزشویی انجام می شد حیله های مختلف مثلا چی بود اینکه شما کم خون هستید برای عمل سنگ کلیه باید عمل زنان انجام دهید،وقتی خانم جوانی که قبلا با سازمان مشکل داشت او را فریب دادند و به بهانه درمان سنگ کلیه اش عمل زنان را روی وی انجام دادند درعمل بیماری سنگ کلیه ودرد های ناشی از آن درمان نشد وی را با مغزشویی وحیله های مختلف وتوجهات وهدایا ومنصب دادن فریب می دادند تا موقتا هم که شده آرام باشد و سکوت کند، ویا برای درمان سردرد و کم خونی زنان می گفتند باید این عمل را انجام بدهید ویا برای درمان کمردرد میگفتند سنگینی رحم و وزن آن باعث درد کمراست مثلا خانمی من دیدم بستری بود در بیمارستان کمردرد داشت او را فریب دادند وعمل زنان را روی او انجام دادند اینها مراحل مختلفی را داشتند برای انتقام گرفتن یا برای بی بازگشت کردن اینها و برای اینکه برای اینها آینده ای متصور نباشد و اینکه با دادن مقام و منصب به اونها او را از شوهر سابقشون جدا بکنند و به مسعود رجوی نزدیک بکنند. چون همه اینها قبل از این آگاه شده بودند که نفراتی که جدا می خواهند بشوند از سازمان و مسئله دارند به این شکل اینها را هم با عمل زنان بی آینده کنند وبه رهبری رجوی نزدیک کنند اسم این مرحله را گذاشته بودند رفتن بالای قله. زنان ایران: شما در صحبتتان گفته اید که به بیماری شما رسیدگی نمی شد و عفونت گوش شما در حال پیشرفت بوده است توجیه سازمان برای این عدم رسیدگی چه بود؟ آیا مثلا سازمان به اعضای وفادارش هم رسیدگی و توجه نمی کرد یا اینکه تفاوت قائل می شد. مستقیما ازطرف زهره قائمی ازمحافظین شخصی رجوی و ازمعاونین مسئول اول سازمان وفرمانده شاخه داخله کشور بنام ستاد داخله به من گفته شد که ما برای خودمان بریده ایم تو بمیری، وهرچه درخواست دکتر می کردم به من جواب منفی می دادند وحتی یک بار مرا از روی تخت با ضربه و زور به پایین کشیدند که باعث قفل وبی حرکتی کتف ودست راست وگردنم شد این درد بسیار طاقت فرسا بود برای اینکه آبروی سازمان نزد پزشک نرود وعمل غیر انسانی آنها را کسی متوجه نشود مرا به همان درد ماهها بدون پزشک گذاشتند وفقط اجبار حضور وشدت دادن به دردهایم را درجلسات اجباری اضافه کردند. ودرمورد اعضاء وفادار سازمان در بحث رسیدگی به بیماری من خود زهره قائمی را مثال می زنم که وقتی برای ماموریتی رفته بود وبایستی روی پایش عمل انجام می شد سازمان ویژه با امریکایی ها صحبت کرد و زهره قائمی را با هلی کوپتر بردند بیمارستان امریکایی ها درعراق و وی را عمل جراحی کردند. باز هم از شما تشکر می کنیم و با عرض معذرت از اینکه شما را به یاد خاطراتی انداختیم که برای شما غم انگیز است اما بهرحال همانطور که شما اشاره کردید رساندن این حرفها همانطور که قول شما به خودتان بوده زمانی که در اون حصار بوده اید که سکوت نکنید و همه چیز را به اطلاع افکار عمومی برسانید. ما امیدواریم که بتوانیم این مصاحبه ها را با شما ادامه بدهیم. خانم میرباقری: خواهش می کنم با کمال میل