بعد از خروج از اشرف رجوی ها سعی داشتند اینگونه وانمود کنند که پیروز شده اند و طبق معمول با فراموش کردن آن همه شعر و شعار در مورد اشرف و « کانون استراتژیک » خواندن آن و این ادعا که « کوه ها بجنببند اشرف نخواهد جنبید »، وقتی دیدند سمبه خیلی پر زور است جرعه زهر خروج از اشرف را نوشیدند.
پر واضح بود که خروج از اشرف یعنی مرگ استراتژی رجوی، یعنی یک غلط کردن تاریخی و پذیرش اشتباه بودن تمام آنچه حول اشرف تنیده بودند، یعنی مرگ تشکیلات فرقه ای، یعنی رو شدن خیلی از شارلاتان بازی هایی که در پشت پرده اشرف و دور از چشم دنیا انجام می دادند و به اسم تشکیلات آهنین به بیرون عرضه می شد، یعنی راه یافتن اعضا به جهان خارج و افشای جنایات و رذیلت های آنها و… ضمن آنکه باید جواب می دادند که اگر خروج از اشرف شدنی بود پس چرا قبل از کشته و مجروح شدن اعضای سازمان اینکار را نکردند؟ چرا 10 سال بعد از سقوط صدام؟ و…
اما رجوی ها که سنگ پای قزوین را از شدت و حدت پر رویی از رو برده اند، با وقاحتی مثال زدنی که یکی از شاخص های خودشان است، مدعی شدند که خروج از اشرف یک پیروزی بوده و با کلمات فریبنده ای همچون « لیبرتی یک اشرف دیگر است » و « با خروج از اشرف پس از 10 سال مجاهدین تکثیر شدند » سعی در فریب افکار را داشتند. آنها آنقدر در این سناریو پیش رفتند که در اطلاعیه 10 شهریور شورا به نقل از مریم قجر پیشنهاد دادند که هزینه 100 کامیون که برای انتقال گروه هفتم لازم است را خواهند پرداخت و از دولت عراق بدلیل کارشکنی در راه انتقال به لیبرتی انتقاد کردند!!!
اما واقعیت و قوانین هستی کار خود را خواهند کرد. هنوز چند ماه از رفتن آخرین اکیپ از اشرف به لیبرتی و آن همه ادعای پیروز نگذشته است، که رجوی ها بعد از آنکه متوجه شدند سیاست شان برای حفظ تشکیلات و اسیر نگه داشتن اعضا از طریق تبدیل لیبرتی به کمپ پناهندگی شکست خورده و راه به جایی نمی برد، با ذلت و خواری خواهان بازگشت به اشرف شدند!
حال رجوی ها باید جواب بدهند که چه شده آن پیروزی و تکثیر اشرف؟!
کجا رفت آن تغییر دوران؟!
چه خوب که خودشان به زبان اشهد به دنیا اعلام می کنند چقدر ریاکار و حقه بازند.
بی شک آنها در راستای پیشبرد این سیاست دست به اقدامات عملی هم خواهند زد تا شاید سازمان ملل را مجبور به قبول این امر بکنند. بنابراین باید منتظر خرابکاری ها و فضا سازی های بیشتری از آنان در روزهای آینده باشیم تا در دستگاه تبلیغاتی خود اینگونه وانمود کنند که لیبرتی قابل اسکان نیست.
اما رجوی ها یک چیز را فراموش کرده اند که: شرایط دیگر قابل بازگشت نیست، شکست استراتژیکی و کمرشکن و خفت بار خروج از اشرف جام زهری است که آنها خوردند و البته چاره ای هم غیر از آن نداشتند و حال باید منتظر آثار این زهر باشند و این ترفند ها برایشان سودی نخواهد داشت.
روز نابودی این فرقه رو به موت و در حال اهتزار نزدیک است.