استراتژی فریب و دروغ (مجاهدین خلق، فرقه رجوی)

دروغ گویی و فریبکاری که از ویژگیهای اخص ایدئولوژی مجاهدین است گویی پایانی ندارد و اینکه روزی بشود مجاهدین را بدون این خصلت های هنجار شکن تصور کرد شاید کمی خیالپردازانه باشد. ایدئولوژی ارتجاعی و عقب مانده ای که شخص رجوی آنرا نمایندگی میکند تنها میتواند تحت عنوان مرتجعین چپ نما و با ماهیت فرقه ای در طیف گروه های سیاسی ایران دسته بندی شود.

این ایدئولوژی که در روزهای اول انقلاب، تحت عنوان «جمهوری دموکراتیک اسلامی» بعنوان سمبل آمال و آرزوهای مجاهدین به مردم عرضه میشد، حال میرود خود را با همان محتوا و البته با فریبکاری تمام تحت نام «جمهوری دمکراتیک، سکولار و غیر هسته ای»؟ به غرب عرضه کند.

بنابراین آنچه که طی سه دهه گذشته و اکنون اتفاق افتاده و می افتد و ما شاهد آن هستیم گنداب ایدئولوژی ناب فرقه ای است که حال از بدنه به سر در حال سرایت است.

طبیعتا محصول هر پدیده ای نشان از ماهیت خوب یا بد آن پدیده دارد و اگر نتوانیم و یا نخواهیم از نتایج بدست آمده به ماهیت آن پدیده پی ببریم حتما به خطا رفته ایم.

برای پی بردن به آنچه که فوقا گفته شد تنها کافی است مدتی را با مجاهدین بوده باشید تا خیلی خوب به محتوای ایدئولوژی خطرناکی که رجوی آنرا نمایندگی میکند پی ببرید.

رهبری مجاهدین بدعت گذار و سرمنشاء تمامی وقایع زشتی است که در میان نیروهای اپوزیسیون اتفاف می افتد. تهمت زدن های ناروا به جداشدگان از تشکیلات مجاهدین و شورای ملی مقاومت تنها بخش ناچیزی از این مجموعه است.

استراتژی فریب و دروغ گویی با پوسته “مقاومت” و “مبارزه” تنها ابزار مجاهدین برای قبضه قدرت و انحصارطلبی است. حتی اگر قیمت آن قربانی کردن اعضا و تجاوز به حریم خصوصی کسانی باشد که سالهای عمرشان را در این تشکیلات گذرانده و یا در اتحاد سیاسی با آنان بسر برده اند و حال قصد خروج به هر دلیل شخصی و یا سیاسی را دارند.

استعفای آقایان کریم قصیم و محمدرضا روحانی از شورای ملی مقاومت و اطلاعیه مجاهدین در این خصوص نیز خود بهترین دلیل بر غرض ورزی های مجاهدین و در راس آنها مسعود و مریم رجوی با تمامی کسانی است که قصد جدایی و یا طرح کوچکترین انتقاد به این گروه را دارند.

اطلاعیه ای که مجاهدین در خصوص استعفای آقایان کریم قصیم و محمدرضا روحانی از عضویت شورای ملی مقاومت داده و پاسخ مجدد آنان به دروغ های مندرج در این اطلاعیه خود جای درنگ دارد که چگونه دروغ گویی و فریبکاری شیوه دائمی رهبری این گروه بوده و هیچگونه پرنسیب اخلاقی و رفتاری محترم شمرده نمیشود.

جدای از مطالبی که در مجرم شمردن آقایان کریم قصیم و محمدرضا روحانی؟! در اطلاعیه فوق آمده است و مقالات زیادی هم حول آن نوشته شده است به این نکته هم باید اشاره کرد که تاکنون رسم نبوده که مجاهدین بخواهند باصطلاح اسامی اعضای شورای دست سازشان را در پایان اطلاعیه هایشان بیاورند ولی اینبار بیش از پانصد اسم در ذیل عبارت “غایبین جلسة میاندوره یی متعاقباً در جریان قرار گرفتند و برگه ها ی امضا شده رأی گیری را برای دبیر‌خانه ارسال کردند”، به چشم میخورد.

بنابراین وقتی می گوییم فریبکاری یعنی از جنس همین کارهایی که مجاهدین انجام میدهند.

باید پرسید: علت اینکه این همه اسم بر خلاف معمول در زیر این اطلاعیه ردیف شده چیست؟ آیا غیر از این است که مجاهدین میخواهند این موضوع را کم اهمیت جلوه داده و به خواننده این را القاء کنند که از بیش از پانصد عضو شورا (بخوانید عضو مجاهدین) تنها دو نفر از آن خارج شده اند پس این جدایی اینقدرها هم مهم نیست؟! ضمن اینکه تعداد زیادی از همین بدبخت ها که اسم شان در این ورق پاره آمده خود گروگان رجوی در لیبرتی اند.

نتیجه اینکه باید به رهبری مجاهدین گفت: استعفای آقایان کریم قصیم و محمدرضا روحانی از شورای ملی مقاومت و پاسخ سراسر دروغ و فریب شما به این استعفا بیانگر عمق بی پرنسیبی و نشات گرفته از یک ایدئولوژی ارتجاعی با ماهیت فرقه ای است. ایدئولوژیی که تلاش میکند تمامی زوایای زندگی خصوصی و سیاسی اعضای خود را رصد کرده و تحت کنترل بگیرد.

بدین ترتیب باید گفت استعفای این دو تن و پیشتر جدایی آقای اسماعیل وفا یغمائی از عضویت شورای ملی مقاومت و نامه آقای ایرج مصداقی به شخص رجوی و ریزش مستمر اعضاء در لیبرتی یک سرفصل کیفی است که از یک سو ماهیت غیر دموکراتیک و عقب مانده مجاهدین و از دیگر سو حقانیت جداشدگانی است که سالها هر کدام به طریقی ایدئولوژی متعفن رجوی را فریاد بر آورده اند و افشا کرده‌اند.

حجت سیداسماعیلی، عضو پیشین شورای مرکزی مجاهدین خلق

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا