تمامی افرادی که در این تقسیم بندی جای میگیرند موظف به اطاعت بی چون وچرا از اوامراین فرمانده انتصابی میباشند و هیچکس حق خورده گرفتن از فرمانده گماشته شده در این منصب را ندارد. 9.بنا بر اصطلاح موجود در این فرقه: سیاه و سفید دانستن کارها گناهی بزرگ است.یعنی اینکه عضو فرقه مؤظف بر انجام کاری است که به او محول میشود هر چند که فرد رغبتی به انجام این کار نداشته باشد.با بیانی واضح تر میتوان گفت که فرد عضو فرقه، تمام عیار در اختیار فرقه میباشد و حق هیچ گونه انتخابی را ندارد. 10.تمامی 24 ساعت زندگی تشکیلاتی عضو فرقه رجوی برنامه ریزی شده است.و فرد به گونه ای مشغول میشود که کاملاً از لحاظ جسمی و فکری خسته و قدرت تفکر در مورد چیزی را نداشته باشد. 11.سنجش شایستگی تشکیلاتی اعضای فرقه رجوی بر اساس میزان فرمانبرداری فرد از رهبری فرقه انجام میگیرد.وبنا به اصطلاح رایج در این فرقه،فرد هر چه که بیشتر در مناسبات ذوب شود از شایستگی بیشتری برخوردار است. 12.از دیدگاه ایدئولوژیکی فرقه رجوی زندگی تمامی انسانهایی که در جوامع گوناگون مشغول انجام زندگی معمولی خود هستند یک نوع حیات پست و حیوانی است.و زندگی انسانی واقعی، آن است که ایدئولوژی ساختگی مسعود رجوی حاکم بر آن باشد. 13.تمامی دارائی، احساسات،عواطف وتوانائی های فردی عضو فرقه مجاهدین متعلق به رهبری فرقه میباشد و فرد عضو از خود هیچ هویتی ندارد.فرد اعتبار و هویت خویش را از رهبری فرقه میگیرد و از این بابت همیشه و در تمامی طول عمر باید مدیون رهبری فرقه باشد. 14.فرد عضو فرقه باید قلباً و فکراَ به رهبری فرقه اعتماد مطلق داشته باشد و هر گونه شک در این مورد گناهی غیر قابل اغماض است. 15.بنا به گفته شخص مسعود رجوی، سازمان مجاهدین کاملاً مستقل از نقطه نظرهای موجود در جهان است.در واقع این فرقه از لحاظ ایدئولوژیکی هیچ کدام از ایدئولوژی های موجود در جهان را به رسمیت نمیشناسد.عقاید و قوانین از دیدگاه فرقه مجاهدین در صورتی اصالت داشته و قابل احترام و پذیرش هستند که مورد تأیید مسعود رجوی رهبر فرقه باشند.و تمامی قوانین و قوائد بین المللی در صورتی که مغایر با عقیده مسعود رجوی بوده هیچ اعتبار و ارزشی ندارند. البته از لحاظ ایدئولوژیکی این روح در فرقه مجاهدین حاکم می باشد و الا جهت پیش برد خط و خطوط فرقه، دست زدن به هر کاری که منافع فرقه را تأمین کند مورد قبول رهبری و مسئولین فرقه میباشد.و فرقه مجاهدین در موقعیت ها و شرایط مختلف و متفاوت به دلیل بی اصالت بودن و بی ریشه بودن آن نقاب های مختلفی به صورت زده و چهره عوض میکند.
هر چند که تک تک این ویژگی های فرقه مجاهدین (رجوی)باید کالبد شکافی شده و تمامی جوانب آن را باید از زوایای مختلف بررسی نمود تا به اعماق و ماهیت واقعی این فرقه پی ببریم.اما با کمی تفکر در مورد این ویژگی های فرقه مجاهدین،آیا هیچ اصل و ارزش انسانی باقی مانده است که فرقه رجوی آنرا زیر سوال نبرده باشد؟!