با سلام و تبریک به مناسبت شکستن بندهای اسارت ننگین و منحوس رجوی توسط دوست سابقم عیسی آزاده.
چندی پیش مطلع شدیم که آقای عیسی آزاده از اعضای گرفتار در فرقه رجوی توانست با اراده و تصمیم عاقلانه خود را ازچنگال مخوف تشکیلات رجوی رها سازد و پا به دنیای آزاد بگذارد.
عیسی جان، راستش از وقتی که خبر جدایی ات را از فرقه رجوی شنیدم بسیارخوشحال شدم . ضمنا باید به تو بگویم وقتی یکبار در سال 90 من به اتفاق خانواده ها به عراق و تا پشت سیاج های اشرف آمدم دخترت نوشین هم آمده بود. وقتی متوجه شدم که او دختر شماست و دردمندانه پشت بلند گو تو را صدا می زند بسیار ناراحت شدم. خودم را به او معرفی کردم و سعی کردم با بیان خاطراتی از تو و اینکه هنوز زنده هستی او را خوشحال و امیدوار به رهایی ات بکنم. نمی دانی که چقدر خوشحال شد و بعد از آن مرتب به من مراجعه می کرد تا باز از تو برایش تعریف کنم.
دوست عزیزم،می دانم چه سختی ها و رنج و مشقت هایی را درتشکیلات مخوف رجوی کشیده ای، اما بسیار خوشحال شدم که بالاخره توانستی بر غل و زنجیرهای ذهنی که برای مان درست کرده بودند فائق آیی و خود را از جهنم رجوی ها رها سازی و دل دخترت نوجوانت را که تمام سختی های سفر به عراق را برای دیدار با تو پذیرفته بود بسیار شاد کردی و خداوند دعاهای او را مستجاب کرد.
عیسی جان امیدوارم با تجاربی که داری بتوانی پیام رهایی ات را به دیگر دوستان دربند برسانی و زمینه ساز آزادی آنها شوی.
یک باردیگر رهایی ات را تبریک می گویم.آزادی به کامت شیرین.
حمید دهدارحسنی