عید نوروز یاد آور لحظات تلخ و چندش آوری هست که در مناسبات و تشکیلات رجوی داشتیم جمع شدن دور هم و گوش دادن به حرف های مسخره و تکراری مسعود رجوی و شیره مالیدن سر خودمان و وعده های پوشالی دادن و این کلمه سالی دیگه توی تهرون را در قالب شوخی تکرارمی کردیم و چون در مناسبت های مختلف این جمله را بکار می بردیم لوث شده بود و افراد وقتی به یکدیگر می رسیدند می گفتند حالا امسال نشد چند سال بعد.
سال جدیدی که از شروع آن رجوی با دوز و کلک شروع می کرد و در جمع بندی سالی که گذشت و بر شمردن پیروزیها و عملکرد سازمان و خط و خطوط جدید حال آدم را بهم می زد و این را می شد از چهره های اکثر افراد فهمید چون به محض آنتراکت دادن، نفرات شروع به محفل زدن می کردند. مسعود پروسه یکسال را همواره به یمن انقلاب مریم موفق می دانست و مستمر می گفت امسال را با خیز برای سرنگونی آغاز می کنیم. و ایران را در سراشیبی سقوط اعلام می کرد ما در این چند سال انواع خیزها را دیدیم و انواع تابلوها که رجوی ترسیم می کرد اما جالب این بود که همه سر شقوقی که گفته بود و اشتباه از کار در آمده بود حرف داشتند ولی کسی جرعت نداشت در نشست جمعی بیان کند و مریم خانم و آقا مسعود هم به روی خود نمی آوردند و چون مهارت جا خالی دادن را دارد همواره توپ را در زمین افراد می انداخت و مقصر افراد می شدند و موارد را از کم کاری گوهران بی بدیل می دانست.خیلی از افراد از جمله خودم دنبال سال جدید نبودیم همین که دوستانی را که داشتیم و می دیدیم مهمترین چیز بود چون هر خبری که در هر قرارگاه سازمان بود سریعا منتقل می شد و گوش نفرات از اراجیف رجوی پر بود و بارها زمان مشخص کرد و نیروها را اینگونه پاگیر کرد و از افراد می خواست تا تاریخ گفته شده بمانند.
اما تاریخی که رجوی وعده آن را می داد طور دیگری رغم خورد و باعث متلاشی شدن تشکیلات وی شد و یار دیرینه و قسم خورده اش سرنگون شد و تمام نقش هایش بر آب شد و جالب اینکه این مردک باز سال جدید را سال تغییر در ایران اعلام کرده الحق که رو نیست و سنگ پا قزوین است. و با دادن وعده سر خرمن باز افراد اسیر در چنگال خود را اینگونه می فریبد
و جالب اینکه در مراسم ها با بر پائی جشن و سنت های دیار مختلف ایرانی, تلاش می کرد آنها را زنده نگه دارد. اما این وسط چیزی که برای همگان روشن شد اینکه وی اولین نفری هست که تمام سنت های ایران را به سخره گرفته چرا که با تمام خیانت ها و جنایت هائی که مرتکب شد خودش را ایرانی می داند و دایه ایرانی بودن هم دارد آری ایران کشوری بلده کبیره با فرهنگ و قدمت تاریخی که دارد نیاز به شخص رجوی ندارد که بخواهد ارزش ها و سنت ها را زنده نگه دارد شما پاسخگوی جرم و جنایت خود باشید ما بقی پیش کش تان.