دیروز مصادف بود با روز جهانی حقوق بشر، کلمه ای که با مردم آسیب دیده و یا ضرر کشیده از فرقه های جنایتکاری همچون فرقه رجوی و سران آن نامانوس شده و اصولا این کلمه که باید سنبل انساندوستی و آزادی باشد به ابزاری برای درهم کوبیدن کشورها و یا آلت دست سران زورگو و مستبد بر مردم مظلوم تبدیل شده که از نمونه های بارز آن می توان به گروه تروریستی مسعود رجوی خائن اشاره نمود.
این فرقه جنایتکار بیش از 25 سال از عمر کثیف خود را در اوج اعمال جنایتکارانه و ضدبشری بسر برده و تاکنون هیچ نهاد و یا ارگان حقوق بشری ایرادی نسبت به ان نگرفته است و با وجود آنکه اسناد و مدارک و شواهد زنده موجود می باشد که از تمامی جنایات سران این فرقه به خصوص سرکرده ظالم و دروغگوی آن پرده بر می دارد.
همانطور که همگان می دانیم سرکرده این فرقه ضدبشری از همان ابتدا با دروغ و نیرنگ راه این فرقه را عوض نموده و تبدیل به یک گروه تروریستی نمود و انسانهای بی شماری را چه در زمان جنگ و چه بعد از آن به شهادت رساند و حتی بسیاری از جوانان این مرز و بوم را با شستشوی مغزی شدید اغفال نموده و آنها را به کارهای تروریستی وادار نمود و در این بین هیچ نهاد حقوق بشری از آن جلوگیری نکرد و اظهار نظری ننمود.
در حال حاضر و در سالهایی که جنگ تمام شده این فرقه تروریستی جنایات بسیاری از قبیل ترور شخصیتها و ربودن افراد و یا جنایاتی در داخل گروه خودش از قبیل اعمال جنایتکارانه و ضدبشری در آوردن رحم زنان و یا دور نگه داشتن عناصر آن از خانواده و ضرب و شتم و حتی از بین بردن افرادی که ناراضی این فرقه تروریستی بودند از جمله آلان محمدی و بسیاری جنایات دیگر که هیچ نهاد حقوق بشری در برابر آن حتی بیانیه ای صادر نکرد و حتی در این مورد کشورهای مدعی حقوق بشر (!) نیز هیچگونه نظری ندادند و سکوت اختیار کرده اند.
در سالی که گذشت برخی از خانواده های آسیب دیده از فرقه رجوی به دیدار نمایندگان حقوق بشر جهانی رفتند ولی متاسفانه آنها به غیر از اینکه بگویند با شما احساس همدردی می کنیم هیچ کار دیگری انجام ندادند و حتی احمد شهید که دائما از حقوق بشر و حمایت از آن (!) صحبت می کند نیز هیچ کاری که نکرد بلکه با سران جنایتکار این فرقه تروریستی بر سر یک میز نهار خورد و از انها دلجویی نمود.
حال شما قضاوت کنید که کجای این موارد حقوق بشری بوده، آیا حمایت از خانواده هائی که بیش از 25 سال انتظار برای یک لحظه دیدار با فرزندانشان به جلوی درب پادگان اشرف رفتند ولی متاسفانه همان سران جنایتکاری که احمد شهید (نماینده حقوق بشر!) از آنها دلجویی نمود، مادران و پدران را با سنگ زدند در زیر لوای حقوق بشری.
آیا حقوق بشر به ابزار سیاسی برای پایمال کردن حقوق یک کشور در دستان عده ای خاص قرار گرفته که اینگونه توسط سران فرقه رجوی با حمایت کشورهای مدعی حقوق بشری به راحتی بر ضدانسانها استفاده می شود؟
آیا حقوق بشر فقط به نوشتن بر روی کاغذ و یا گفتن کلمات زیبای همدردی ختم می شود و یا حمایت از دزدیدن فرزندان خانواده ها و دور نگه داشتن آنها از جامعه؟
به راستی در برابر همه جنایاتی که سران فرقه رجوی در حق اعضاء خود انجام می دهند که نمونه بارز آن به اعتصاب کشاندن آنها برای هیچ و پوچ و فقط برطرف کردن امیال شخصی و نیز مظلوم نمایی در برابر افکار جهانی، نباید هیچ نهاد حقوق بشری عکس العملی از خود نشان داده و آن زندانیان در بند فرقه رجوی را نجات دهد؟
به راستی جایگاه حقوق بشر در برابر این همه جنایت آشکار در کجا قرار دارد؟