به بهانه قربانی شدن محمد بابایی در فرقه بدنام رجوی

خواهش دارم اندکی عمیقتر به چهره شکسته و چین و چروکی  محمد بابایی قربانی نگون بخت دیگری از فرقه رجوی نگاه کرده و تامل کنید!
بواسطه اینکه هم از مناسبات استثماری رجوی و هم از قربانی یاده شده آشنایی کامل دارم خیلی خوب میتوانم محمد بابایی را درک کنم که طی سالیان طولانی فقط و فقط بیگاری داده و پیر و فرتوت و النهایه در حسرت دیدار خانواده و دنیای آزاد دچار ایست قلبی شده است. کسی که زیر50 سال سن دارد اما بالای 60 سال می نماید!؟ چرا و چرا که انتظار میرود شخص رجوی پاسخگوی آن باشد.
درخصوص قربانی شدن بابایی سایت رجوی نابخردانه مدعی شده است که محمد بابایی نوزدهمین شهید محاصره پزشکی دراشرف و لیبرتی است!؟
از هر حیث این ادعا جای بسی تامل و شگفتی دارد چرا که روزی و روزگاری عنصر مجاهد خلق هرچند که فریب خورده و اغفال شده ولیکن میخواست که برای مردم و میهنش بمیرد و نه در سایه شوم و سیاه یک فرقه مخرب تروریستی آویخته به دامن امپریالیزم و دیگر لابیهای ورشکسته به دنبال کیف حاوی دلار مریم رجوی که تقدیمشان میکند تا مشروعیت! بگیرد.
قربانیان رجوی از جمله محمد بابایی بی هدف جان میدهند و آنهم درخاک سرد و بی روح عراق و زندان خود ساخته لیبرتی و بی آنکه بدانند و بفهمند تنها رجوی است که ناجوانمردانه ازاجسادشان هم بهره می جوید ولاغیر.
دلم میخواهد اسرای نگون بخت لیبرتی ولو برای دقایقی با خود خلوت کرده و به اتفاق و البته با جان ودل سروده زیر را با صدای رسا به همراه من زمزمه کنند.
من که می میرم, می میرم چرا با عشق وبا ایمان نمیرم تا برای میهنم ایران
آرزو دارم شود خاک وطن آرامگاهم
تا درمیان کشوری بیگانه , سرگردان نباشم
هروجودی دیر و زود ای میهنم میرود ,  ولی من با تو پیمان بسته ام با توپیمان بسته ام
جز بر سر پیمان نمیرم.
وای که این سروده چقدر زیباست و مثل خون می ماند که در رگان سرد و خسته تزریق وگرم وپرتوان وپویا میکند پس دوستان سابقم درزندان لیبرتی باز با جان و دل بخوانید وتکرارکنید چونکه مطمئنم هنوز فسیل نشدید ولیکن باور عمیق دارم که خام خیالانه مسخ دروغ های رجوی شدید و قبولانده شدید که چاره ای ندارید الا چونان محمدبابایی و یا سایر قربانیان در دیار بی روح عراق واشرف ولیبرتی واوور بمیرید و تلف شوید. اما بدانید حقیقت این نیست که به دروغ سالیان به شما القاء شده است. حقیقت آنست که دنیای زیبایی هم وجود دارد که ما جداشدگان داریم یومیه لمسش میکنیم ودرکنارخانواده وهموطن خود لذت میبریم.
خواهش دارم چنین نکنید ونگذارید رجوی با مایه گذاشتن از رنج وخونتان دزدانه به امیال پست و حقیرجاه طلبانه خودش برسد. خواهش دارم زود تند سریع بجنبید که خانواده هایتان درانتظار شمایانند. بیش ازاین امکان نوشتن ودرد دل با شمایان را ندارم چونکه چند خانواده از شما پشت درب انجمن نجات گیلان صف کشیده ودرانتظارملاقات با من هستند ومیخواهند ازعزیزانشان که شما باشید خبرگیری بکنند. خداحافظ و به امید اینکه به خود آیید و تغییر را تجربه کنید.